به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، موفقیت این عملیات حاصل فداکاری همه نیروهای رزمنده بوده و از جان گذشتگی حدود شش هزار شهید (4460 شهید سپاه و 1086 شهید ارتش) و 24 هزار مجروح است.
در این نوشته قصد داریم بازتاب پیروزی غرورانگیز فرزندان ایران و خلق حماسه فتح خرمشهر را در رسانه های بیگانه و البته نزد حامیان رژیم بعث صدام بازخوانی کنیم.
عملیات بیت المقدس موجب شد تا کشورهای عرب منطقه به تقویت مالی و نظامی عراق مبادرت ورزند.
*** بازتاب عملیات بیت المقدس (آزادسازی خرمشهر) در رسانه های بیگانه: در جریان آزادسازی خرمشهر و مراحل مختلف عملیات سخنان ضد و نقیضی از خبر پراکنی استکبار برای تضعیف روحیه مردم ایران به کار گرفته شد که فتح خرمشهر خط بطلان بر تمام این توطئه ها کشید.
*** گوشه هایی از این خبر پراکنی و رسوایی های استکبار: رادیو آمریکا: پرزیدنت صدام از کمک اردن در جنگ علیه ایران قدردانی کرد. ایالات متحده جانبداری خود را از عراق افزایش داده است.
رادیو دولتی انگلیس: موفقیت در جنگ عراق امکان پیروزی نهایی ایران را بیش از پیش متحمل ساخته است. پیروزی که در صورت تحقق نگرانی کشورهای خلیج فارس و جهان عرب به طور کلی را بر خواهد انگیخت.
بی.بی.سی چند روز قبل از فتح خرمشهر: طبق گزارشات، سربازان عراقی مواضع دفاعی مستحکمی را در اطراف خرمشهر ایجاد کرده اند.
رادیو آلمان: صدام حسین با سرمشق گرفتن از قهرمان تاریخی قصد داشت جهان عرب را از خطر رژیم مذهبی و متعصب ایران برهاند.
بی بی سی: همانطور که بدون شک اطلاع دارید دیروز بندر خرمشهر پس از 20 ماه دوباره به دست نیروهای ایرانی افتاد. بدین ترتیب ایران هم رسما و هم اسما کاملا در جنگ پیروز شده است.
بی بی سی: سقوط سریع خرمشهر به خصوص باعث سرافکندگی عراق شده است. طبق تخمین 30 یا 40 هزار سرباز از این شهر دفاع می کردند.
راديو دولتي انگلستان كه در شامگاه نهم ارديبهشت ۱۳۶۱ اعلام مي كرد: «چنانچه ايرانيان در صدد بازپس گرفتن خرمشهر برآيند، سخت ترين «گردو» را براي شكستن برگزيده اند»، سرانجام ناچار شد سكوت خود را بشكند و طي گفتاري در روز پنجم خردادماه سال شصت و يك، يعني دو روز پس از فتح خرمشهر توسط رزمندگان ايران اسلامي، حيرت زده اعلام كند: «از زماني كه خبرنگاران غربي از نيروهاي عراقي در خرمشهر ديدن كرده و از روحيه خوب آنها گزارش داده اند، بيش از سه يا چهار روز نمي گذرد كه ناگهان همه شهر از دست عراقي ها بيرون كشيده شد.»
در ساعت ده و پنجاه و پنج دقيقه بامداد چهارشنبه، چهارم خرداد ،۱۳۶۱ خبرگزاريهاي بين المللي، در گزارشهايي كه با عنوان «بسيار مهم» از بغداد به سراسر جهان مخابره كردند، براي نخستين بار ضمن استناد به بيانيه نظامي صادره از سوي حكام بغداد، اعلام داشتند كه عراق «تلويحاً» به شكست خود اعتراف کرده است. به نوشته وزير خارجه وقت جمهوري اسلامي ايران، خبرگزاري رسمي عراق ـ آي. ان. ا ـ طي يك اطلاعيه كوتاه ضمن آنكه از خرمشهر با عنوان «بندر خرمشهر» نام برد، اعلام كرد: «سخنگوي ارتش عراق اعلام كرده است بندر خرمشهر را ترك كرده و تا مرزهاي بين المللي عقب نشيني كرده اند. خبرنگار عراق افزود كه عقب نشيني نيروهاي عراقي، از روز يكشنبه اول خرداد ۱۳۶۱ آغاز شده بود.»
