به گزارش خبرنگارباشگاه خبرنگاران قم، قیام مقدس پانزده خرداد 1342 در پنجاهمین سالگرد خود و در سالی که از سوی مقام معظم رهبری به عنوان سال حماسه سیاسی و اقتصادی نامیده شده از جلوه و شکوه افزونتری برخوردار است، سالروز پانزدهم خرداد در سال جاری در بردارنده نیم قرن ارزشهای گرانبهایی چون شجاعت، مقاومت، فداکاری، سربلندی، عزت، ستیز با کفر، شرک و نفاق و الحاد میباشد. به برکت همین فضایل و مکارم عالی است که میتوان در مسیر افتخارات با ارزش گام نهاد، این روز پرخاطره، باعث گردید قیامی در قم شکل گیرد که خاستگاه اصلی آن اسلام ناب محمدی و حماسههای عاشورایی بود و این خروش مقدس با تاکید و تکیه بر چنین اصالتهایی موفق گردید در رویارویی با استبداد و استکبار سربلند گردد و نویدبخش تمامی محرومان صالح در جهان باشد و آنان را برای مبارزه با جرثومههای فساد و ستم و کفر و نفاق مصمم گرداند و حرکت بیداری اسلامی را پرتکاپو و ثمربخش نماید. چنین هویتی با درایت و تدبیر امام خمینی استوار گردید و صلابت خلف صالحش مقام معظم رهبری تداوم یافت.
حماسه خونرنگ 15 خرداد که در واقع صبح صادق انقلاب اسلامی ایران است یک حرکت خودجوش و بدون هیچ گونه ساماندهی قبلی و تنها با حضور صادقانه و ارادتمندانه مردم در کوچه و بازار شکل گرفت، مردم قم از دستگیری مرجع تقلید، زعیم شیعه و حوزههای علمیه و رهبر با صلابت خود به شدت خشمگین گردیده و تنها برای ادای وظیفه دینی خود، سینههای خویش را سپر گلولههای عمّال رژیم پهلوی قرار داده بودند.
امام خمینی به عنوان مرجعی بلند پایه و رهبری با بصیرت، در آن عصر تاریک ناشی از سیاهیهای استبداد و غولهای استکبار، به خوبی حیلههای فکری، فرهنگی و سیاسی دشمنان را علیه مردم مسلمان دریافته بود و برای زدودن این نیرنگها با جدیت تمام میکوشید. در این میان سلطه عوامل استعماری و طاغوتی لطمات و صدمات شدیدی به فرهنگ اسلامی وارد ساخت زیرا آنان تمام توان، قوا و امکانات خود را برای محو دیانت و حذف ارزشهایی که مانع بزرگی در برابر منافع استعماری بود، به کار گرفته بودند اما این نقشهها با روحیه مذهبی مردم سازگار نبود و به همین دلیل آنان در قالب قیام 15 خرداد برای دفاع از دیانت و فضیلتهای ریشه دار، بپا خاستند و به دشمنان نشان دادند اقتدار مذهبی و معنوی میتواند نیروهای متدین و مبارز مردمی را بسیج و هماهنگ سازد و چنین خیزش مقدسی در برابر برنامههای نامشروع طاغوت ایستادگی کند و قدرتهای شرقی و غربی را با مقاومتهای توام با فداکاری، وادار به عقب نشینی نماید. از این روی امام خمینی تاکید مینماید: «روز 15 خرداد در عین حال که چون عاشورا روز عزای عمومی ملت مظلوم است روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان است، بزرگداشت روز حماسه آفرین 15 خرداد، بزرگداشت اسلام و قرآن کریم است، ملت شریف ما بلکه ملتهای مظلوم از هر چه غفلت کنند از این دو روز الهی نباید غفلت کنند، عاشورا با «نه»ی خود، یزیدیان را در طول تاریخ نفی کرد و به گورستان فرستاد. 15 خرداد پهلوی و پهلوصفتان و ابرقدرتها را مدفون کرد.»
