به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، اخبار ویژه روزنامه های امروز را می توانید در اینجا بخوانید.
*کیهان:
درس تاريخ به روحاني اين است دولت آمريکا هميشه خيانت ميکند«درس طولاني تاريخ به رئيسجمهور منتخب مردم ايران اين است که شما نميتوانيد به آمريکاييها اعتماد کنيد و آنها اهل خيانتند.»
پايگاه اينترنتي کانترپانچ در تبيين اين ارزيابي خود، به مرور برخورد خيانتآميز دولت آمريکا با برخي مقامات سابق ايراني و همچنين سران ساير کشورها پرداخت و نوشت: اکنون که يک ميانهرو در ايران به قدرت رسيده، چه تغييري در سياست غرب ايجاد ميشود؟
روحاني از حمايت هاشميرفسنجاني و محمد خاتمي دو رئيسجمهور سابق برخوردار بود. آن دو در دوره رياستجمهوري خود حامي بهبود روابط با آمريکا از طريق نزديک شدن به آمريکا در چارچوب همکاري بودهاند. اما هيچ يک در مقابل با هيچ نوع همکاري از سوي واشنگتن مواجه نشدند و همين منجر به احساس نااميدي در آنان و بدبيني فزاينده نزد رهبر ارشد در اين باره شد که آمريکا واقعاً به بهبود روابط يا همکاري با ايران علاقمند باشد.
کانترپانچ مينويسد: هاشميرفسنجاني که در سال 1989 به رياستجمهوري ايران برگزيده شد، شروع به بهبود روابط با آمريکا از طريق نشان دادن دوستي ايران کرد. «جرج بوش» پدر رئيسجمهوري وقت آمريکا به ايران وعده داد که چنانچه از اهرم خود در لبنان براي کمک به گروگانهاي آمريکايي که در آن کشور نگهداري ميشدند، استفاده کند، از اين اقدام تا مدتها قدرداني خواهد شد و حسننيت به دنبال خود حسننيت ميآورد. بنابراين رفسنجاني با موفقيت مداخله کرد و موفق به آزادي گروگانهاي آمريکايي شد.
اما بوش در مقابل هيچ کاري نکرد و حسننيت ايران موجب نشان دادن حسننيت متقابل از سوي آمريکا نشد. واشنگتن در مقابل به رفسنجاني اطلاع داد که وي نبايد انتظار قدرداني از سوي آمريکا را براي آزاد کردن گروگانهاي آمريکايي داشته باشد. در واقع ايران با آمريکا همکاري کرد، اما آمريکا به ايران خيانت کرد.
نويسنده اين پايگاه خبري آمريکايي، با اشاره به اينکه نايستادن دولت ايران در کنار رژيم صدام در جريان حمله به کويت نيز تغييري در رويکرد خصمانه آمريکا ايجاد نکرد، ميافزايد: پس از پايان دو دوره رياستجمهوري رفسنجاني،«سيدمحمد خاتمي» اصلاح طلب در انتخابات پيروز شد. خاتمي مانند سلف خود خواستار بهبود روابط ايران با آمريکا بود. وي شروع به محکوم کردن هرگونه تروريسم و ابراز تمايل به پذيرش راهحل دو کشور در صورتي کرد که مورد درخواست فلسطينيان باشد که به معني به رسميت شناختن ضمني دولت و کشور اسرائيل بود. سپس يازده سپتامبر فرا رسيد و دوباره ايران با آمريکا همسو شد و با آمريکا عليه القاعده و طالبان همکاري کرد.
دستکم بخشي از ائتلاف شمال که تأمينکننده بسياري از رزمندگان ضد طالبان در هنگام حمله آمريکا و همپيمانانش به افغانستان بود، توسط ايران تشکيل شده بود که آن را در اختيار آمريکاييها قرار داد. ايران همچنين اطلاعاتي درباره اهداف متعلق به طالبان و القاعده در اختيار آمريکا قرار داد. نقش ايران در تشکيل دولت پس از سقوط طالبان حياتي بود و به اين کشور براي بازسازي ارتش افغانستان کمک کرد. اما جرجدبليو بوش رئيس جمهوري آمريکا در عوض هيچ چيزي به ايران نداد و بوش در مقابل حسننيت و کمک قابل توجه ايران در ژانويه2002 ايران را در سخنراني خود در محور شرارت جاي داد. خاتمي حيرتزده شد.