همين اطلاعيه تلكس بين المللي خبرگزاري عراق، عصر روز چهارم خرداد ۱۳۶۱ به صورت ديگري از سوي راديو از صوت الجماهير بغداد به اطلاع افكار عمومي عراق رسانده شد: «يك سخنگوي ارتش عراق اعلام كرده است كه نيروهاي پيروزمند قادسيه صدام پس از آنكه تمامي حمله هاي قواي دشمن مجوس و نژادپرست فارس را در مناطق الخفاجيه (سوسنگرد) و الاحواز (اهواز) با اقتدار كامل دفع كردند... صبح روز ۱۹۸۲/۰۵/۲۴ (۱۳۶۱/۰۳/۰۳) در يك جابه جايي تحسين برانگيز، عقب نشيني تاكتيكي (!) خود را از جبهه محمره (خرمشهر) با موفقيت كامل انجام داده اند.
اين دعاوي درست در شرايطي از راديوي دولتي بغداد پخش مي شد كه خبرگزاري آمريكايي «يونايتدپرس» در ساعت بيست و چهار و بيست و دو دقيقه همان روز، در گزارش ارسالي خود، سربازان عراقي را در حال فرار توصيف كرد و نوشت:
«... سربازان در حال فرار عراق، سرگرم گريختن از خرمشهر و مناطق اشغالي هستند.
پس از بازپس گیری خرمشهر توسط ایرانیان در ۲۷ مه ۱۹۸۲، آمریکا و اروپا ابتکارات متعدد را برای پایان دادن جنگ به کار گرفتند تا از سقوط صدام جلوگیری کنند. در واقع از دید آنها، باز پس گیری خرمشهر مساوی با سقوط صدام و سقوط صدام مساوی بود با به هم خوردن ثبات منطقه.
ادعای یک روزنامه آلمانی این بود که خطر پیروزی ایران و فروپاشی عراق موجب خواهد شد تا نظامهای حاکم بر منطقه خلیج فارس پس از سقوط صدام تهدید شوند و این امر احتمال مداخله ابرقدرتها را به صورت مستقیم در جنگ در پی خواهد داشت. این روزنامه به طور مشخص علاوه بر آمریکا شوروی را هم ذکر می کند.
بعد از آزادسازی خرمشهر، آمریکا به کشورهای حاشیه خلیج فارس خصوصاً به کشورهای عربستان ، کویت ، امارات و قطر هشدارهایی می دهد. هشدار این بود که شکست عراق از ایران با منافع آمریکا سازگار نیست و قطعاً ما اقداماتی انجام خواهیم داد تا از این امر جلوگیری شود. در حقیقت نوعی اطمینان خاطر به کشورهای عرب جنوب خلیج فارس می دهند که آمریکا اجازه پیروزی قطعی در جنگ را به ایران نخواهند داد.
