«نیرومند آن است که کاری را که میتواند، انجام میدهد و ضعیف کسی است که با انجام دادن آنچه که مجبور است، خود را به رنج میاندازد.» «تیوسایدیدز»
اوضاع حساس سیاسی در بحرین و سناریوهای احتمالی بی شمار که ممکن است بر خلاف خط سیر تاریخی و تحولات فعلی در خاورمیانه حرکت کنند را نادیده بگیرید. طراحی و اجرای یک نقشه ثانویه قابل قبول و عملی، روشی هوشمندانه و عاقلانه برای مقابله با این اوضاع بسیار حساس است.
آمریکا در روابطش با بحرین یا از لحاظ استراتژیکی در سرتاسر خاورمیانه، از موضع قدرت عمل نمیکند. جایگزینهای قابل قبول و ممکن، موضع قدرت آمریکا را ترمیم کرده و سپس اصلاحات دموکراتیک را تقویت میکند. انتقال عملیاتها به یک پایگاه دریایی یا خودداری از فروش کالاهای نظامی به خارج از کشور، واکنش نهایی نیست و در راستای ارتقای اصلاحات بلند مدت یا تضمین دسترسی تأثیر چندانی ندارد.
یکی از قابل توجهترین مزایا، ایجاد یک نقشه ثانویه قابل قبول که وجوه اخلاقی آن، وجهه آمریکا را حفظ میکند، میباشد. بدترین استدلال منتقدان سیاست گذاری آمریکا در قبال بحرین، پیرامون حمایت آمریکا از آلخلیفه است؛ دلیل آمریکا برای این کار، حفاظت از منافع حیاتی آمریکا یعنی پایگاه نیروی دریایی و قرارگاههای ناوگان پنجم میباشد. گسترش گزینهها توأم با ماندن در کشور، نشان میهد که آمریکا با ظاهر سازی و فریب پیش نمیرود و در عوض درصدد ارتقای امنیت منطقهای، اثبات وفاداری به یکی از متحدان و حمایت جدی از اصلاحات دموکراتیک است.
منفعت دیگر گسترش جایگزینهای قابل قبول این است که به تقویت گفتگو و اصلاحات بیشتر میان آلخلیفه و مخالفان کمک خواهد کرد. واقعیت نامحسوس این است که وجود جایگزینهای قابل قبول باید به آمریکا کمک کند تا به صدای ملایم پادشاه، ولیعهد و اعتدال گرایان در گروه مخالفان، نیروی تازه بدهد. تبادل پر اهمیت و سرنوشت ساز میان آلخلیفه و مخالفان برای موفقیت بلند مدت بسیار حساس و سرنوشت ساز است؛ این اقدام باعث ترقی اصلاحات واقعی که منجر به سلطنت مشروطه میشوند، قدرت بخشیدن به شیعیان بحرینی و همچنین تضمین این مسئله که خاندان حاکم قادر به ایجاد تغییرات فزاینده بدون به خطر انداختن حقانیت خود میباشد، میگردد.
جایگزینها از این حیث که گزینههای نظامی را در سناریوهایی که در آنها هیچ چیز در بحرین تغییر نمیکند فراهم میکنند، از اهمیت بالایی برخوردار هستند. جایگزینهای عملی، گزینههای بیشتری را برای برنامه ریزی احتیاطی و انعطاف پذیری در هنگام هدایت عملیاتها در اختیار طراحان نظامی میگذارند. تنوع بخشیدن به نوع حضور و پراکندن نیروها، مورد هدف قرار گرفتن توسط دشمن را در هر نزاعی که در آینده صورت گیرد به شدت دشوار میکند. گسترش بنادر دریایی کامل به عنوان گزینههای جایگزینی، ناوگان دریایی را از لحاظ لجستیکی آماده میکند و توان زنده ماندن، قابلیت تحمل و افزونگی نیروها را افزایش میدهد.
در پایان میتوان گفت که فقدان جایگزینها میتواند آمریکا را بدون یک پایگاه دریایی اصلی در دوران سپری شدن یک رویداد حساس، که تنشها در خاورمیانه تشدید شده است، باقی بگذارد. آیا رهبران نظامی صد در صد مطمئن هستند که آمریکا میتواند وضع فعلی را در بحرین حفظ کند؟ متأسفانه، شرایط ایجاد شده در اینجا چیز دیگری را نشان میدهد و تمام مقامات و مسئولین را دچار تردید میکند که آیا میتوانند با اطمینان و قطعیت پاسخ دهند.
با توجه به خطر احتمالی از طرف ایران، هر گونه شکست در طراحی و اجرای نقشه ثانویه، خطر بسیار بزرگتری را به وجود میآورد که به مراتب از خطر از دست دادن دسترسی استراتژیک به خاورمیانه، بدتر است. فقدان بنادر جایگزین و ناتوانی در توزیع نیروها، در صورت وقوع نزاع در آینده، امتیازات استراتژیک بسیاری در اختیار ایران قرار میگیرد. تکرار اشتباهات از دست دادن دسترسی در فیلیپین و ایران پیش از انقلاب، کاملاً غیر ضروری و قابل پیشگیری است. به هر حال، بدون طراحی و اجرای یک نقشه ثانویه قابل قبول، این اتفاق دقیقاً همان چیزی است که آمریکا به زودی با آن مواجه میشود. آنکس که از پیش تدبیر کند پشیمان نمیشود.