آش پيشنهادي سياستمداران و صهيونيسم به هاليوود و سينما آنقدر شور شده كه فیلم" آبی گرم‌ترین رنگ است‌" توانست جایزه نخل طلای فستیوال کن در سال ۲۰۱۳ را بدست آورد.

باشگاه خبرنگاران-سالهاست که غرب و صهیونیسم جهانی سیاست‌های خود را به هالیوود دیکته می‌کنند و هالیوود انگاری که کسی نفهمد! آن را در قالب فستیوال‌ها و جشنواره‌های مختلف رنگارنگ با چهره فرهنگی و عوام فریب به عموم جهان عرضه می‌کند.

ایجاد سبک و شیوه زندگی، عادی و طبیعی جلوه دادن بسیاری از منکرات و گناهان که در اکثر ادیان و آیین‌ها قبیبح شمرده می‌شود، از همین آش‌های سفارشی سیاستمداران است که هالیوود آن را شورتر می‌کند و ارائه می‌دهد.

 موضوعی که ذهن را به خود مشغول می‌کند اهدای جوائز در این جشنواره‌هاست؛ که سیاست‌های پلید غرب را نمایان می‌کند؛ به عنوان مثال اهدای جایزه اسکار به فیلمی ضد ایرانی به نام "آرگو" که فرمان آن از کاخ سفید و توسط "میشل اوباما" صادر می‌شود!
                       

سیاسی بودن جوایز و جشنواره‌های سینمای غربی امری مبرهن و آشکار است و دیگر فرد منصفی را نمی‌توان یافت که به سیاسی بودن این جوایز شک و تردیدی داشته باشد. تعلق اسکار امسال به فیلم ضد ایرانی" آرگو " از نمونه‌هاي آن است.
 
سینما در غرب بدل به ابزاری برای تشریح سیاست خارجی قدرت‌های بزرگ شده و همچون شیپوری عمل می‌کند که با آن صدای خود را به گوش جهانیان می‌رساند و بسیاری از امور را که همخوان با منافعشان است را توجیه می‌کنند و به همین خاطر بود که خبر تعلق جایزه بهترین فیلم در جشنواره کن شصت و ششم به فیلم "آبی گرم‌ترین رنگ است" برای کسانی که به سیاسی کاری جشنواره‌های سیاسی از جمله "کن" عادت کرده‌اند، خبر شگفت انگیزی نبود.

هالیوود در کنار تمام رفتارهای غیرانسانی و غیراخلاقی، از سال‌ها پیش به تدریج تلاش کرده است مسایلی را وارد فرهنگ بشری نماید که به هیچ وجه با اعتقادهای انسانی هم‌خوانی ندارد. نمونه‌ بارز این موضوع را می‌توان در ترویج موضوعاتي مانند "هم‌جنس بازی" در هالیوود دانست.

هالیوود از چند سال پیش تلاش کرده است تا با ترويج مسائل غيراخلاقي، به صورت کاملاً عریان روند تازه‌ای را در راستای تابو شکنی از مسایل کاملاً ضدفرهنگی، آغاز نماید.
 
عزا چه عزايي است كه مرده شور هم...
 
اين آش پيشنهادي سياستمداران و صهيونيسم به هاليوود و سينما آنقدر شور شده كه فیلم ”آبی گرم‌ترین رنگ است” توانست جایزه نخل طلای فستیوال کن در سال ۲۰۱۳ را بدست آورد.
 
این فیلم فرانسوي به کارگرداني عبداللطیف کشیش، كارگردان اهل کشور تونس است. علاوه بر کارگردان، نخل طلا به دو بازيگر این فيلم هم داده شد.
"آبی گرم ترین رنگ است" یا همان "زندگی آدل"، در راستای توجیه فعل قبيح همجنسگرایی است و روایتگر عشق میان دو زن همجنسگراست که در قالب تصاویری بی‌پرده و صریح نشان داده می‌شود. صحنه‌های مشمئز کننده در این فیلم مورد انتقاد بسیاری از کارشناسان جشنواره کن واقع شد.