چند روز بعد از آزادی خرمشهر یعنی در مِه ۱۹۸۲ آمریکائیها با حرکتی نمادین اجازه فروش شش فروند هواپیمای ترابری را به عراق صادر می کنند. در حالی که تا قبل از آن، چنین اقدامی با توجه به قرار گرفتن عراق در فهرست کشورهای حامی تروریست ممنوع بود. این حرکت نمادین آمریکا به این خاطر بود که به عراق ثابت کنند اجازه نخواهند داد جمهوری اسلامی به پیروزی کامل در جنگ برسد. مسئله دیگر برای نخستین بار در سال ۱۹۹۶ و پس از پناهنده شدن حسین کامل داماد صدام به اردن افشاء شد. وی در ۲۹ ژانویه ۱۹۹۶( بهمن ۱۳۶۴) در مصاحبه ای با روزنامه لبنانی السفیر در خصوص موضع آمریکا بعد از آزادی خرمشهر گفت: در آن زمان، صدام بسیار آشفته بود و فقط با استفاده از داروهای آرام بخش می توانست استراحت کند. در همین ایام، فرستاده ای به نام ویلیام جانسون به نمایندگی از آمریکا به عراق رفت و با صدام دیدار کرد و از طرف آمریکا وعده ای را مبنی بر این که اگر شما مانع پیروزی ایران در جنگ شوید و اگر موفق شوید توازن جنگ را به نفع خود تغییر دهید ما کویت را به شما هدیه خواهیم داد. حسین کامل می گوید بعد از شنیدن این وعده آمریکا ، صدام حسین بسیار خوشحال شد و روحیه اش را دوباره بازیافت و گفت اگر لازم باشد همه ارتش عراق را فدا خواهم کرد تا کویت را به دست آورم.
به طور کلی، اقدامات آمریکایی ها پس از آزادی خرمشهر را می توان به این شرح برشمرد:۱- تقویت روحیه صدام؛ ۲- ارسال پیامهای بین المللی؛ ۳- خارج کردن نام عراق از فهرست حامیان تروریسم؛ ۴- صدور اجازه فروش سلاح و هواپیماهای ترابری به عراق به صورت رسمی؛ ۵- دادن پیامهایی به متحدین عراق در جنوب خلیج فارس یعنی کشورهایی مثل عربستان و کویت که آمریکا اجازه سقوط صدام و برهم خوردن توازن منطقه را نخواهد داد.
وی ادامه داد: ریگان در دسامبر ۱۹۸۹ ریچارد مورفی، معاون وقت وزیر خارجه را به بغداد فرستاد تا با صدام دیدار کند. وی اطمینان خاطرهایی به صدام داد و پس از بازگشت اعلام کرد که آمریکا نگران پیروزی ایران در جنگ با عراق است. بعد از اشغال عراق بوسیله نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۰۳ ؛ آمریکائیها فهرستی ۵۵ نفره از نیروهای حامی صدام ، حزب بعث و ارتش عراق را منتشر کرد ند که باید دستگیر می شدند. آنها پس از دستگیری و بازجویی اطلاعاتی را در اختیار مقامات آمریکایی قرار دادند که برخی از این اطلاعات با صلاحدید مقامات آمریکایی منتشر شد. از جمله آخرین فردی که بازداشت شد وزیر اقتصاد و دارایی عراق بود. نکته جالب که وی مطرح کرد این بود که بعد از آزادی خرمشهر، ما از کشورهای متحد عرب در جنوب خلیج فارس تقاضای کمک مالی سنگین کردیم که با استقبال آنان مواجه شد.
وی اضافه می کند من در یک روز چند پرواز به کشورهای عربستان ،کویت و امارات داشتم و موفق شدم از این سه کشور قول مساعد شش و نیم میلیارد دلار کمک مالی دریافت کنم. نکته بعدی که بوسیله وی افشاء شد این بود که آمریکاییها با آغاز عملیاتهای پیروزمند جمهوری اسلامی ایران در دسامبر ۱۹۸۱/ بهمن ۱۳۶۰ از جمله عملیات طریق القدس در بستان؛ مشاوران نظامی خود را برای مشاوره با اتاق جنگ سر فرماندهی ارتش بعث، به عراق اعزام کردند. در دو عملیات طریق القدس و فتح المبین، طبق اعترافات وزیر وقت اقتصاد عراق، این مشاوران نظامی کار تفسیر تصاویر ماهواره های اطلاعاتی را انجام می دادند که از طریق هواپیماهای آواکس آمریکا مستقر در عربستان دریافت می شد. تحلیل آمریکاییها از نیروهای عراقی این بود که فرماندهان عراقی قدرت و بلوغ کافی برای برخورداری از این اطلاعات را ندارند و نمی توانند از این اطلاعات استفاده کنند لذا امریکا باید مستقیماً در جنگ دخالت کند.
