"رضا حسن زاده" برادر شهيد "محمدجواد حسن زاده" در گفتگو با خبرنگار
فرهنگي باشگاه خبرنگاران، گفت: نكته حائزاهميت براي "محمدجواد" رضايت خدا و معصومان و ولايت پذيري مطلق بود كه در صدر همه چيز براي او قرار داشت.
وي در خصوص ميزان علاقه "محمدجواد" به جبهه افزود: علاق وي به جبهه به ميزاني بود كه با وجود نداشتن سن قانوني اعزام به جبهه با بهره برداري از شناسنامه من و برادر ديگرم در اوايل سال 63 در عمليات هاي رمضان و بيت المقدس شركت كرد.
وي ادامه داد:"محمدجواد" احترام خاضي براي پدر و مادر، خانواده و شهدا قائل بود و با توجه به خطاط بودنش اين احترام به شهدا را با نوشتن نام شهدا در نوشته هايش رعايت مي كرد.
"حسن زاده" با اشاره به ويژگي هاي اخلاقي وي عنوان كرد:"محمدجواد" اخلاص خاصي داشت به طوري كه اخلاق خوش، شوخ طبعي و مزاح، دانش آموزان را جذب دين كرده بود و در چهارچوب دين و معصومان نيز زندگي پرنشاطي داشت به گونه اي كه برگزاري كنندگان مراسم سالگرد"محمدجواد" همين دانش آموزان بودند و حتي با خودش نيز همين دانش آموزان براي مراسم تماس گرفتند.
وي در مورد تأثير دعا بر تسكين درد"محمدجواد" گفت: به دليل دردي كه "محمدجواد" از جراحت شيميايي احساس مي كرد و مدام بيهوش مي شد، زيارت عاشورا مي خواند. با رسيدن به فراز لعنت زيارت و گرفتن دستش به كمر و تكرار ذكر دردش آرام مي گرفت.
وي در خصوص بيان خاطره اي از شهيد عنوان كرد: روزهاي آخر عمر"محمدجواد" در ماه صفر با وجود وضع بد بيماري در هيئت هاي مختلف شركت مي كرد و با آن وضع بد جسماني نيز سينه زني مي كرد به طوريكه دامادمان با توجه به آمدن نام اهل بيت و افزون شدن انرژي وي معتقد بود او همه ما را سر كار گذاشته است و هنگام برخواستن صداي روضه خاندان پيامبر(ص) در جا آرام نمي گرفت.
وي افزود: هنگاميكه "محمدجواد" آخرين لحظات زندگي خود را در بيمارستان "مهر" مي گذراند بعد از خواندن نماز صبح، با اشاره انگشت و خنده به من فهماند كه دو تن به سوي او مي آيند و من به دليل نديدن كسي به او مي گفتم فردي را نمي بينم اما او با اشاره انگشت، آمدن دو تن را به سرش نشان مي داد و در وضعيتي كه پرستاران بخش براي زنده نگه داشتن او به سويش مي دويدند بعد از بستن چشمانش و خيلي ساده از دنيا رفت./ي2
با سلام و تسلییت شهید عزیزمان محمد جواد حسنزاده روحش شاد یادش گرامی