کانترپانچ مينويسد: روحاني در حالي به مقام رياست جمهوري ميرسد که در دولتهايي خدمت کرده که اين درسهاي دردآور را آموختهاند. درس تاريخ درباره همکاري براي روحاني اين است که شما نميتوانيد به آمريکاييها اعتماد کنيد. درسي که ايران و رئيسجمهوري تازه آن از تاريخ آموخته همان درسي است که رئيسجمهوري سوريه همپيمان آنها از تاريخ سوريه آموخته است.
اين گزارش تحليلي ميافزايد: سوريه در چند سال اخير و پيش از آشکار شدن تمايل غرب به برکنار کردن (بشار) اسد از قدرت، مانند رفسنجاني و خاتمي، مشتاق اجراي آنچه بود که غرب از وي ميخواست تا به آمريکا و اسرائيل نزديک شود.نويسنده کانترپانچ با مرور سوابق تعاملات سوريه با آمريکا و نهايتاً خيانت واشنگتن به دمشق مينويسد: ساير دولتها نيز درسهاي تاريخي مشابهي نظير آنچه سوريه تجربه کرد، آموختهاند و آن اينکه تلاشها براي همکاري با آمريکا در بهترين حالت با سکوت و در بدترين حالت با خيانت روبرو شده است. کرهشمالي نيز دست به تلاشهايي براي همکاري با آمريکا زد که با پيمان شکني و خيانت واشنگتن مواجه شد.
سايت اينترنتي کانترپانچ در پايان خاطرنشان ميکند: اگر حسن روحاني نيازمند درسهاي تاريخي بيشتري درباره پيامدهاي همکاري با آمريکا است، ميتواند فقط از «معمر قذافي» (رئيسجمهوري ليبي) بپرسد چه چيزي در مقابل همکاري با آمريکاييها در دستکم 8 بار تسليم غيرعادي دريافت کرده که شامل همکاريهاي گسترده اطلاعاتي با آمريکا و انگليس و همکاري درباره امحاء برنامههاي توليد تسليحات شيميايي، ميکربي و هستهاي ليبي ميشود.
بنابراين در حالي که آمريکا در انتظار آن است که ايران و ديگر کشورها، حکومتهاي اصلاحطلبي روي کار آورند که خواستار همکاري با آمريکا هستند، ايران و بيشتر کشورهاي جهان در انتظار روي کار آمدن يک رئيسجمهوري اصلاحطلب در آمريکا هستند که واقعاً خواستار همکاري با آنها باشد.
اپوزيسيون از اين مستأصلتر پيدا ميشود؟! «مگر سکولاريسم (جدايي دين از سياست) کف خواستههاي اپوزيسيون نبود، پس چرا از يک آخوند حمايت کرديد!».
اين مطلب را شبکه صهيونيستي بالاترين خطاب به آن طيف از گروههاي تندرو و اپوزيسيون نوشت با وجود دعوت يک سال گذشته به تحريم انتخابات، پس از مشاهده اوجگيري اشتياق عمومي نسبت به مشارکت در انتخابات، فيگور خود را عوض کرده و مدعي حمايت از حسن روحاني شده بودند. بالاترين دراينباره مينويسد: نکته تأسفبار دعوت شما به شرکت در نمايش جمهوري اسلامي و دفاع از يک آخوند بود. چطور هم شعار دموکراسي سکولار ميدهيد و هم ادعاي حمايت از يک آخوند را داريد.