وی گفت: پس از آزادی خرمشهر، مشاوران آمریکایی حاضر در اتاق جنگ در بغداد اعلام کردند ما رسماً در اتاقهای جنگ عملیاتی حاضر شده و فرماندهی نیروهای عراقی را به عهده خواهیم گرفت. این نکاتی است که تا سال ۲۰۰۴ منتشر نشده بود. در "عملیات رمضان" برغم اینکه نیروهای ایران تا آستانه دروازه های بصره پیشروی کرده بودند اما با توجه به تاکتیک های جدید نیروهای عراقی نتوانستند وارد شهر شوند و خسارات و تلفات فراوان به نیروهای جمهوری اسلامی وارد آمد. در آن زمان، آمریکاییها اعلام کردند که فرماندهی اتاق جنگ بصره در این عملیات به عهده ما بود و آرایش نیروهای عراقی را ما ساماندهی کردیم و عدم موفقیت جمهوری اسلامی و نیروهای آن در تصرف بصره مدیون فرماندهی اتاق جنگ بصره بوسیله نیروهای امریکا بوده است. دکتر کوشکی ادامه داد اقدام دیگری که امریکاییها برای جلوگیری از پیروزی ایران در جنگ انجام می دهند موسوم به عملیات انسداد است که ریچارد مورفی مسئول آن بود. هدف این عملیات جلوگیری از دسترسی ایران به بازار سلاح است. ریچارد مورفی، معاون وزیر خارجه آمریکا، به عنوان مجری عملیات انسداد وظیفه داشت با هماهنگی شرکتهای سازنده تسلیحات در کشورهای اروپایی که احتمال داشت به ایران سلاح بفروشند و همچنین شرکتهایی که قطعات یدکی جنگ افزارهای به کارگرفته شده در نیروی هوایی ایران را تامین می کردند، قطعاتی مثل سیستم های پدافندی، راداری، جنگنده ها ، تانکها و سیستم موشکی ایران که تماماً آمریکایی و انگلیسی و بعضاً فرانسوی بودند، عملیات انسداد را با هدف مهار جمهوری اسلامی در جنگ اجرا کند. طبق گزارشی که مورفی در خصوص عملیات موسوم به انسداد به سنای آمریکا در ۱۶ ژوئن ۱۹۸۷ ارائه داد، ابراز داشت که این عملیات موفقیت آمیز بوده و باعث شده جمهوری اسلامی به صورت مستقیم قدرت دستیابی به سلاحها و قطعات یدکی را نداشته باشد و مجبور شود سلاحهای مورد نیاز و اصلی جنگ را به شکلهای بسیار پیچیده و طولانی و گران قیمت تهیه کند. عملیات انسداد، عملیاتی است که آمریکاییها راههای دستیابی ایران به سلاح را با هدف جلوگیری از پیروزی آن در جنگ محدود کردند.
دومین کشور غربی که پس از آمریکا نسبت به آزادی خرمشهر موضع گیری کرد،
فرانسه بود. در آن زمان، حکومت میتران و سوسیالیستها سر کار بودند. موضع رسمی دولت فرانسه را "کلود شسون"، وزیر خارجه وقت فرانسه به این صورت بیان می کند: "انقلاب ایران بسیار خطرناک و نگران کننده است و می تواند تمام منطقه را در جنگی گسترده درگیر کند و به این لحاظ ما از عراق در برابر توسعه طلبی های ایران حمایت می کنیم”.
