*** رويداد:
به نوشته روزنامه آلماني "اشپيگل"، اولين دور مذاکره ميان نمايندگان آمريکا با طالبان قرار است روز پنجشنبه 20 ژوئن 2013 (30 خرداد) در شهر دوحه، پايتخت قطر برگزار شود. طالبان، تا پيش از اين، مذاکره مستقيم با آمريکا را تنها به شرط آزادي زندانيان گوانتانامو پذيرفته بودند. حامد کرزي رئيسجمهور افغانستان نيز قصد دارد نماينده دولت افغان را نيز به ميان جمع نمايندگان آمريکا و طالبان بفرستد.
*** اهداف نخستين مذاکره مستقيم آمريکا با طالبان:
اوباما، رئيسجمهور آمريکا افتتاح دفتر سياسي طالبان در قطر را لازمه مصالحه دولت افغان با طالبان دانست. "ديويد کامرون" نخستوزير انگليس نيز از اين تأسيس استقبال کرد. گفتني است بيشترين نيروهاي خارجي در افغانستان را بعد از آمريکا، انگليسيها تشکيل ميدهند.
اين نقشه، تمرکز اشغالگران خارجي در افغانستان (Isaf) شامل آمريکا، انگليس، آلمان، ترکيه، هلند، ناتو (رنگ سبز) و همچنين نيروهاي ارتش ملي افغانستان (رنگ آبي) در استانهاي مختلف اين کشور را نشان ميدهد.
به گفته مقامات آمريکايي، برخي از موضوعات مورد بحث در اين نشستها، عبارتند از اينکه طالبان، ضمن قطع ارتباط با "القاعده" خشونت و ترور را کنار بگذارند، براي احترام به قانون اساسي افغانستان، حقوق زنان و اقليتها و همچنين تبادل اسرا اعلام آمادگي کنند. از سوي ديگر دلايلي که نمايندگان طالبان را به قطر ميکشاند عبارتند از:
1. مذاکره و تلاش براي بهتر ساختن روابط طالبان با کشورهاي دنيا، سازمان ملل و ساير سازمانهاي جهاني و منطقهاي
2. يافتن راهحل سياسي براي خروج اشغالگران آمريکايي از افغانستان
*** چرا "قطر" به عنوان محل برگزاري نخستين مذاکرات انتخاب شده است؟
زمزمه تشکيل چنين دفتري، به سال 2011 بازميگردد و مکان تشکيل آن همواره با ترديد و ابهام مواجه بوده، تا اينکه معاون وزارت خارجه قطر موافقت امير اين کشور را براي بازگشايي رسمي دفتر طالبان در قطر اعلام نمود.
در آستانه روز پنجشنبه 30 ژوئن و نخستين مذاکره آمريکا با طالبان، "محمد نعيم" سخنگوي طالبان در يک نشست خبري گفت: «طالبان، از هر فرصتي براي پايان دادن به اشغال افغانستان استفاده ميکنند.»
آنچه که در نگاه اول، توجه مخاطب را جلب ميکند اين است که يک طرف اين گفتگوها، طالبان و نمايندگان آنها هستند و طرف ديگر آمريکاست. دولت افغانستان هم که صاحب بالاجبار گروهک طالبان به شمار ميرود. پس نقش دولت قطر در اين ميان چيست و اين نقش، تا چه اندازه پررنگ است که پس از دو سال تعقيب و گريز، "دوحه"، به عنوان نخستين مکان رويارويي مذاکره ميان آمريکا و طالبان در نظر گرفته شده است؟
"حامد کرزاي" نخستين کسي بود که از انتقال مرکزيت گفتگوها از دوحه به کابل سخن گفت و در آوريل 2013 اظهار داشت: «بيم آن دارم که بازگشايي اين دفتر موجب به حاشيه راندن دولت افغانستان در جريان مذاکرات صلح بين طالبان و آمريکا شود. من نسبت به طرح گفتگوهاي صلح افغانستان در خارج از اين کشور ابراز نارضايتي کردم اما در نهايت به دليل پافشاري برخي از کشورها، قطر را به عنوان محل ايجاد دفتر مذاکرات صلح با طالبان پذيرفتم.»
