، امیر محبیان تحلیلگر مسایل سیاسی در جلسه ماهانه جامعه اسلامی مهندسین درباره دلایل پیروزی حجتالسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری اظهار داشت: ما اگر به فرآیند شکلگیری انقلاب نگاه کنیم میبینیم انقلاب توسط آرمانگرایان به وجود میآید و آنان کسانی هستند که آرمانهای متعالی را در نظر دارند و براساس آن جامعه را به پیش میبرند.
وی ادامه داد: و در مرحله بعد مصلحت گرایان هستند که تلاش میکنند آرمانها را به نقطه تحقق برسانند؛ یک مسالهای که از ابتدای انقلاب اسلامی ما رخ داده و شاید یک ذهنیت غلط بوده، این است که در ذهن مردم ما اینگونه شکل گرفته که گویا آرمانگرایی با جامعه بسته و انقباضی مترادف است و از آن طرف هم مصلحت گرایی با جامعه باز و انبساطی مترادف است.
محبیان تصریح کرد: اگر بخواهیم نگاه کنیم و مقایسهای میان دو دولت میرحسین و هاشمی داشته باشیم متوجه می شویم که دولت میرحسین موسوی به نوعی آرمانگرا و در شرایط خاص جنگ بود؛ اگر به جامعه نگاه کنیم می بینیم که مردم ما در حال معتدل کردن این دو دیدگاه هستند آن زمانی که مصلحتگرایان به طور مثال آقای هاشمی و یا در بخش سیاسی همچون خاتمی هستند و قدرت را در دست گرفتهاند بعد از یک مدتی مردم به یک جریانی همچون جریان احمدینژاد و با شعار آرمانگرایی اقبال پیدا میکنند.
وی ادامه داد: بعد از یک مدتی مردم باز هم احساس می کنند که شعار آرمانگرایی آنگونه که باید نمیتواند مسایل را به پیش ببرد و به سوی مصلحتگرایی اقبال پیدا میکنند و امید ما این بوده و هست که ترکیبی از آرمانگرایی و مصلحتگرایی و ترکیب میان درایت و عقل در هم آمیخته شود و به گونهای مدیریت بکنند که هم دارای آرمان باشیم و هم جامعه پیش برود.
این تحلیلگر مسایل سیاسی با بیان اینکه چرخش رخ داده چندان عجیب نبود ادامه داد: حجتالسلام و المسلمین دکتر روحانی هیچ گاه خود را اصلاحطلب نخوانده است بلکه خود را مستقل میداند و هیچ تردیدی هم وجود ندارد که در این مسیر جریان اصولگرا به یک مفهوم در کنار حجتالسلام و المسلمین دکتر روحانی نبوده و جریان اجتماعی اصلاح طلب از وی حمایت کردهاند؛ هر چند که میدانیم که کاندیدای مطلوب جریان اصلاحطلب حجت السلام و المسلمین روحانی نبوده و در بحثهایی که در درون آنان و یا در جلساتشان مطرح است اینگونه مشخص است که در واقع حجتالسلام و المسلمین دکتر روحانی کاندیدای حداقلی آنان تلقی میشود.
محبیان گفت: حتی قبل از انتخابات نیز برخی از مجمع روحانیون نقل میکردند که این مساله بسیار زشت است که کاندیدای آنان فردی از شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز باشد، اما به نظر میرسد غلیرغم اینکه بدنه اصلاحطلب و جامعه از حجت السلام و المسلمین روحانی حمایت کردند نتیجه به دست آمده اصولگرایان را مأیوس نکرده است.
وی تصریح کرد: علت این مساله این است که همه این امید را دارند که قدرت که دائما از یک طرف به طرف دیگر بوده در جایی ثبات و سکون پیدا کند و آرامش را به جامعه بیاورد و حرکتها به جای اینکه افراطی باشد به شکل معقول و حد وسط قرار بگیرد.
محبیان گفت: دلایل مختلفی را میتوان برای پیروزی حجتالسلام و المسلمین روحانی ذکر کرد: که بنده 14 مورد آن را بیان میکنم و موارد دیگر هم میتواند به آن اضافه شود.
وی یکی از مهمترین دلایل پیروزی حجت السلام و المسلمین دکتر روحانی را عدم وحدت و اصولگرایان عنوان کرد و ادامه داد: اصولگرایان یک جریان قدرتمند اجتماعی هستند که زیرمجموعههای آن آرایش را تقسیم کردند و این تقسیم آرا که تا آخرین روزها به وحدت نینجامید موجب شد تا آنان نتوانند رأی محکمی را در مقابل حجت السلام و المسلمین روحانی به دست آورند.