پايگاه گويانيوز- از ديگر رسانههاي وابسته به محافل ضدانقلاب- در تحليلي مشابه نوشته است: در انتخابات اخير، اپوزيسيون برانداز تقريبا يقين داشت که دعوت به تحريم اينبار با استقبال گسترده مردم روبرو خواهد شد. نه تنها اين گروه و بلکه حتي اصلاحطلبان نزديک به حکومت به هيچ عنوان شرکت مردم را پيشبيني نميکردند اما چگونه همانها از کسي حمايت کردند که سالها نماينده و معتمد آيتالله خامنهاي در شوراي عالي امنيت ملي بوده و به روايت بعضيها حتي از سرکوب دانشجويان در تير 78 دفاع کرده است؟
گويانيوز درعين حال اپوزيسيون را متوهم توصيف کرده و نوشته است: واقعيات تاريخي و تحليل جامعه شناختي جامعه ايران نشان ميدهد که هيچ يک از گروههاي اپوزيسيون موجود، چه اصلاحطلب حکومتي، چه مذهبي، چه لائيک و سکولار، و چه سلطنتطلب نماينده اکثريت مردم ايران نيستند.
گويانيوز درباره علت دنده عقب گرفتن اپوزيسيون و جريان فتنه از تحريم انتخابات نوشت: عليرغم تحريم ساليان سال انتخابات در ايران، بخش قابل توجهي از مردم در حدود 70درصد در انتخابات شرکت ميکنند.يکي از عناصر ضدانقلاب نيز در نشريه فرانسوي نوول ابزرواتور تصريح کرد: حسن روحاني هرگز اقتدار جمهوري اسلامي و رهبري را زير سوال نبرده است. او هرگز از خط قرمزهاي جمهوري اسلامي عبور نميکند و به زودي اصلاحطلبان را نااميد خواهد کرد که خواستار آزادي بازداشتشدگان درگيريهاي 4 سال قبل هستند. جمهوري اسلامي آنها را برانداز ميداند. روحاني همچنين از برنامه هستهاي ايران کوتاه نخواهد آمد.
برخي عناصر ضدانقلاب نيز معتقدند اين هنر جمهوري اسلامي است که در سيوچهارمين سالگرد تأسيس خود، اپوزيسيون را مجبور کرده دست از تحريم انتخابات بکشند و در خدمت حاکميت درآيند.همچنين وبسايت بخش فارسي العربيه در مطلبي به قلم کوروش الف (از عناصر ضدانقلاب) تصريح کرده است: بالاخره توهمات اپوزيسيون نسبت به حسن روحاني فرو خواهد ريخت.
اگر گذري به سوابق وي داشته باشيم، متوجه ميشويم او در طول سه دهه گذشته در خدمت جمهوري اسلامي بوده تا همکاري با اصلاحطلبان. او نقش ويژهاي در سرکوب اعتراضات [آشوب] سال 78 و همچنين حصر آقاي منتظري داشت. او ياور حاکميت و رهبري آن است. مواضع برخي از کنشگران مخالف جمهوري اسلامي درباره انتخاب روحاني بسيار کودکانه است.
... خاکت به سر ترقي معکوس کردهاي!«در ايران دولت تغيير کرده نه نظام! کساني از اپوزيسيون هربار با تنفر از شيخ ياد ميکنند ولي حالا در انتخابات تغيير کردهاند. چه خوب گفت شاعر که: از دستبوس، ميل به پابوس کردهاي. خاکت به سر، ترقي معکوس کردهاي».
اين مطلب را پايگاه اينترنتي گويانيوز از رسانههاي حامي فتنهسبز خطاب به برخي همقطاران سابق خود نوشت که ميکوشند پيروزي حجتالاسلام والمسلمين روحاني را به نام خود يا اپوزيسيون جا بزنند. نويسنده اين مطلب ميافزايد: شيخ حسن روحاني حتي اصلاحطلب هم نيست و اصلاحطلبان حتي از ماهها پيش اعلام کردند که در اين انتخابات جايي ندارند.
گويانيوز تاکيد کرده است: برخي مدعيان بعد از 34 سال هنوز نميدانند که به پابوسي شيخ تنزل کردهاند.از سوي ديگر وبسايت بالاترين با مرور اظهارات رئيسجمهور منتخب درباره فتنهگران نوشت: برخي از دوستان ما خود را به خواب زدهاند و طبيعتا کسي را که خود را به خوابزده نميتوان بيدار کرد.