دولت فرانسه هر چند قبل از شروع جنگ تحمیلی ، روابطی حسنه با رژیم بعث عراق برقرار کرده بود و سلاحهای فرانسوی در اختیار عراق قرار می داد اما مشخصاً به خاطر روابط اختصاصی و ویژه ای که "طارق عزیز" با مقامات فرانسوی داشت این روابط به حمایت بسیار ویژه نیروهای فرانسه و شرکتهای تولید کننده سلاحهای فرانسوی پس از آزادی خرمشهر از ارتش عراق منجر شد. به این صورت که تمام سیستم ترابری ارتش عراق در خدمت این هدف قرار گرفت که پرواز هوایی پاریس- بغداد جهت انتقال تسلیحات فرانسوی به عراق برقرار شود. چون هواپیماهای نظامی عراق کفایت نمی کردند چند فروند هواپیمای غیرنظامی و ایرباس با برداشتن صندلی تحت پوشش پروازهای غیر نظامی و خط عادی پرواز پاریس – بغداد به خط انتقال تسلیحات فرانسه به عراق تبدیل شدند. طبق گزارش ماموران فرانسوی، حجم زیاد سلاحها باعث می شد که هواپیماها دو برابر معمول سوخت گیری کنند تا بتوانند به بغداد برسند. سازمان اطلاعات فرانسه در گزارشی اعلام کرده بود اگر برای سه هفته ارتباط تسلیحاتی ما با عراق قطع شود مطمئناً عراق شکست خواهد خورد.
سومین کشوری که در آن مقطع به نفع صدام وارد عمل شد و مشخصاً در حوزه تسلیحات، کمکهای بسیار به عراق کرد آلمان غربی بود. در مارس ۱۹۸۴ روزنامه آمریکایی نیویورک تایمز گزارش داد که آلمانی ها پس از آزادی خرمشهر، مشخصاً بوسیله شرکت کارل کولم، کارخانه ساخت تسلیحات شیمیایی را در عراق ایجاد می کند که نخستین تسلیحات شیمیایی را یک سال بعد در سال۱۹۸۳ تحویل نیروهای ارتش عراق دادند و عراق این تسلیحات را در عملیات خیبر در جزیره مجنون استفاده کرد. آلمانی ها در اعطای تسلیحات غیر شیمیایی به عراق رتبه بیستم را اخذ کردند اما نخستین کشوری بودند که همکاریهای گسترده شیمیایی را با عراق داشتند. ظرف یک سال پس از آزادی خرمشهر، کارخانه های آلمانی، عراق را به سلاح شیمیایی مسلح کردند.
بلافاصله بعد از آزادی خرمشهر،
انگلستان هم جهت اعتمادسازی وارد عمل شد و از ژوئن ۱۹۸۲ و چند روز پس از آزادی خرمشهر، طرحی را به صدام ارائه کرد که با موافقت صدام مواجه شد. مضمون طرح این بود که پناهگاهی بزرگ، ویژه ریاست جمهوری عراق در بغداد با گنجایش ۴۸۰۰۰ نفر ایجاد شود تا به این وسیله، حسن نیت خود را به صدام ابراز نماید. انگلیسیها در حقیقت با انجام این طرح، همکاریهای گسترده اطلاعاتی با رژیم عراق را آغاز کردند. شروع همکاریهای اطلاعاتی مشخصاً در خصوص خرید تسلیحات ، نحوه و کیفیت و چگونگی خرید تسلیحات بوسیله جمهوری اسلامی است و سازمانهای اطلاعاتی انگلستان اطلاعات مربوط به نحوه خریدهای تسلیحاتی جمهوری اسلامی در انگلستان و در کل اروپا را به طور مرتب در اختیار مقامات سازمان امنیت عراق قرار می دهند. از ژوئن ۱۹۸۲ به بعد، انگلیسیها همکاریهای نظامی خود را با ارتش عراق در دو مرحله همکاریهای مخابراتی و وسایل مخابراتی آغاز و همکاری جدی خود را در خصوص ارتباطات ماهواره ای با اهداف نظامی آغاز می کنند. بخشی دیگر از همکاری دولتهای غربی به اتفاقاتی مربوط است که بعد از آزادی خرمشهر در خاورمیانه روی