وی دومین دلیل پیروزی حجت السلام و المسلمین روحانی را کنار رفتن عارف دانست و اظهار داشت: دلیل بعدی بحث عدم احساس فضای دو قطبی توسط اصولگرایان بود یعنی آنان در این دوره احساس خطری از جانب اصلاح طلبان نداشتند؛ معمولا اصولگرایان اینگونه رفتار میکنند که بعضا عامل وحدتشان در بیرون است یعنی هنگامی که جریان اصلاح طلب و یا جریان قدرتمندی به میدان آمد آنان به سمت وحدت میروند و اما احساس این را نکردند که ممکن است خطری از جانب اصلاح طلبان وجود داشته باشد.
این تحلیلگر مسایل سیاسی ادامه داد: به دلایل مختلفی کاندیداهای اصولگرایان در صحنه ماندند؛ بنابراین عدم احساس خطر از بیرون موجب شد تا اصولگرایان به سمت تفرقه بروند؛ مشکلات اقتصادی مردم نیز یکی دیگر از دلایل پیروزی حجتالاسلام والمسلمین روحانی در انتخابات بود، علیرغم تلاشهای جدی که احمدی نژاد برای حل مشکلات انجام داد اما احساس مردم از قضایا این بود که مشکلات نه تنها حل نشده بلکه بیشتر هم شده است و از طرف دیگر هم هر قدری که احمدی نژاد اعلام کرد که من خودم را جزو اصولگرایان نمیدانم اما جامعه اصولگرایان را از احمدینژاد تفکیک نکرد و وی را در ذیل اصولگرایان دیدند.
وی یکی دیگر از دلایل را عدم تفکیک مجموعه دولت از اصولگرایان دانست و اظهار داشت: فقدان رهبری و مرجعیت موثر در میان اصولگرایان برای رسیدن به وحدت نیز از جمله این دلایل است، علیرغم اینکه جریان اصولگرا این بار مطرح کرد که نظر جامعتین را در انتخابات قبول دارد و در جریان 1+2 هم اعلام کرد که علاوه بر نظرسنجی از نظر جامعتین بهره میگیرد اما جامعتین عملا اثر جدی نتوانستند برای وحدت اصولگرایان داشته باشند که دلایل آن باید تحلیل و بررسی شود؛ به نظرم ما باید واقعیت را ببینیم، 16 سال است که کاندیدای مستقیم جریان اصولگرا در انتخابات شکست میخورد و اگر این 8 سال عادی را هم به آن اضافه کنیم 24 سال است که اصولگرایان سراغ کسی میروند که فرد دیگری رئیس جمهور میشود.
این تحلیلگر مسایل سیاسی تأکید کرد: اگر اسم این مساله را شکست نگذاریم، باید چه چیزی بگذاریم؟ باید از لحاظ گفتمانی و ساختاری تحلیلهای جدی صورت گیرد چرا که اگر این شکستهای پیاپی تکرار شود جریان اصولگرایی به یک جریان حاشیهای تبدیل خواهد شد و همیشه ما شاهد این هستیم که جریانهای فرعی از جریان اصولگرایی رشد میکند و اولین کارش هم این است که خود اصولگرایان را نقد میکند و امتیازاتی را به دست میآورد اما چرا ما نمیتوانیم از این ظرفیت اجتماعی عظیم بهره بگیریم.
وی انتقال پیام حجت السلام و المسلمین روحانی در مناظرهها بخصوص مناظره سوم را به تودههای مردم از دیگر دلایل پیروزی وی در انتخابات عنوان کرد و گفت: در مناظره سوم مردم به صورت جدی شاهد چالش و تفاوت دیدگاهها بودند، در این راه سعید جلیلی مظهر دیدگاه آرمانگرایی شد، بنده به صراحت میگویم که اگر فقط دکتر روحانی و دکتر قالیباف در انتخابات بودند این دو قطبی که بوجود آمد، ایجاد نمیشد چون جنس این دو نفرخیلی با هم تفاوت اساسی ندارد اما حضور جلیلی فضا را به نفع حجت السلام و المسلمین روحانی دوقطبی کرد و موجب ریزش آرای قالیباف به جیب روحانی شد.
وی تصریح کرد: در مناظره سوم عملا این مساله به جامعه منتقل شد که گویا یک جریان دیدگاهش بر این است که بر وضع موجود بایستیم و یک جریان دیگر میگوید اوضاع را بهتر میتوان اداره کرد؛ نکته دیگر تصمیم گیری به موقع آیت الله هاشمی و خاتمی بود هر چند که اصلاح طلبان معتقدند که آقای هاشمی تله ای پیش پای آنان گذاشت، آنان معتقدند که تعارف اولیه بین آقای هاشمی و خاتمی تله آقای هاشمی پیش پای خاتمی بود.
محبیان شعار اعتدال روحانی را یکی دیگر از نکات بارز پیروزی روحانی در
انتخابات دانست و گفت: این خط حتی در میان اصولگرایان میانهرو نیز با
اقبال روبرو شد و در این زمینه بسیاری از اصولگرایان به روحانی رای دادند.