بالاترين اين فراز از سخنان حجتالاسلام والمسلمين روحاني عليه عاملان تحريک به آشوبگري در 25 بهمن (موسوي و کروبي و خاتمي) را مورد توجه قرار داد که به خبرگزاري ايلنا ميگويد: «در روز 25 بهمن عده معدودي به بهانه حمايت از مردم مصر و تونس به خيابانها آمدند که اتفاقا در شعارهاي آنها حمايتي از مردم مصر و تونس به چشم نميخورد و متاسفانه با شعارهاي ضدانقلابي، موجبات خوشحالي و بهرهبرداري آمريکا، رژيم صهيونيستي و ضدانقلاب را فراهم آوردند و موجب ناراحتي قاطبه مردم شريف ايران شدند.
در واقع اين حرکت ضداسلامي و ضدملي، از يک سو ميخواست فرياد قاطعانه ملت ايران در روز 22 بهمن را تحتالشعاع قرار داد و از سوي ديگر وسيلهاي براي انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلي يعني آمريکا و رژيم صهيونيستي و شکست اخير آنان گردد... حرکت 25 بهمن گروهي فريب خورده کاملا محکوم است و قوه قضاييه بايد براساس وظايف ذاتي خود نسبت به اين حرکت ضدانقلابي اقدام نمايد.
در اين شرايط حساس منطقهاي که خيزشهاي مردمي با الگوگيري از انقلاب اسلامي مردم ايران آغاز شده است، هوشياري و وحدت و انسجام مردم شريف ايران و در صحنه بودن آنان و اطاعت از رهنمودهاي ولايتامر و رهبري نظام و مراعات نظم و قانون از هميشه بيشتر مورد انتظار است، که بحمدالله مردم مثل هميشه به بهترين وجه با هوشياري و انسجام کامل در صحنه حضور دارند و گوش به فرمان مقام معظم رهبري ميباشند».
جان کري: دولت سوريه سقوط کند تروريستها روي کار ميآيند به گزارش خبرگزاري فرانسه از کويت، جان کري وزير امور خارجه آمريکا که در ادامه سفر خاورميانهاي خود به کويت آمده بود در پاسخ به سؤال يکي از خبرنگاران که پرسيده بود «چرا مانند ليبي در سوريه دخالت نظامي نميکنيد»؟! گفت: براي اينکه سوريه، ليبي نيست.
جان کري در حالي از عدم دخالت نظامي آمريکا در سوريه سخن ميگويد که دولت آمريکا با صراحت و به طور رسمي از ارسال سلاح براي تروريستهاي اعزامي به سوريه خبر داده است. اما، نکته درخور توجه در اظهارات وزير امورخارجه آمريکا، اعتراف صريح- و شايد ناخواسته- وي به تروريست بودن جرياني است که با حکومت قانوني بشار اسد در ستيز است.
جانکري در توضيح سؤال ياد شده ميگويد: «دخالت نظامي در سوريه براي کل منطقه خطرناک است زيرا ممکن است به نابودي دولت سوريه و سقوط ارتش منجر شده و باعث شود که افراطيون تروريست در سوريه به قدرت برسند، از اين روي لازم است بحران سوريه از راههاي ديپلماتيک و از طريق مذاکرات ژنو حل شود»!
به بيان ديگر، وزير خارجه آمريکا اعتراف ميکند که مخالفان دولت بشاراسد، افراطيون تروريست هستند و از آنها فقط بايد براي تضعيف دولت سوريه و وادار کردن آن به امتياز دادن در مذاکرات ژنو استفاده کرد چرا که به قدرت رسيدن آنها در سوريه ميتواند براي کل منطقه خطرناک باشد. گفتني است اشاره جانکري به ابراز نگراني جدي کشورهاي عربستان و قطر و اردن است که از انتقال قدرت در سوريه به تروريستهاي القاعده احساس خطر کرده و در هراس از کشيده شدن دامنه تروريسم به کشورهاي ياد شدهاند. نگراني و اعلام خطري که مقامات عربستان، قطر، اردن و ترکيه در دو اجلاس موسوم به «دوستان سوريه» به طور جدي مطرح کرده بودند و هماکنون دولت اردوغان در ترکيه با اين خطر جدي روبروست.
