به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پرس تي وي ؛ قنبر در اين مصاحبه بر عدم تغيير سياست هاي قطر در آينده و تداوم اجراي درخواست هاي آمريکا توسط اين کشور در منطقه تاکيد کرده است.
مشروح اين مصاحبه به شرح زير است :
پرس تي وي : حتما در مورد تغييرات صورت گرفته در راس هرم قدرت قطري ها آگاه هستيد.انتظارها اين بود که در مسائل سياست خارجي اين کشور تغييراتي در آينده صورت گيرد اما به نظر مي رسد که چنين اتفاقي صورت نخواهد پذيرفت.
اما پس از ادعاي به اصطلاح دموکراسي توام با موعظه امير سابق قطر مبني بر تداوم سياست هاي خارجي سابق توسط امير جديد و به خصوص در خصوص مسائل مرتبط با بحران سوريه ، چنين به نظر مي رسد که اين انتقال قدرت تنها صوري بوده و انتظار تغييرات مشهود در اين کشور ،انتظار کاملا بي جايي است؟
قنبر : در ابتدا توصيه مي کنم که خوانندگان اين مصاحبه به وب سايت پادشاهي قطر مراجعه کرده و قانون اساسي اين کشور را بخوانند ، چرا که واقعا قانون اساسي خنده داري است.
مواد 64 تا 69 قانون اساسي اين کشور کاملا به امير اين کشور و شاهزاده هاي آن مرتبط است و حتي تمامي بندهاي اين ماده ها نيز در اين خصوص توضيح مي دهد که پادشاه اين کشور تا چه حد قدرت دارد.
امير قطر طبق قانون اختيار تصميم گيري در خصوص بودجه تخصيصي ، فرماندهي تمام الاختيار نيروهاي نظامي اين کشور ، اختيار انتقال قدرت ، و حتي جذب و اخراج کارمندان و کارگران دولتي را داراست و اين موضوع از ديد کارشناسان يک ديکتاتوري صرف ممحسوب مي شود.
بنابراين مشخص مي شود که در قطر هيچگونه نهاد حکومتي وجود ندارد و اگر بخواهيم نهادي را در اين کشور مثال بزنيم ، آن نهاد شخص امير قطر است .
بايد اذعان به اين موضوع داشت که کشوري همچون قطر که در آن امير اين کشور همه کاره بوده و حتي قانون اساسي را خودش به نگارش درآورده نمي تواند اختياري مردم سالارانه داشته باشد و در خصوص نبود دموکراسي به عنوان مثال در سوريه اظهار نظر کند .
در پايان پاسخ به اين سوال بايد گفت که اين کشور اراده اي از جانب خود نداشته و تغييرات صوري در راس حکومت هيچگونه تغييري در فرمانبرداري قطر از آمريکا ايجاد نخواهد کرد ، چرا که آنها نماينده غرب در منطقه بوده و تمامي فرمانهاي آنان را در خاورميانه اجرا مي کنند.
پرس تي وي : در خصوص روابط آتي قطر با غرب و به ويژه ايالات متحده آمريکا صحبت کنيم.آيا اين تغيير قدرت از آن جهت صورت گرفته تا با اين اقدام آمريکا حساب ديگري بر روي تابعيت قطر از اين کشور باز کرده و سياستي جديد براي ايجاد قدرتي تاثير گذار در منطقه خليج فارس و مستقل از سياست ها و قدرت عربستان سعودي در منطقه داشته باشد؟
قنبر : فکر ميکنم که آمريکا همواره قطر را به عنوان شعبه اي از ارائه خدمات خود در منطقه خاورميانه تلقي کرده و در واقع اين واقعيت امر است.
اما با تمام احترامي که براي مردم قطر و فرهنگ آنها قائل هستم بايد اعتراف به اين موضوع داشته که امير قطر قدرتي خودکامه بوده و فردي از جنس مردم اين کشور نيست ، بلکه وي مهره اي هدايت شونده از طرف قدرت هاي ظالم و زورگوي جهاني است و بهتر است که قطر را وزارت خارجه آمريکا به حساب آورد.
علاوه بر اين قطر ، اقداماتي خودکامه و تنها براي ثروت بيشترانجام داده که هيچگاه مورد قبول مردم اين کشور نبوده که از آن جمله مي توان به دوستي اين کشور با رژيم صهيونيستي اشاره کرد.
درخصوص اينکه هيچ تغييري در آينده ديپلماتيک قطر اتفاق نخواهد افتاد ، نمي توان با قطيت پاسخ داد چرا که آنها يک خانواده سلطنتي بزرگ بوده و شايد تمايلي به چرخش ساسي داشته باشند اما از بررسي وضعيت آنچنان بر مي آيد که عليرغم انتقال قدرت کماکان تغييري را در آينده سياسي قطر نمي توان متصور بود.