تشکر و قدرداني "محمد نعيم" از "شيخ حمد بن خليفه الثاني" امير قطر، نشان داد که طالبان، چندان هم از اينکه قطر، مکان برگزاري اين نشست شده، ناخرسند نيستند. مخصوصاً اينکه وي با ارسال خبرنامهاي به رسانهها، آمادگي مشتاقانه خود را براي حضور در پاي ميز گفتگو با آمريکا نشان داد.
*** ارزيابي
دوازده سال از آغاز جنگ افغانستان، به بهانه حملات تروريستي 11 سپتامبر 2001 ميگذرد. جورج بوش، رئيسجمهور وقت آمريکا، افغانستان را متهم کرده بود که طالبان در اين کشور، به تروريستهاي القاعده پناه دادهاند. اما سال 2014 زماني است که ارتش آمريکا براي خروج نظاميان ارتش خود و نيروهاي ناتو از افغانستان وعده دادهاند. اکنون کمتر از شش ماه به تعيين تکليف اين جنگ باقيست؛ در عين حال آمريکا و طالبان درصدد برپايي نخستين گفتگوهاي رودررو با يکديگر هستند.
در هفته گذشته روز سهشنبه 11 ژوئن 2013 (21 خرداد) انفجار انتحاري در کابل با هدف قرار دادن چهار اتوبوس حامل مأموران و قضات دادگاه عالي افغانستان رخ داد و بيش از 60 نفر کشته و زخمي شدند. طالبان مسئوليت حمله فوق را به عهده گرفته و با ارسال خبرنامهاي دادگاه عالي را هسته فاسد و توجيهگر کفر خواند. در ماههاي اخير، شمار اين قبيل انفجارها و همچنين حملاتي به نيروهاي بينالمللي افغانستان، کم نبوده و در حال حاضر مقدمات گفتگوهاي رودررو ميان اين گروهک افراطيون مذهبي با آمريکا در قطر فراهم آمده است.
برگزاري اين گفتگوها در "قطر" بي معني است، کمااينکه کرزي، رئيسجمهور افغانستان، جلوگيري از سوءاستفاده کشورهاي خارجي از روند صلح را جزو پيششرط مذاکرات عنوان کرده است. به اذعان خبرگزاري رويترز از مقامات کاخ سفيد شخص اوباما، و همينطور جان کري وزير امور خارجه اين کشور، پيگير گشايش دفتر طالبان در دوحه قطر بودهاند.
از دل واژه "مذاکره" برميآيد که دو طرف، لزوماً با در نظر گرفتن منافع طرفين، هر يک به موقعيت بهتري از لحاظ سياسي، اقتصادي، تجاري و راهبردي، دست يابند. سؤال اينجاست که با توجه به پيوند مستحکم اميرقطر با آمريکا، نفع مذاکره با طالبان براي آمريکا، آن هم در کشور قطر چيست؟
هر يک از طرفها (آمريکا، طالبان و قطر) قرار است در ازاي کسب چه سود و منفعتي وارد اين مذاکرات شوند؟ جاي تعجب است که کشور و دولت افغانستان، هويت، مليت و مقرّ اصلي گروه طالبان، در روند برگزاري نشست صلح، بيشتر حاشيهنشين و تماشاچي هستند و افسار امور به دست آمريکاست. حتي خود طالبان نيز پيش از اين گفته بودند حاضر به مذاکره با دولت افغان نيستند و انتظار دارند با "طرفهاي اصلي" (آمريکا) گفتگو کنند!
بايد منتظر ماند و مشاهده کرد که چه نتايجي از دل نخستين رويارويي نمايندگان آمريکا با طالبان بيرون خواهد آمد.
گفتني است اين مداخله آشکار و مديريت امور داخلي افغانستان توسط آمريکا، در شرايطي صورت ميگيرد که تنها 6 ماه به پايان جنگي دوازده ساله باقيست و آمريکا بر اساس وعدهاي که خودش داده، موظف است به نفوذ سياسي و نظامي خود در کشور افغانستان خاتمه دهد.
گزارش از: طاهري