*وطن امروز:
سوءقصد به سرکرده گروهك تروريستي کوملهابراهیم علیزاده، سرکرده کومله کمونیستی و عضو هیات اجرایی حزب کمونیست ایران در اردوگاه زرگویز، مقر استقرار کومله از سوی اطرافیانش مورد سوءقصد قرار گرفته است.
به گزارش بولتننیوز، سرکرده کومله که نیمههای شب به دلیل مسمومیت شدید غذایی به یکی از بیمارستانهای شهر سلیمانیه کردستان عراق منتقل شده و در شرایطی بحرانی بسر میبرد به گفته پزشکان معالجش، احتمال مرگ وی بسیار زیاد است.
بر اساس گفتههای یکی از اعضای کمیته مرکزی کومله در غذای سرکرده کومله، سمی مهلک و کشنده ریخته شده و در همین باره نیز تاکنون 2 تن از آشپزهای عراقی که سالهاست برای این گروه آشپزی میکنند، تحت بازجویی قرار گرفتهاند. در حال حاضر اعضای کمیته امنیت کومله، تنها به این 2 آشپز مظنون هستند.
تحقیقات انجام شده نشان میدهد عبدالله مهتدی، سرکرده گروه موسوم به «کومله انقلابی زحمتکشان کردستان ایران» در این قضیه دست دارد. عبدالله مهتدی یکی از رقیبان اصلی کومله علیزاده است و بارها تصمیم به قتل سران کومله کمونیستی گرفته است.
در حال حاضر کمیته امنیت این احتمال را هم میدهد که فرد یا افرادی از جانب مهتدی اجیر شده باشند تا سرکرده کومله کمونیستی، ابراهیم علیزاده را از طریق مسمومیت از بین ببرند.
بعد از انتشار این خبر در اردوگاه کومله، پیشمرگان و اعضای این گروه بشدت روحیه خود را از دست دادهاند و تعدادی نیز ساز جدایی از گروه را نواختهاند.
درگيري جديد شبکههای ماهوارهای فارسی زبانآقای کیوان عباسی مدیر شبکه من و تو که البته همزمان مدیر شبکه پورنوی هاستلر تیوی در کانادا هم هست راه خیلی کثیفی برای درآمدزایی انتخاب کرده و آن راه هم چیزی نیست جز قاچاق دختران فریبخورده به کانادا برای سوءاستفاده از آنها در هاستلر و چند شبکه پورنوی دیگر.
حمید شب خیز، مدیر شبکه آیتیان چندی پیش در فیسبوک خود مطلبی مبنی بر سنگاندازی شبکه من و تو برای رفتن آیتیان روی فرکانس من و تو نوشته بود. شب خیز قصد داشت با رفتن روی فرکانس شبکه من و تو بتواند مخاطبان بیشتری در ایران جذب کند ولی ظاهرا به گفته شب خیز، عوامل شبکه من و تو با لابی قدرتمندی که در دولت انگلیس دارند شب خیز را مجبور کردند فرکانس جدید خود را تغییر دهد.
به گزارش بولتننیوز، شب خیز که به دلیل کمبیننده بودن شبکه آیتیان و مشکلات عدیده این شبکه به دنبال ترفندهای مختلف جهت جذب مخاطب است قصد داشت با رفتن روی فرکانس من و تو در زمان جابهجایی کانالها در زمان پخش برنامههای کمبازدید شبکه من و تو، تماشاچیان را وادار به بازدید از شبکه خود کند.
اینگونه ترفندهای تبلیغاتی که شب خیز به دنبال آن است از انواعی از تبلیغات تلویزیونی است که معمولا برای فروش کالاهای بنجل و بیکیفیت یا مواردی مانند لوازم تقویت قوه باه از سوی فروشندههای دورهگرد و تقلبی استفاده میشود و کار شب خیز به جایی رسیده که حاضر شده از اینگونه کلاهبرداریهای تلویزیونی برای جمع کردن مخاطب و البته کسب درآمد بیشتر از راه دروغ و دوز و کلک استفاده کند.
