کارشناس انگلیسی:
زمان حمايت قاطع روسيه از سوريه فرا رسيده است
پروفسور رودني شكسپير ، استاد اقتصاد دانشگاه تريساكتي اندونزي و فارغ التحصيل از دانشگاه كمبريج انگليس به بيان ديدگاه خود در قبال آخرين تصميم روسيه براي حمايت قاطع از دولت قانوني سوريه پرداخته است.
به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگارانبه نقل از پرس تي وي ،موسس و رئيس سابق جنبش عدالت جهاني كه داراي پايگاه اينترنتي به همين نام است معتقد است كه روسيه در زمان حاضر يكي از استراتژيك ترين تصميمات خود را در قبال سوريه اتخاذ كرده و به نظر مي رسد كه اين تصميم در بهترين موقع گرفته شده است.
مشروح ديدگاه شكسپير به شرح زير است:
اكنون زمان ايستادگي روسيه فرا رسيده و به بيان ساده تر بايد گفت يا اكنون يا هيچوقت ، چرا كه آينده سياسي و حتي اقتصادي اين كشور تا حد بسيار بالايي همانند ديگر كشورهاي جهان در گروي اين تصميم است.
روس ها در جنگ اين كشور با گرجستان ، آمريكا به همراه متحدانش از جمله اسرائيل اقدام به حمايت گستاخانه از اين كشور كردند و با حمله هاي ناگهاني و بعضا وحشيانه به اوستياي جنوبي نشان دادند كه در زماني اغتشاش مي توانند چهره اي ديگر در منطقه داشته باشند و حتي شاهد آن بوديم كه نيروهاي ناتو نيز در اين باره وارد عمل شدند.
البته مقامات روسيه در ادامه با اعتقاد بر اين موضوع كه غرب دخالت چنداني در اتفاقات نداشته واكنشي آرام و به دور از تنش را با آنها ادامه داده و سپس درسال 2011 ميلادي بازهم به توافقات خود با غرب پيرامون موضوع منطقه پرواز ممنوع در ليبي ادامه داند.
مقامات روس بجاي مخالفت با كشورهايي همچون انگلستان ، آمريكا و فرانسه براي تحت فشار قرار دادن شوراي امنيت سازمان ملل مبني بر تصويب منطقه پرواز ممنوع در ليبي به آنها در اين زمينه كمك كرده و در راي گيري به آن راي مثبت دادند ، گرچه آنها در آن زمان از موضوع پيچيده اي كه در پس پرده طراحي شده بود بي خبر بودند.
در ابتداي تصويب اين طرح در شوراي امنيت ، هدف از اين اقدام جلوگيري از كشتار مردم بي گناه در خاك ليبي به دست سربازان قذافي عنوان شده بود اما در ادامه و پس از تصويب اين طرح شاهد آن بوديم كه دخالت هاي نظامي غرب آغاز شده و بسياري از مردم بي گناه با شلیک موشك هاي آنها جان خود را از دست داده و از اين حيث تفاوتي بين كشتار مردم توسط قذافي و نيروهاي ناتو بوجود نيامد.
غرب _ كه همواره در خدمت اسرائيل براي نابود كردن سرزمين هاي اسلامي كه توان مقابله با اين رژيم غاصب را دارد ، هستند _ به دنبال نابودي و در عين حال خلع سلاح كردن دولت سوريه است.در ادامه و پس از موضوع سوريه ، غرب به دنبال خلع سلاح كردن لبنان (از ديد صهيونيست ها) است تا با اين اقدام قدرت سياسي ايران را در منطقه فلج كند.
اما چرا پس از آن غربي ها به سراغ ايران مي آيند؟پاسخ صريحا مشخص است ، چرا كه آنها به دنبال نابود كردن متحدان روسيه در جهان هستند و همگان مي دانند كه ايران به عنوان حامي نرم روسيه در جهان معرفي شده و به همين دليل آمريكا و روسيه تصميم دارند تا آن را نابود كنند.
متاسفانه اتحاديه اروپا اخيرا به برداشته شدن تحريم تجهيز نظامي شورسيان سوريه راي مثبت داده و با اين اقدام به تكفيري هايي كه با استفاده از وحشتناك ترين اقدامات ، سر مردمانشان را بريده و از سلاح هاي شيميايي استفاده مي كنند ، اجازه دادند تا به اين كشتار ادامه دهند.
البته اتحاديه اروپا گفته است كه تاكنون سلاحي را به شورشيان ارسال نكرده است كه قطعا اين يك دروغ بزرگ است.كشورهايي مثل عربستان سعودي(با ارسال 15 تن سلاح) ، تركيه قطر و برخي كشورهاي اروپايي همچون انگلستان و فرانسه بارها از اين موضوع كه به شورشيان كمك كرده اند خبر داده و به نظر مي رسد ادعاي اين موضوع كه اتحاديه اروپا سلاحي به شورشيان ارسال نكرده ، تنها راهي نوين براي فريب دادن روسيه است.