اعطای جایزه جشنواره سینمایی در حد و اندازه "کن" به فیلمی با محتوای "همجنس گرایی" نشان‌گر اهمیت و نیاز غرب به گسترش این فعل قبیح و توجیه آن به عنوان یک رویکرد عادی و طبیعی است. روند توجه و توجیه همجنس گرایی از قریب به سه دهه پیش در هالیوود و هم در سینمای دیگر کشورهای غربی آغاز شده و امروز به اوج خود رسیده است.

بدنه سینمای غرب در کنار تمام رفتارهای غیرانسانی و غیراخلاقی، از سال‌ها پیش به تدریج تلاش کرده است مسایلی را وارد فرهنگ بشری نماید که به هیچ وجه با اعتقادهای انسانی همخوانی ندارد. نمونه‌ بارز این موضوع را می‌توان در ترویج مسایلی همانند «هم‌جنس گرايي» در هالیوود دانست.

هالیوود یکی از حامیان بزرگ همجنسگرایی است و در شیوع این پدیده از هیچ تلاشی فروگذار نکرده و نمی‌کند. سیاست هالیوود را می‌توان در راستای ترویج همجنس بازی در جامعه تحلیل کرد. بی توجهی هالیوود به خواست مردم که نشان دادن چهره‌ای واقعی از زن و مرد است نشان می دهد که یک نوع دلبستگی ایدئولوژیک به "همجنس بازی" در میان تصمیم سازان سینمای آمریکا وجود دارد.
 
راجر ايبرت، منتقد معروف سينما معتقد است مدت زیادی است همجنسگرایان کاملا وارد سینمای هالیوود شده‌اند. براساس گفته وي، حضور همجنسگرایان در تمامی فیلم‌ها از ابتدای آن، به چشم می‌خورد. او هم چنین اضافه کرد که در دهه ۱۹۳۰، هالیوود مملو از همجنس گرایانی بوده که حضور خود را با قاطعیت حفظ کرده‌اند و علاوه بر اين زمانی که از "راک هادسون" بازیگر همجنس باز هالیوود سوالی درباره تعداد همجنسگرایان در بین ستاره‌های سینمای هالیوود پرسیده شد، او پاسخ داد: بیشترشان (بازیگرها)همجنس‌باز هستند...حرف مرا باور کنید. اغلب فیلم‌ها توسط کارگردانان و تولیدکنندگان همجنسگرا دستکاری می‌شوند و آنها فیلم را به سمتی می‌برند که با دلایل روانشناسانه شرایط را برای ارتباط مرد با مرد منطقی جلوه بدهند، مثلا هنگامی که ارتباط با زن‌ها مستلزم پرداخت هزینه باشد.
 
فيلم‌هايي با موضوع خشونت عليه زنان رواج پيدا مي‌كند
 
یکی از دلایل گرایش به همجنس؛ تنفر از زن است، که این تفکر بسیار در هالیوود رواج داده می‌شود. "ماری هاسکل" نیز کتابی حاوی این موضوع نوشته است، این کتاب درباره تاریخ پدیده تنفر از زن در سینما است که نام آن را "از حرمت تا نفرت" گذاشته است. به نظر می‌رسد که بسیاری از فیلم سازان ترسی عمیق و ناشی از مشکلات روانشناختی از زنان دارند و یا می‌خواهند آن را ترویج دهند که این مساله در ساخت فیلم‌ها بی تاثیر نبوده است. مثلا راجر ابرت در جایی اشاره می‌کند.

"سیلور" فیلمی ساخته است که آشکارا خشونت علیه زنان را نشان می‌دهد. در این فیلم هم خشونت لفظی(از قبیل توهین و تحقیر)به تصویر کشیده شده است و هم خشونت فیزیکی. در فیلمی از "مارتین استیو" نیز مجددا نفرت و خشونت علیه زنان به نمایش گذاشته شده است، به طور کلی خیل عظیمی از فیلم‌های هالیوود با محتوای نفرت از زن ساخته می‌شود که این یکی از اصلی‌ترین دلایل رواج همجنسگرایی در مردان است.
 