شبخیز در فیسبوک خود نوشته است: «چند روز پیش آقای اعتمادی از مسؤولان این شبکه با من تماس گرفت و کلی بد و بیراه نثارم کرد و مرا تهدید کرد که درباره لابی شبکه من و تو و مانعتراشی برای رفتن ما روی فرکانس حرفی نزنم در غیر این صورت برایم گران تمام میشود.
با این تهدید من مصممتر شدم که پشت پرده کثیف این شبکه به ظاهر زیبا را برای مخاطبان عزیزم بیشتر روشن کنم. آقای کیوان عباسی، مدیر شبکه من و تو که البته همزمان مدیر شبکه پورنوی هاستلر تیوی در کانادا هم هست راه خیلی کثیفی برای درآمدزایی انتخاب کرده و آن راه هم چیزی نیست جز قاچاق دختران فریبخورده به کانادا برای سوءاستفاده از آنها در هاستلر و چند شبکه پورنوی دیگر.
خانم رکسانا که برخی بینندگان شبکه من سالها پیش وقتی خیلی جوان بود در شبکه من دیده بودند، به واسطه دوستی با خانم ایلگار مدت خیلی کوتاهی در آیتیان کار کرده بود. هفته پیش رکسانا با من تماس گرفت و با ترس و لرز ماجرای کار کردنش را در شبکه من و تو برایم گفت.
رکسانا که صدای خیلی خوب و قوی داشت به واسطه یکی از دوستان کیوان عباسی به این شبکه برای گویندگی رفته بود که به گفته خودش متاسفانه فریب عوامل این شبکه را خورده و بعد از رفتن به کانادا در دام این فریبکاران افتاده است».
*تهران امروز:روايت زيباكلام از پايداريصادق زيباكلام،استاد دانشگاه تهران در گفتوگويي با خبرگزاري آريا، درباره چرخش جبهه پايداري به سمت حسن روحاني گفت: دركنار به اصول پايبند نبودن، ميتوان گفت ملاك و معيار براي پايداريها قدرت است يعني اگر قدرت در دست احمدينژاد باشد چرخش اين جبهه به سمت احمدينژاد است .
اگر قدرت به سمت آيتالله مصباح باشد چرخش آنها به سمت ايشان است، اگر احساس كنند قدرت ميخواهد به دست دكتر جليلي بيفتد به سمت دكتر جليلي چرخش نشان ميدهند و حالا به سمت حسن روحاني كه رئيسجمهور شده است گرايش نشان ميدهند.بنده بعيد نميدانم اگر خاتمي هم رئيسجمهور ميشد پايداريها به سمت ايشان چرخش ميكردند و ظرف 24ساعت يادشان ميرفت كه 4سال متوالي آقاي خاتمي را به عنوان عامل اصلي فتنه محكوم ميكردند.
مشاركتي بالاتر از استانداردهاپرويز كاظمي اولين وزيري است كه محمود احمدينژاد از دولت خود كنار گذاشت. در گفتوگو با «عصر ايران»با بيان اينكه «مشاركت 72 درصدي ازاستانداردهاي بينالمللي بالاتر است» گفت: اتفاق خيلي خوبي افتاد و رئيسجمهور منتخب هم به واسطه راي بالا، حتما در شرايط و فضاي خوبي كار خود را شروع خواهد كرد و ادامه خواهد داد.
وي با توجه به اشاره به مباحث مطروحه پيرامون اصولگرا يا اصلاحطلب بودن رئيسجمهور منتخب و دولت آتي گفت: به نظر من مردم در اين چند سال با تمام وجود هزينههاي افراط را حس كردند و به اعتدال و تدبير راي دادند و دنبال اين هستند تا مشكلات موجود به پايينترين حد ممكن برسد تا از اين طريق آرامش و البته آسايش براي عموم فراهم شود.
