به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران ؛ شبکه تلویزیونی سی ان ان در میز گرد برنامه ی « جی پی اِس » تحولات اخیر مصر و برکناری محمد مرسی رئیس جمهور این کشور از قدرت را بررسی کرد.
نبیل فهمی سفیر پیشین مصر در آمریکا و رئیس کنونی بخش بین الملل دانشگاه آمریکایی قاهره درباره اوضاع کنونی مصر گفت: موضوع کنونی مطرح در مصر به برگزاری یک انتخابات دمکراتیک مربوط نیست بلکه به استقرار یک دولت دمکراتیک مربوط می شود، موضوع این است که آیا دولت دمکراتیک و منتخب دولتی جامع برای همه ی مصری ها از جمله ی اسلامگراها و غیر اسلامگراها هست یا خیر؟ به همین علت است که بیست میلیون مصری با امضای یک درخواست خواستار برگزاری انتخابات جدید در مصر شدند.این درخواست مردم بود.ما هیچ روندی برای استیضاح نداریم پس آنها یعنی مردم خواستار برگزاری انتخابات جدید شدند. به همین علت بود که تظاهرات برگزار شد. چیزی که اکنون باید به دنبال یافتن آن باشیم همان هویت سیاسی در مصر است که شامل اسلامگراها و غیر اسلامگراها باشد. امیدوارم که دولت جدید مصر که در روزهای آینده تشکیل می شود دستش را به سوی تمام مصری ها دراز کند، همه ی مصر ی ها باید به درون این روند سیاسی دعوت شوند، روند اداره ی دولت درمصر باید تکثر گرا باشد نه اینکه متعلق به گروه خاصی باشد.
در ادامه ی این میزگرد عمرو درّاگ عضو موسس حزب آزادی و عدالت متعلق به محمد مرسی و از اعضای ناظر بر تدوین قانون اساسی مصر مصوب دوره ی ریاست جمهوری محمد مرسی گفت:
آنچه که آقای نبیل فهمی گفتند استدلال هایی برای توجیه کردن یک کودتای نظامی است. صرفنظر از اینکه عملکرد دولت محمد مرسی چه عملکردی بود، پرسش بسیار ساده این است که آیا کوتای نظامی در مصر قابل توجیه است؟ آیا قابل توجیه است که فرمانده ی ارتش بیاید و به مخالفان بگوید که اکنون آنها باید حزب حاکم باشند؟ نکته ی دیگری که وجود دارد این است که وقتی از یک دولت غیر دمکراتیک در مصر صحبت می شود سند و مدرک این صحبت چیست؟ ما در مصر دولتی داشتیم که فقط بیست و پنج درصد آن به حزب آزادی و عدالت تعلق داشت ، هرچند حزب آزادی و عدالت اکثریت انتخابات را از آن خود کرده بود اما مجلس اعلای مصر کارکرد خود را داشت، قرار بود که در دو تا سه ماه آینده انتخابات برگزار شود. چگونه می توان دولت مصر(دولت محمد مرسی) را غیر دمکراتیک خواند. همانطور که محمد مرسی و نخست وزیر مصر بارها گفته بودند، بارها از رهبران و اعضای همه ی احزاب مصر دعوت شده بود که در دولت مشارکت داشته باشند اما آنها از پذیرش این دعوت ها خودداری کردند. حتی اگر کل دولت هم متعلق به حزب آزادی و عدالت می بود بازهم دولت مصر یک دولت اکثریت بود. اتفاقی که افتاد این بود که مردم کم کم شروع به مخالفت با دولت کردند که حق آنان هم بود. در هر جامعه ی دمکراتیک مخالفان دولت وجود دارند آنها برای بیان نظرات خود آزادی مطلق دارند حتی می توانند تظاهرات کنند هیچ کس جلوی تظاهرات آنان را نگرفت ، تظاهرکنندگان مشغول جمع آوری امضا بودند من مطمئن نیستم که آیا بیست میلیون امضا جمع شده بود یا اینکه دو میلیون امضا جمع شده بود ، هیچ کس تعداد امضاها را نشمرد و هیچ روشی هم برای تائید تعداد امضاها وجود ندارد. من اذعان می کنم که تظاهرات بسیار بزرگی علیه حزب حاکم برگزار شد، این یک واقعیت بود اما بار دیگر می گویم و پرسش من این است که آیا می توان یک کودتای نظامی را توجیه کرد؟ ما در جریان برگزاری تظاهرات در روز جمعه ی گذشته دیدیم که تظاهرات گسترده ای برگزار شد که طی آن طرفداران محمد مرسی خواستار روی کار آمدن مجدد محمد مرسی بودند که رئیس جمهور مشروع مصر است.اکنون آیا ارتش باز هم مداخله خواهد کرد و خواهد گفت که با توجه به خواسته ای این مردم( طرفداران مرسی ) که میلیون ها نفر هستند باز هم دولت مرسی را سر کار خواهد آورد؟ شیوه ای که ارتش مصر در پیش گرفت شیوه ی اداره ی کردن یک دمکراسی نیست ، دمکراسی ها همیشه به شیوه ی دمکراتیک اداره می شوند، شیوه ی دمکراتیک هم این است که به دولت اجازه بدهند عملکرد خودش را داشته باشد و بار دیگر در انتخابات شرکت کند و نتیجه ی انتخابات بعدی مشخص کند که آیا این دولت توانسته است نظر مردم را جلب کند یا خیر؟ اگر مخالفان دولت مرسی بیست میلیون حامی و طرفدار دارند پس به آسانی می توانستند در انتخابات آتی پارلمانی در مصر پیروز شوند و دولت تشکیل دهند، آنها می توانستند رئیس جمهور مرسی را برکنار کنند، آنها می توانستند قانون اساسی را تغییر دهند اما چرا این کار را نکردند و از طریق کودتای نظامی دولت را در دست گرفتند؟ پرسش اصلی من همین است.
در ادامه ی مجری درباره مخالفت گروههای محافظه کار تندرو و سلفی و بنیادگرای اسلامی با نخست وزیری فردی میانه رو مثل محمد البرادعی پرسید و گفت این موضع گیری برای آینده ی مصر خوب نیست.
نبیل فهمی سفیر سابق مصر در آمریکا گفت:ما تلاش می کنیم هویت سیاسی مصر را در قرن بیست و یکم تعریف کنیم. استدلالی که ما داریم مربوط به دولت دمکراتیک است.کمیته ای که مسئول تدوین قانون اساسی شده بود فقط شامل افراد اسلامگرا بود. مردم مصر با رئیس جمهور صحبت کردند و از او خواستند که خواستار برگزاری انتخابات شود آن هم در حالی که استیضاح وجود نداشت. این درخواست مسالمت آمیز بود اگر محمد مرسی به درخواست های مردم پاسخ می داد شاهد وضعیتی نبودیم که امروز شاهدش هستیم. ارتش که هرگز بهترین روش برای برکنار کردن یک دولت نیست، مجبور به مداخله شد. ارتش یا باید مداخله می کرد یا اینکه اجازه ی آشوب و هرج و مرج را می داد. من بار دیگر می گویم که ما از همه ی اسلامگراها و همه ی مصری ها می خواهیم که بیایند چون ما می خواهیم که مصر را در کنار یکدیگر به پیش ببریم ، مصر نه یک کشور اسلامی خواهد بود و نه یک کشور غیر اسلامی! ما مصری هستیم و باید راه حرکت به جلو را با یکدیگر طی کنیم.