چند روز قبل از عاشورای سال 42، بین مردم انتشار یافت که امام در روز عاشورا در قم سخنرانى خواهند داشت، علاوه بر زایران و عزاداران که همه ساله و در ایام محرم به قم مىآمدند، عده زیادى از مسلمانان مبارز و حامى نهضت براى شنیدن سخنان رهبر، راهى قم شدند. با احتمال درگیرى بین مردم و رژیم، افراد بسیارى خود را آماده مقابله با نیروهاى ضربت، کماندوها، اراذل و اوباش کردند تا بار دیگر فاجعه غم بار و خونین فیضیه تکرار نشود.
روز عاشورا، قم طبق معمول هر ساله مملو از جمعیت بود، امام با علماى طراز اول به مشورت نشست تا هر چه بیشتر عاشورا را به نقطه اوج نهضت برسانند و پیشنهاد نمود روز عاشورا علما به مدرسه فیضیه بروند و براى مردم که از اطراف و اکناف به قم آمده اند، سخنرانى نمایند که همه پذیرفتند. ازدحام جمعیت در مدرسه فیضیه نسبت به سالهاى قبل خیلى زیادتر بود. در همین روز وابستگان به دربار، در قم به ملاقات با علما رفتند تا آنان را از تصمیم خود منصرف کنند.
سرانجام امام ساعت چهار بعد از ظهر عاشوراى 1383 (13 خرداد 1342) در معیت تنى چند از روحانیان رهسپار مدرسه فیضیه گردید تا سخنان تاریخى خود را در اجتماع عظیمى از علما، طلاب، هیأتهاى عزادار و زائرین حرم حضرت فاطمه معصومه(س) ایراد بنماید.
سخنرانى امام، عصر روز عاشورا با اشاره به فلسفه شهادت امام حسین(ع) آغاز گردید و مکان سخنرانى جایى بود که خاطره خونین 25 شوال 1382 (2 فروردین 1342) را به منزله سند جنایات شاه به همراه داشت. در این بیانات آتشین که به زبانى ساده و قابل درک براى عموم مردم صورت گرفت براى اولین بار از سوى شخصیت بلند پایه حوزه علمیه قم، شاه مورد سؤال، انتقاد، سرزنش و یورش قرار گرفت و حملات کوبنده امام علیه محمد رضا پهلوى با جملاتى صریح، ترس و وحشت مردم نسبت به دستگاه امنیتى را زایل ساخت. در اسناد ساواک آمده است: امام خمینى در حضور دهها هزار تن مستمع، شاهنشاه را آقاى شاه، تو! بیچاره! بدبخت! خطاب کرده بود. سخنان آن روز امام، به شدت رژیم را تکان داد، زیرا امام سلطه شاه را غیر قابل قبول مىدانست و مردم را براى مبارزه با ستم مهیا مىساخت.
امام پس از اشاره به وقایع عاشورا و اسارت اهل بیت امام حسین(ع) توسط بنى امیه خاطر نشان ساخت: «اسرائیل نمىخواهد در این مملکت دانشمند باشد، اسرائیل نمىخواهد در این مملکت قرآن باشد، اسرائیل نمىخواهد در این مملکت علماى دین باشند. اسرائیل نمىخواهد در این مملکت احکام اسلام باشد.» سپس رفراندوم شاه را غلط و خلاف مصالح ملت ایران تلقى نمود و به حوادث مدرسه فیضیه و وضع طلاب اشاره کرد. در ادامه شاه را نخست نصیحت کرد و سپس به وى اخطار نمود: «امروز به من اطلاع دادند که بعضى از اهل منبر را برده اند در سازمان امنیت و گفته اند شما سه چیز را کار نداشته باشید دیگر هر چه مىخواهید بگویید؛ یکى شاه را کار نداشته باشید، یکى هم اسرائیل را کار نداشته باشید، یکى هم نگویید دین در خطر است این سه تا امر را کار نداشته باشید خوب اگر این سه تا امر را ما کنار بگذاریم دیگر چه بگوییم؟! ما هر چه گرفتارى داریم از این سه تاست.