خوشبختانه، نشانه هايي از بيداري روسيه به چشم مي خورد،حتي اگر هم اين موضع قاطع دير در نظر گرفته شود هم روسيه درنهايت عنوان كرد كه موشك هاي s-300 را به دولت سوريه خواهد فروخت.
البته به نظر نمي رسد كه موشك هاي s-300 بتواند اهداف روسيه را تامين كند ، چرا كه اسرائيل (بعنوان مثال) پيش از اين تمرين نظامي را براي مقابله با موشك هاي s-300 يونان در يك رزمايش انجام داده و در يك سخنراني غرب و صهيونيست ها عنوان كرده اند كه راهكار دفع اين مدل از موشك ها را مي دانند.ضمن اينكه مقامات اسرائيل بارها عنوان كرده اند كه "اكنون مي دانند كه چگونه با موشك هاي s-300 روسيه مقابله كنند."
بهرحال اكنون روسيه در سرنوشت ساز ترين مرحله تصميم گيري است ، جاييكه بايد ماندن در كنار متحدانش يا فشردن دست غربي ها را در نظر گيرد و در صورت قدرتمند شدن دولت سوريه براي خنثي كردن درگيري ها شاهد آن خواهيم بود كه روسيه سياست مقاومت را اتخاذ كرده است.
نبايد اشتباه كنيم كه در صورت غفلت غربي ها به سرعت با ساختن جنگي رواني و سپس حمله اي گسترده و در عين حال وحشيانه كل برنامه ها و معادلات را بر هم مي زنند.مثال جنگ رواني را اخيرا در انگلستان مي بينيم ، جاييكه با كشته شدن سربازي در خياباني در وولويچ انگليس ، تمامي تقصيرات بر دوش مسلمانان اين كشور افتاده و بسياري آنها را مقصر اين توطئه قلمداد كرده اند.
اين جنگ هاي رواني و اينكه مسلمانان در همه جاي جهان مقصران اصلي تمامي اقدامات تروريستي هستند ، تنها بهانه اي براي انجام نقشه اي جديد از جانب غربي ها تلقي مي شود كه در ادامه كار تمامي اين اقدامات اثبات خواهد شد.
دومين نكته اي كه روسيه بايد همواره مراقب آن باشد ، دوري جستن از آمريكا است ، بدين معني كه كنفرانس هايي كه اين كشور در آن شركت مي كند تنها حيله اي جديد براي گمراه كردن روس ها بوده تا آنها را با خود همگام كنند.
همگان اكنون به اين موضوع اطمينان يافته اند كه هدف آمريكا گرفتن استقلال عمل از كشورهاي اسلامي است و روسيه نبايد به آمريكا فرصت چنين كاري را بدهد.
سپس روسيه بايد به دنبال اين اقدام باشد كه ايران را با خود همگام كند و در خصوص موضع سوريه با اين كشور به جلو پيش برود كه كنفرانس دوستان واقعي سوريه كه از امروز با حضور 40 كشور انجام مي شود نمونه اي خوب براي اعلام همگامي با ايران مي تواند باشد.
تمام سخنان گفته شده اين موضوع را تصديق مي كند كه شرايط به گونه اي است كه هر لحظه مي تواند در داخل خاك سوريه جنگي علني و وحشتناك رخ دهد و بايد اين موضوعات به صورت جدي قلمداد شود.
علاوه بر اين ، نبايد رژيم صهيونيستي را با چهارصد سلاح اتمي فراموش كرد ، و دولت روسيه بايد با لحاظ كردن اين موضوع گفتماني با حضور نماينده اي ميانجي را با دولت سوريه انجام دهد.
قطعا در اين شرايط بسيار خطرناك ، روسيه و ايران مي توانند با متحد شدن به همگان نشان دهند كه مي توانند استراتژي جديدي را به همگان نشان دهند و اين موضوع را كه آمريكا مي تواند اختيار سياسي خود را از دست دهد را اثبات كنند.
اين سياست همگامي همچنين مي تواند به کوتاه شدن دست رژیم صهیونیستی از منطقه كمك شاياني كند و زمين هايي را كه صهيونيست ها مدعي اند خداوند آن را دو هزار سال قبل به آنها بخشيده را دوباره به مالكان حقيقي آنها كه همان مردم لبنان ، سوريه و فلسطين هستند ، بازگردانند.قطعا با متحد شدن اين دو (ايران و روسيه) ، اين امر محقق خواهد شد.