ما با همه آشتي هستيممحمدرضا رحيمي در همايش روز ملي صنعت و معدن خطاب به بخشي از صحبتهاي رئيس خانه صنعت و معدن ايران گفت: صحبتهاي ايشان طوري بود كه گويي در كشور نزاع عمومي وجود دارد كه بايد آشتي كنيم و انگار با مردم جهان قهريم در حالي كه ما با همه دنيا آشتي هستيم و روابط خوبي داريم.رحيمي ادامه داد: شايد وضعيت ظاهري باعث چنين تقاضايي از سوي رئيس خانه صنعت شده است اما در كشور نياز به آشتي ملي نيست و ما در آشتي ملي هستيم كه اگر نبود پيشرفتي حاصل نميشد.
ملكزاده تهديد كردبه گزارش مهر،محمدشريف ملكزاده رئيس سازمان ميراث فرهنگي در واكنش به مخالفان واگذاري مجوزهاي صنايع دستي به بخش خصوصي در بدنه سازمان ميراث فرهنگي گفت: هنرمند مسئول خودش است و اختيار دار است. بخش خصوصي يعني هنرمند جدا از اتحاديه صنوف نيست. برخي در سازمان ميراث فرهنگي مخالف واگذاريهاي امور به بخش خصوصي هستند. در اين ميان من دارم با تمام وجود از اين طرح حمايت ميكنم و همين جا اعلام ميكنم بعضي از دوستان كارشناس كه با اين طرح مخالف هستند را بيرون بيندازيم چون اين كار بايد انجام شود.
احمدينژاد «زمين سوخته» برجا ميگذارد؟غلامعلي جعفرزاده، عضو كميسيون برنامه و بودجه مجلس در گفتوگو با فرارو درباره اقدامات اخير دولت دهم گفت: «بنده اراده كرده بودم به چند دليل ديگر در مورد آقاي احمدينژاد صحبت نكنم. يكي اينكه متاسفانه آقاي احمدينژاد ديگر اصلاح پذير نيست و ما از ايشان نااميد شديم؛ گرچه بنده به آقاي احمدينژاد گفته بودم اگر همين روزهاي آخر هم توبه كند خدا قبول ميكند و كمي كارهاي خوب انجام بدهد تا در دل مردم خاطره خوش از وي بهجا بماند.»
اين نماينده مجلس گفت: «آنچه مشخص است اقدامات دولت فقط در حوزههايي كه گفته شد نيست و ايشان اكنون يكسري پولهايي را با عنوان مطالبه و غيره توزيع ميكند و روندي را طي ميكند كه دولت بعدي تنها با يكسري خرابكاري روبهرو شود.»وي با بيان اينكه دولت به واقع مترصد اين است كه زمين سوخته تحويل دولت بعدي دهد گفت: «بنده فكر ميكنم مجلس بايد بلافاصله پس از اتمام تعطيلي به اين مسئله ورود پيدا كند.»
جعفرزاده گفت: «ما 66 تخلف عمده از آقاي احمدينژاد در اختيار داريم كه فعلا سه يا چهار مورد آن را به دادگاه ارجاع داديم. ما كوتاه نخواهيم آمد و تا هر زمان كه طول بكشد پروندههاي تخلف دولت را به مرور تحويل مراجع قضايي خواهيم داد و اينگونه موارد هم كه به آن اشاره شد جزو تخلفات ايشان است.»
وي ادامه داد: «آقاي احمدينژاد بايد بداند در روزهاي پاياني حق ندارد براي دولت آينده ايجاد مشكل كند. آن هم دولتي كه با راي اكثريت قاطع مردم روي كار آمده و شخص پيروز از مجموع 5 كانديداي ديگر آراي بيشتري كسب كرده است.»وي افزود: «بنابراين اين رويكرد دولت نوعي ضربهزدن به احساسات مردم و ناديده گرفتن خواست مردم است.»اين نماينده اصولگراي مجلس خاطرنشان كرد: «متاسفانه آنچه از آقاي احمدينژاد بار آمده فعلا خرابي است؛ و ما تا چندين دوره فقط بايد خرابيهاي آقاي احمدينژاد را ترميم كنيم.»
