![وقتی مهندسان ایرانی زیبایی خلق میکنند](https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1403/11/28/20352809_212.png)
باشگاه خبرنگاران؛ مهدي اخوان ثالث در شعر "زمستان" اوضاع اجتماعي زمان خود را نشان ميدهد اين مطلب را در توصيف حالات انساني در "زمستان" بيان ميكند جامعهاي را به تصوير ميكشد كه مردم با هم معاشرتي ندارند و هر كس در لاك تنهايي خويش فرو رفته است افق نگاه مردم كوتاه شده است.
اخوان ثالث؛دليل آن را تاريكي و لغزان بودن اجتماع ميداند كسي جواب محبت را نميدهد نفس هم مانند ديواري در پيش چشمان تو ميايستد، ميگويد وقتي نفس اينگونه است ديگر نميتوان از دوستان دور يا نزديك انتظاري داشت به سراغ دوست ترساي خود ميرود و از او ميخواهد تا پذيرا شود.
او هنگاميكه ميخواهد خود را معرفي كند عباراتي نظير لولي وش مغموم، سنگ تيپا خوردهي رنجور، دشنام پست آفرينش، نغمه ناجور به كار ميبرد. اين عبارات نشان از ياس شاعر است و اينكه خود را فردي متفاوت از اجتماع ميداند فردي كه از اجتماع سرخورده شده است.
براي صحبت كردن در مورد اين با به كار بردن روم و رنگ ميخواهد بگويد اهل هيچ كدام از طرفهاي موثر در جامعه نيستم من بيرنگ بيرنگم ساده هستم در عباراتي كه به كار ميبرد گلايه خود را از روزگار با مسيحاي جوانمرد در ميان ميگذارد با عباراتي نظير دلتنگم گلايه ميكند.
صدايي جز صداي بر هم خوردن دندانهاي من از شدت سرما به گوش نميرسد دليل آمدن خود را اداي دين به دوستش ميداند به چيزي فراتر از زمان ميانديشد سرما زدگي خود (آسيب ديدگياش) را نتيجه سيلي سرد زمستان (نامهربانيهاي جامعه) ميداند فضاي ظلمت زده جامعهاش را نشان ميدهد و به خصوص در جايي كه ميگويد شب با روز يكسان است.
تكرار سلامت را نميخواهند پاسخ گفت تاكيدي بر دوري مردم جامعه از يكديگر است هواي جامعهاش را دلگير ميداند همه از هم دورند و اين بار با درهاي بسته سرها در گريبان دست ها پنهان نشان ميدهد مردم از يكديگر جدا شدهاند و نفسها از شدت سرما ابر شده است ميتوان گفت كلام در دهان جا مانده است دلها خسته و غمگين گشته و اين را در طبيعت هم ميتوان ديد.
درختان به اسكلت تبديل شدند زمين دلمرده و سقف آسمان كوتاهتر شده، خورشيد و ماه هم غبار آلودند اين سرماي جامعه بر طبيعت و ظاهر جامعه هم اثر گذاشته است.
يادداشت از: محدثه محمدپور