با مرور تاریخ می‌توان حدس‌هایی در این باره زد. شاید از این دید موضوع از نظر برخی آمیخته‌ای با افکار فمینیستی باشد، اما حقیقت حاکی از آن است که ابتدا مردان قوم لوط گرفتار این آسیب و مشکل روانشناختی شدند و پس از آن زنان به دلیل کم توجهی از جانب مردان به این شیوه گرویدند. در واقع همجنسگرایی از آن قبیل مشکلاتی است که با ایجاد نفرت از زن و زن ستیزی در بین مردان رواج یافته و به زنان جامعه نیز نفوذ کرده است.
                                                    
شاید بتوان شروع چنین امواج مخربی را در هالیوود به صورت کاملاً جدی از سال 1991 میلادی در فیلم (the doors) ساخته‌ی «الیور استون» جست‌وجو کرد. در این فیلم که درباره‌ یک خواننده‌ مشهور راک است انواع و اقسام رفتارهای غیراخلاقی و منحرف که یک انسان از هم گسیخته می‌تواند از خود بروز دهد، به تصویر کشیده شده است. در این فیلم او را به نوعی سلطان راک می‌دانند و همیشه دایم الخمر است و در این بین او در این مستی همه کاری انجام می‌دهد. از خوردن مدفوع خود گرفته تا صحبت کردن با مادرش برای ارتباط با او و زنای با محارم!
                                                                
فیلم "ماه تلخ" محصول مشترک فرانسه و آمریکا به کارگردانی رومن پولانسکی مشهور است که در سال ۱۹۹۲ تهیه شد. نمونه بارزي از عادي جلوه دادن اين گناه كبيره در هاليوود با كارگردان مشهور آن است. پولانسکی با استادی حاصل تجربه در تصویرپردازی از دغدغه‌هایش؛ بن‌بست فاجعه باری را نشان می‌دهد که شخصیت‌های امروزی برخوردار از آزادی تام دنیای معاصر، در انتهای جستجویشان برای اشکال دلخواه (و نه لزوماً امن) زندگی بدان می‌رسند.

فیلمی همچون "پسران در گروه" نيز درصدد است تا همجنس‌گرایی را به‌ عنوان یک رفتار معمول بین دوستان به اوج رساند. از سال ۲۰۰۰ به بعد موج جدیدی از این فیلم‌ها از سوی سینمای غرب و هالیوود تولید شد و حتی سیل جوایز اسکار به فیلم‌های با موضوع صرف همجنس بازی مردان و زنان با حضور بازیگران مطرحی چون آنجلینا جولی و شون پن اختصاص یافت.
                                                    
 
 در ادمه اين روند هالیوود برگ دیگری از حمایت تمام قد خود را در سال 2008 رو کرد و آن تولید فیلم (milk) بود. این فیلم در چارچوب داستانی واقعی، به زندگی «هاروی میلک» می‌پردازد. میلک در کنار ایجاد یک مغازه‌ دوربین فروشی فعالیت خود درباره‌ حمایت از هم‌جنس بازان را آغاز می‌کند. او با تلاش زیاد و پس از چندین بار نامزدی، سرانجام موفق می‌شود در سال 1977میلادی به دفتر هیأت حاکمه‌ شهر سان فرانسیسکو راه پیدا کند.

به واقع فیلم سعی می‌كند تمام صحنه‌ها را تا حد ممکن واقعی نشان دهد. اما این‌جاست که انگیزه‌ واقعی هالیوود و تبلیغات فوق‌العاده‌اش برای دیده شدن آن کاملاً مشخص می‌شود. در واقع به نظر می‌رسد با ساخت چنین فیلمی تلاش شده تا به هم‌جنس‌گرایی وجهه‌ی کاملاً مشروع بخشیده شود. چرا که زندگی یک سیاستمدار آمریکایی منحرف را نشان داده است که به وسیله‌ آن به دیگران این موضوع را بباوراند که سیاستمداران هم حتی می‌توانند هم‌جنس باز باشند، پس برای دیگر اقشار این موضوع منعی ندارد.
                                                         

