هوای گرم
نخست، خون را به ظاهر بدن میکشد و موجب سرخشدن رنگ پوست میشود؛ ولی طولاني شدن گرمی هوا در این
فصل، گشادگی مسام
(منافذ تعريق)
را پیش میآورد که فرجام آن، تحلیل بسیار در ماده حرارت غریزی است؛ بدین ترتیب در باطن بدن چندان گرمی برجا نمیماند
و باطن رو به سردی
میگذارد و از همین رو قوه هاضمه دچار سستی و ضغف میگردد. در تابستان بدن لاغر میشود و بهتدریج
رنگ چهره نیز به زردی میگراید.
در تابستان اخلاط در بدن میسوزند و
بیماریهای پیشین بازپس میآیند و سردرد و کندی حواس و خواب آلودگی پیش میآید. خونروشها از بینی و رحم و
اسهال خونی نسبت به
سایر فصول افزونی میگیرد و اشتها کاهش مییابد.
گرمی قلب نیز
زیاد
میشود و این
گرمی از راه قلب به همه بدن سرایت میکند و اگر در بدن رطوبت خلطی بیش ازحد طبیعی باشد، این گرمی عارضی موجب تباه و
گندهشدن آن خلط میگردد
و مایه تب میگیرد.
بدین سان هوای
گرم، سودی به حال تندرستان ندارد
و برای افراد سالم، هوای سرد موافقتر از هوای گرم دانسته شده است. البته هوای گرم تابستان برای سردمزاجان، پیران و کسانی که
به بیماریهای سرد
مانند لقوه و تشنج و فلج دچارند، سودمند قلمداد شده است/س