بدین ترتیب بیانات امام در عصر عاشورا در شهر مقدس قم، محرک اصلى قیام مردمى در جهت تداوم مبارزه و ستیز با استبداد و استعمار گردید. سران دستگاه ستم با اطلاع از محتواى این سخنرانى و قاطعیت و صلابت رهبرى نهضت، خشمگین و مشوش شدند. بر اثر افشاگرىهاى امام، شاه در موقعیت متزلزلى قرار گرفت و بازتاب آن در داخل و خارج کشور نشان داد که در صورت عدم حمایت جدى و همه جانبه استکبار جهانى از شاه، امکان سقوط رژیم پهلوى با قیام مردم به رهبرى امام خمینى وجود دارد.
با سخنان ایشان در سیزدهم خرداد 1342 رژیم تصمیم گرفت امام را به اتهام «اقدام بر ضد امنیت داخلى» بازداشت کند و در ساعت سه بامداد پانزده خرداد، مأموران رژیم، رهبر قیام را دستگیر نمودند.
خبر دستگیرى امام، جامعه ناآرام ایران را به آتشفشانى شدید مبدل ساخت که شعلههاى آن در اغلب شهرهاى ایران زبانه کشید، رژیم استبداد به میدان آمد تا جلو گدازههاى این حرکت مقدس را بگیرد که حماسه خونین قیام پانزده خرداد جامه وقوع بر تن کرد و بر تارک تاریخ معاصر ایران درخشید و طلیعه پیروزى انقلاب اسلامى گردید.
بعد از انتشار خبر دستگیرى امام، مردم از این وضع به شدت ناراحت و بر افروخته شدند زیرا در تاریخ معاصر ایران بازداشت مرجع شیعه و رهبرى ملت در مبارزه بر ضد استبداد داخلى و سلطه اجانب و کسى که مقبول مردم بود، سابقه نداشت، آنچه در پانزدهم خرداد 1342 روى داد انفجار خشم مردمى بود که مىخواستند از حکومت ضد مردمى و مخالف ارزشهاى دینى انتقام گیرند و در صورت امکان آن را ساقط کنند.
مردم قم قبل از دیگر شهرها در پانزدهم خرداد به حال اجتماع در آمدند و منزل امام خمینى را در بر گرفتند و در حدود ساعت شش صبح به اتفاق فرزند ارشد امام خمینى، آیتالله شهید سید مصطفى خمینى به سوى صحن مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) حرکت کردند، در این مکان مبارک حاضران به سخنرانى آن مجتهد شهید که بر فراز منبر رفته بود و آنان را به قیام دعوت مىکرد، گوش مىدادند، در حدود چهارصد نفر از اهالى قم کفن پوشیده بودند، هنگامى که اولین جنازه بر دست مردم، به صحن مطهر آورده شد، جمعیت از درب جنوبى صحن خارج و برق آسا از خیابان موزه و پل آهنچى گذشتند.
تعدادى از زنان مبارز و متدین قم با فرزندانشان در این حرکت مردمى حضور داشتند که وجودشان موجب تشدید روحیه مبارزه و تقویت قیام عمومى شد. هنوز حدود دویست متر مردم از صحن مطهر فاصله نگرفته بودند که با رگبار مسلسل دژخیمان رژیم پهلوى مواجه شدند. مردم خشمگین با سنگ، پاره آهن و چوب در مقابل تانک و مسلسل مقاومت کردند و حتى یک کامیون نظامى را به آتش کشیدند و به پیشروى خود ادامه دادند. در این هنگام هواپیماهاى نظامى با سرعت وارد آسمان قم گردیده و با شکستن دیوار صوتى سعى کردند در میان مبارزان و مدافعان امام هراس به وجود آورند.