وی با اشاره به بایدها و نبایدهای دولت یازدهم گفت: روحانی باید تحولاتی
را در حوزه ساختاری، برنامهریزی، مدیریت توقعات، نیروگزینی و مدیریت ادراک
ایجاد کند.
این کارشناس امور سیاسی با اشاره به مسئله ساختار آینده دولت روحانی
خاطرنشان کرد: علیرغم اینکه گفتمان عدالت و عقلانیت طرفدار دارد، اما
ساختار ندارد. باید اقدامی صورت بگیرد که افرادی که قدرتمند هستند و از
قدرت اجرایی بالایی برخوردارند، در ساختار قرار بگیرند لذا روحانی باید یک
"نظام حزبی" ایجاد کند. ما نظام حزبی نداریم اما حزب داریم و این مسئله در
آینده باید مدیریت شود.
"دولت روحانی نباید یک دولت فراجناحی باشد بلکه وی باید دولت میانجناحی
ایجاد کند و از عقلای هر گروهی برای ایجاد یک کابینه قوی در دولت خود
استفاده کند لذا وی باید به واقعیتهای جناحهای دیگر توجه کرده و گروهها و
جناحهای دیگر را همانطور که هستند، بپذیرد."
وی فرهنگسازی را کارویژه اصلی دولت یازدهم دانست و گفت: برای قالب شدن
گفتمان اعتدالگرایی باید فرهنگسازی صورت گیرد، متاسفانه در جامعه ما
اعتدالگرایان در حاشیه قرار دارند و هر کسی که فریاد بیشتر میزند، بیشتر
صدایش شنیده میشود از این رو باید فرهنگ عقلانیت را در جامعه نهادینه
کنیم.
این کارشناس مسائل سیاسی، اصالت دادن به قانون را یکی دیگر از بایدهای
دولت روحانی قلمداد کرد و گفت: اگر قانون را کنار بگذاریم، سلیقهها باقی
میماند و با این وجود هر کسی که شعورش بیشتر برسد، موفقتر است.
محبیان ادامه داد: ایجاد فرهنگ نظمپذیری یکی دیگر از دغدغههای ماست چرا
که متاسفانه ما با نوعی رفتار آشوبمحور روبرو هستیم که نظیر آن را در
ترافیکهای تهران میبینیم، یکی از نکات بارز تفاوت ما با کشورهای توسعه
یافته هم در همین نظمپذیری است.
وی مدیریت توقعات در دولت آینده را نیز امری بسیار مهم دانست و در این
باره اظهار داشت: مدیریت توقعات بسیار حائز اهمیت است، زیرا امکان دارد که
دولت در بسیاری از مواقع کارهای خوبی انجام دهد، اما در جامعه توقعات بالا
باشد و اظهار رضایت بوجود نیاید؛ یکی از مشکلات احمدینژاد هم این بود که
نتوانست توقعات را مدیریت کند و هر روز با توقعات فزایندهای روبرو میشد،
روحانی هم اگر نتواند توقعات را مدیریت کند، شکست خواهد خورد.
این کارشناس مسائل سیاسی افزود: دولت اعتدال باید از بکارگیری نیروهای
حاشیهساز حذر کرده و با استفاده از نیروهای کارآمد و عقلانی، از هر جناحی
برای ایجاد ظرفیتها و توانمندی لازم جهت شکوفایی و توسعه کشور اقدام کند.
محبیان با بیان اینکه روحانی در تعامل با رسانهها و هنرمندان باید تصویری
درست، با ثبات و معتدل ایجاد کند، گفت: اگر غیر از این باشد، وضعیت دولت
وی سختتر از دولت خاتمی و احمدینژاد خواهد شد، زیرا روحانی از ظرفیت هر
دو جناح به نام اعتدال استفاده کرده و اگر تعامل درستی در این زمینه صورت
نگیرد از هر دو طرف مورد انتقاد قرار میگیرد.
وی در پاسخ به این سوال که علت اصلی اینکه خاتمی به روحانی پیام نداده
است، چیست؟ اظهار داشت: آنطور که من اطلاع دارم، خاتمی قرار بود پیام و
نامهای به روحانی بدهد و به نقش اصلاحطلبان در پیروزی روحانی تاکید داشته
باشد، اما تردید در این زمینه باعث شد که این نامه تا به امروز نوشته
نشود.
این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به این سوال که آیا اصولگرایان در
اکثریتند یا اصلاحطلبان گفت: نه اصولگرایان و نه اصلاحطلبان در اکثریت
نیستند، بلکه این مردم هستند که در اکثریت هستند. اصولگرایان و اصلاحطلبان
2 نیروی پیشران هستند که میتوانند با رفتار خود مردم را به خود جلب کنند.
انتهای پیام/