احمدينژاد از انتخاب روحاني خوشحال شدمهدي كلهر مشاور سابق احمدينژاد، در گفتوگو با خبر آنلاين درخصوص انتخاب روحاني گفت: نمي دانم تعبير جريان سوم چقدر درست است. رنگي كه آقاي روحاني به عنوان رنگ انتخاباتي برگزيد، بنفش بود كه تركيب آبي و قرمز است. اين انتخاب معنياش ميتواند اين باشد كه منظورش تركيب و تعادل را در نظر گرفتن است. نتيجه انتخابات شايد از نظر جريانها عجيب باشد، ولي با نگاه جامعه شناسي سياسي، آن 75 درصد اكثريت خاموش در ميان كانديداها به آقاي روحاني گرايش پيدا كردند.
وي در بخش ديگري از سخنانش گفت:احمدينژاد اگراصولگراها برنده انتخابات ميشدند، خوشحال نميشد. همان روزشمارش آرا من تماسي با ايشان داشتم و فهميدم احمدينژاد از انتخاب روحاني خوشحال شده است. اين خوشحالي به اندازهاي بود كه ايشان بر ديدار رئيسجمهور منتخب رفت. سابقه نداشت كه رئيسجمهور به ديدار رئيسجمهور منتخب برود.وي درخصوص اينكه پيشبينيتان درباره اينكه در دولت جديد با جريان آقاي احمدينژاد چه برخوردي خواهد شد گفت:بايد ديد حوادث آينده به چه سمتي ميرود.
بنده خودم منتقد احمدينژاد سال 88 هستم و مدافع احمدينژاد 84. سال 84 و چند ماه قبل از حضور در انتخابات، كارهايي كه ما ميخواستيم انجام دهيم، براي ما روشن بود؛ كار ما ساختن بود. ولي كمكم يك گروه ديگري اضافه شد و بعد در سال 85 اين وضعيت عوض شد. به مرور درگيري ما با اطرافيان ايشان شروع شد و احساس كرديم دولت از مسير خودش خارج و اسيرحواشي شده است.
حاشيههايي كه بيشتر وقت كشور را ميگرفت. ما با احمدنژادي شروع كرديم كه خادم و خدمتگزار بود، ولي سال 88 خيلي از تصميمها به نحوي بود كه من به عنوان مشاور رئيسجمهور نميتوانستم از آن دفاع كنم و مدافع تصميماتي باشم كه در «راهروهاي دولت» گرفته ميشد.
*جمهوری اسلامی:- بعضي رسانههاي خارجي درصدد اجراي استراتژي تخريبي "طرح سيل مطالبات" از دولت آينده هستند. اين توطئه نرم قصد دارد با ارائه فهرست بلندبالايي از مطالبات و درخواستهاي فوري براي اجرا، دولت آينده را كه در ميان انبوهي از مشكلات و سوءمديريتهاي سالهاي اخير قرار دارد، در لاك دفاعي قرار داده و مردم را نسبت به انتخاب خود، دچار ياس و سرخوردگي كند. راديو فردا وابسته به سازمان "سيا" مجري القاي چنين توطئهاي شده است.
- با اينكه انتخابات 24 خرداد پيام روشني براي افراطيون داشت، يكي از نمايندگان مجلس، ديروز گفت: "اولويت مردم، مسائل معيشتي است و به اين دليل به آقاي روحاني رأي دادند". اين سخن نشان ميدهد بعضي از افراطيون حاضر به درك محتواي پيام انتخابات رياست جمهوري نيستند و نميخواهند اين واقعيت را درك كنند كه مردم با رأي خود دست رد بر سينه افراطيون زدهاند. اين نماينده، در ادامه اظهارات خود گفته است: "مردم از مطالبات انقلابي خود دست برنخواهند داشت". اين، البته سخن درستي است كه مفهوم آن با آنچه افراطيون درنظر دارند فاصله زيادي دارد.