 
در این بین اگر به داستان فیلم (chloe) نگاهي بیاندازیم به این نکته پی خواهیم برد که هالیوود برای عادی سازی برخی مسایل و ورود آن‌ها به زندگی بشری، از داستان‌های جدیدی استفاده می‌کند که مسایل مطرح شده در آن‌ها به ذهن هیچ عقل سالمی نمی‌رسد. داستان این فیلم درباره‌ی مادری است که با دختری که نامزد پسرش است رابطه‌ی هم‌جنس گرایانه برقرار می‌کند. فیلم به شکل عجیبی در کنار نمایش رابطه‌ی آزاد پسر و دختر، رابطه‌ی دختر و مادر پسر را به نمایش می‌گذارد و برای این کار خود را در تصویر محدود نمی‌کند.
 
این موضوع به صورت برجسته‌تر و مشخص‌تری در فیلم «س‌ک‌س و دروغ» محصول سال2011 میلادی سینمای غرب نیز دیده می‌شود. این فیلم داستان چند زن هم‌جنس باز است که در نهایت همسران خود را می‌کشند. در واقع یک ترویج دهنده‌ مسایل ضدفرهنگی با پس زمینه‌ فمینیستی است.


نمایش این فیلم در حالی باعث شگفتی برخی اخلاق گرايان عرصه هنر شد که در فیلم "قوی سیاه" محصول سال 2010 میلادی، بازهم مسأله‌ هم‌جنس بازی در قالب ژانر وحشت به تصویر سینما درآمد. در این فیلم صحنه‌های رفتارهاي زشت شخصیت اول فیلم به صورت کاملاً عریان به تصویر کشیده شده است. اهميت موضوع اينجاست كه هاليوود در سال ۲۰۱۱ در هشتاد و سومین دوره مراسم اسکار جايزه صهيونيستي را به بازیگر يهودي نقش اول زن  اين فيلم پيش کش مي‌كند.

دویچه وله مي نويسد؛ هنرپیشگان هالیوود برای آنکه ماهیت خود و بزرگترین دستگاه فیلم ساز جهان را بیشتر افشاء کنند، این بار بی محاباتر از همیشه آستین را بالا زدند تا حمایت خود را از اقلیتی همجنس باز تکمیل کنند.

رادیو دولتی آلمان که خود نیز از انتحار فرهنگی اهالی هالیوود شگفت زده شده است، ادامه داد: «شهر لس‌آنجلس تاکنون چنین نمایشنامه‌ای را به چشم ندیده بود؛ نمایشنامه‌ای که با حضور شماری از برندگان جایزه‌ اسکار ستارگان سریال‌های سینمایی و اسطوره‌های هالیوود اجرا شد، از جمله جرج کلونی، برد پیت، مارتین شین، جیمی لی کورتیس و کوین بیکن.»

نویسنده‌ی این نمایشنامه داستین لنس بلک، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان آمریکایی است که در سال 2009 جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه را دریافت کرد.

در این میان سنگ تمام را برد پیت گذاشت و ضمن اعتراف به رسمی نبودن ازدواج خود با آنجلینا جولی، با بی شرمی تمام اجرای رسمی آن را به تحقق حقوق همجنس بازان منوط کرده است،
 
                                             
 
"برد پیت" نظری یکسان با جرج کلونی دارد و تاکنون چندین بار اعلام کرده که زمانی با آنجلینا جولی، شریک زندگی خود رسما ازدواج خواهد کرد که همه‌ آمریکایی‌ها از حقوق برابر برای ازدواج برخوردار شوند.

دویچه وله در خصوص همجنس گرا بودن دو به اصطلاح ستاره هالیوود نوشت: «پشتیبانی جرج کلونی و برد پیت از تلاش‌های هم‌جنس‌گرایان در راه دستیابی به حقوقی برابر سبب شده که شایعات درباره همجنس‌گرا بودن این دو بازیگر، به ویژه کلونی، بالا بگیرد.»

ظاهرا هزينه كردن بودجه‌های هنگفت دولتی برای عادی جلوه دادن "همجنس گرایی" و رواج آن در غرب و به ویژه آمریکا کفاف نداده که حالا دست به دامان هالیوودی‌ها شده‌اند، به جرات می‌توان گفت اکثر ستاره‌های آن مراحل مختلف سقوط اخلاقی را پشت سر نهاده و بهترین افرادی هستند که می‌توانند به بهترین شکل آن را ترویج دهند.