در سمت غرب خشک رود قم، روبروى مدرسه فیضیه و نیز چهار راه شاه (چهار راه غفارى کنونى) مردم با ارتش و قواى انتظامى درگیر شدند و عده اى از تظاهر کنندگان که در شعارهایشان آزادى امام را خواستار بودند در محاصره نیروهاى امنیتى قرار گرفتند و مأموران از همه طرف آنان را به مسلسل بستند. مأموران در تمامى مراکز حساس قم به ویژه در پشت بام مسجد اعظم، مدرسه فیضیه، هتلهاى بزرگ و اطراف حرم تیربارهاى سنگین قرار داده بودند تا جلو قیام مردم را بگیرند. بیمارستانهاى قم مملو از کشتهها و زخمىها بودند و این در حالى است که اکثر مجروحان از ترس، به مراکز درمانى مراجعه نمىکردند و جراحات آنان در داخل خانهها پانسمان و مداوا مىشد. جاده تهران ـ قم از روز پانزده خرداد به مدت دوازده روز بسته بود، اعتصابات هم حدود دو هفته ادامه داشت و در این مدت حتى یک مغازه در بازار قم گشوده نشد به همین دلیل رژیم دچار وحشت و سر در گمى شده بود و مىخواست با فشار و سرکوبى خونین اوضاع را به حال عادى بر گرداند. افراد بسیارى دستگیر شدند که جهت تکمیل پرونده و محاکمه به تهران انتقال داده شدند.
تظاهرات اهالى قم از حوالى هفت صبح پانزدهم خرداد آغاز و با بر جاى نهادن صدها شهید و زخمى ساعت پنج بعد از ظهر همان روز در هم شکسته شد و این شهر در غروب خونین این روز به صورت ماتمکدهاى درآمد.
سرانجام بر اثر پیگیرى علما، مقاومت مردم و حمایت امت مسلمان از امام و نفوذ معنوى رهبرى در میان ملل مسلمان امام خمینى آزاد گردید و در 17 فروردین 1343، به قم بازگشت و بدین گونه رژیم استبدادى تسلیم حرکت خودجوش مردمى که ریشه در دیانت و مذهب داشت گردید.
قیام 15خرداد نقطه عطفى در تاریخ مبارزات ایران به شمار مىرود، در واقع مىتوان خاطر نشان ساخت که این حرکت سترگ صبح صادقى بود که طلوع خورشیدى فروزان را نوید مىداد و ریشههاى آن را باید در تلاش براى مقابله با طرحى که استعمارگران براى جدا کردن مسلمانان از اسلام، در کشورهاى مسلمان به اجرا در مىآوردند جستجو کرد.
قیام خونین 15 خرداد 1342 برکات سیاسى، فرهنگى و تبعات سازنده و بنیادى در تاریخ انقلاب اسلامى ایران بر جاى گذاشت. این قیام خمیر مایه نهضت اسلامى ایران و بذر انقلاب اسلامى سال 1357 بود امام خمینى مىفرماید: «با فرا رسیدن 15 خرداد خاطره غم انگیز حماسه آفرین این روز تاریخى تجدید مىشود، روزى که طلیعه نهضت اسلامى این ملت شجاع و غیور گردیده است».
از دیگر برکات این قیام، قرار گرفتن مرجعیت شیعه در سطح رهبرى نیروهاى مذهبى، درهم شکسته شدن قدرت رژیم ستم شاهى، تربیت و پرورش ایثارگران و مبارزان مؤمن و همچنین بیدارى اقشار مردم نسبت به مسایل سیاسى و اجتماعى بود.
مبارزات عمیق و حساب شده امام خمینى در 15 خرداد ضمن آن که شعور سیاسى و درک اجتماعى مردم را ارتقاء داد و سکوت چندین ساله آنان را به فریاد و از قعود به جهاد تبدیل کرد؛ آنان را براى درهم کوبیدن جبهه باطل منسجم و متحد ساخت. تمسک به رشته الهى موجب گردید مردان و زنان دلاورانه به میدان مبارزه گام نهند و رسالت تشیع را پاس دارند، آنان یکپارچه و به هم پیوسته مقاوم و استوار به دژخیمان حقیر فهماندند که اگر تندیس آرمان اسلامى را از میان امت مسلمان دور کنند، شکوه فوران خون، خطوط سیماى مقدس و مصمم این تندیس معنوى را ترسیم خواهد کرد و هیچ گاه دیانت به بوته فراموشى سپرده نمىشود. /س