حضور یک همجنس باز در عروسی شاهزاده

التون جان یک خواننده پاپ-راک، آهنگساز و پیانیست انگلیسی است.التون جان به همراه دیوید فرنیش در مراسم ازدواج سلطنتی ویلیام و "کیت میدلتون" حاضر شده بود.

                                             
                                                

التون جان 64 ساله که یک همجنس باز مشهور است به عنوان یک خواننده در مراسم ازدواج ملکه دایانا و چارلز نیز حضور داشته است .این نشان می دهد که دربار روباه پیر نیز همجنس گرایی را سالهاست به رسمیت می شناسد.


                                           

برنده گلدن گلوب پرده از مهم‌‍‌ترین راز زندگی‌اش برداشت

"جودی فاستر"در مراسم گلدن گلوب پرده از یکی از مهم‌ترین اسرار زندگی‌اش برداشت و اعلام کرد همجنس‌باز است.
شاید خبرسازترین و شوکه‌کننده‌ترین خبر، سخنرانی پذیرش جایزه یک عمر دستاورد هنری باشد. «جودی فاستر» در این سخنرانی‌اش، حرف‌های زیادی زد اما یک بخش از این حرف‌ها، آن‌قدر تعجب‌برانگیز بود که دهان همه‌ حضار از شنیدنش باز مانده بود.فاستر 50 ساله به قول خودش، پنج دهه است که در این عرصه حضور دارد که نتیجه‌اش، 2 جایزه‌ی اسکار و چندین و چند جایزه‌ی گلدن گلوب و بافتا و غیره شده است.
او در سخنرانی‌اش، از زندگی خصوصی و لزوم نگه داشتن بعد خصوصی آن گفت. از خانم «سیندی برنارد»، به عنوان شریک زندگی و همراهش در بزرگ کردن 2 پسرش تشکر کرد و او را عشق سابق زندگی‌اش خواند.

"آغوش باز هاليوود براي شخصيت‌هاي همجنس‌باز
"

اين نوع تبليغات براي همجنس گرايي تا جاي تداوم يافت كه حتي صداي خود غربيان را هم درآورد. روزنامه يواس‌اي‌تودي در گزارشي با عنوان "آغوش باز هالیوود برای شخصیت های همجنس باز"به نقد و بررسي فيلم‌ها و سريال‌هاي ساخته شده در هاليوود پرداخته و تاكيد مي‌كند، برخورد صميمانه با "همجنس‌بازان" و روابط "همجنس‌بازي" در هاليوود و تلويزيون آمريكا در حال افزايش است.

يواس‌اي تودي با پرسيدن اين سوالات كه چه اتفاقي در حال رخ دادن است؟ آيا هاليوود از تاريخ تبعيت مي‌كند، يا بالعكس تاريخ از هاليوود؟
می افزاید:آمريكا با كمك رسانه‌هاي تحت كنترل خود فرهنگ زندگي آمريكايي و تغييراتي را كه مي خواهند در فرهنگ مردم جهان ايجاد كنند.

هاليوود كه خط به خط و مو به مو سياستهاي غرب و صهيونيسم جهاني را دنبال مي‌كند و غلام حلقه به گوش آن است، با ترويج و توجيه اين عمل قبيح سعي دارد همجنس بازي را نوعي سبك زندگي و رویکردي عادی و طبیعی جلوه دهد كه در واقع طرفداران آن مظلوم واقع شده‌اند.
گويا اهمیت و نیاز غرب به گسترش این فعل قبیح، ازهم پاشيده شدن خانواده به شكل معمول و تنهايي انسان مسخ شده و گوش به فرمان غرب است./
 
 ابراهيم زاده

برچسب ها: آش ، پیشنهادی ، سیاست
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
فاطمه
۱۳:۴۸ ۲۶ خرداد ۱۴۰۳
چقدر این مطالب شما عالی بود در افشای حقیقت تلخ جامعه سینمایی غرب
آخرین اخبار