داد. در آن مقطع، رژیم صهیونیستی با چراغ سبز آمریکاییها عملیات موسوم به توپ برفی را اجرا گذاشت که به اشغال دوسوم خاک لبنان و اشغال کامل شهر بیروت انجامید و با بستن قراردادی با بشیر جُمیِیل رئیس جمهور وقت لبنان به نوعی توافق نامه صلح را امضاء می کند. هدف این حرکت براساس تحلیل رسانه ها و تحلیلگران غربی به صورت مشخص مهار جمهوری اسلامی و پیشگیری از پیروزی آن در جنگ بود. یکی از تحلیلها در خصوص دلائل حمله ناگهانی رژیم صهیونیستی به لبنان در تابستان ۱۹۸۲ هشدار به جمهوری اسلامی و نوعی بازدارندگی پیشگیرانه بوده است. با توجه به شعار تبلیغاتی عملیات خرمشهر که مضمون آن این گونه بود که "خرمشهر آمدیم”، "کربلا می آییم” و "قدس خواهیم آمد”؛ این موضع گیری سیاسی – تبلیغاتی جمهوری اسلامی سبب شد تا اسرائیلی ها در یک جمع بندی سریع، طرح خود را در خصوص حمله و تسخیر لبنان و معاهده صلح با دولت بشیر جمیل به آمریکائیها ارائه دهند و تحت عنوان مهار کننده طرح های آینده ایران از آنها چراغ سبز دریافت کنند. این حرکت به اعزام یگان "ذوالفقار” ارتش و تیپ ۲۷ حضرت رسول سپاه به لبنان و سوریه شد که وقفه ای یک ماهه در جنگ ایجاد کرد. این وقفه یک ماهه سبب بازسازی ارتش عراق شد که به شکست عملیات رمضان نیروهای ایرانی انجامید.
حمله رژیم صهیونیستی به لبنان یکی از مهم ترین موضع گیریهایی بود که پس از آزادی خرمشهر اتفاق افتاد . جمهوری اسلامی با انتخاب عنوان ” الی بیت المقدس” برای عملیات خرمشهر نشان داد مایل است فضای منطقه را تغییر دهد که به تصریح آمریکائیها بر اساس منافع ملی آنها تنظیم شده بود. این پیام را طرفهای غربی به خوبی درک کردند و تصمیم گرفتند جلوی این تغییر مورد نظر جمهوری اسلامی را بگیرند. آنها تلاش می کنند از پیروزیهای آتی جمهوری اسلامی ایران جلوگیری کنند. بر اساس اطلاعاتی که مقامات عراق منتشر کردند رژیم صهیونیستی موضعی خصمانه در مقابل رژیم عراق در ابتدای جنگ ۱۹۸۱ اتخاذ کرده بود و حتی نیروگاه هسته ای تموز عراق در استان الانبار را بمباران کردند که به کمک فرانسویها ساخته شده بود تا مبادا عراقی ها در این نیروگاه سلاح هسته ای بسازند و علیه آنان استفاده کنند. رژیم صهیونیستی از سال ۱۹۸۲ موضع خود را در جنگ تغییر داد و به یکی از حامیان رژیم بعث تبدیل شد. مهم ترین نقش آنان در جنگ از سال ۱۹۸۲ به بعد طراحی دیوار دفاعی مشهور بصره بود که عمق آن بیش از ۹ کیلومتر با شعاع ۲۵-۲۰ کیلومتر بود. این دیوار یکی از حلقه های همکاری رژیم صهیونیستی با حکومت بعث عراق بود که نقشی تعیین کننده در جنگ داشت. دکتر کوشکی در خاتمه گفت: آزادی خرمشهر با توجه به شعار آن "الی بیت المقدس ” به طور جدی چراغ خطر را در خصوص امکان تغییر در آرایش سیاسی منطقه به طرف های غربی نشان داد. هشداری که باعث شد آنها با اراده بیشتر و این بار با هدفِ مشخص پیشگیری از پیروزی قطعی جمهوری اسلامی در جنگ با رژیم بعث عراق، وارد عمل شوند و طرحهای مختلف را به اجرا گذارند که در نهایت به جلوگیری از پیروز قطعی ایران در جنگ علیه عراق منتهی شد. قطعنامه ۵۹۸ هم در عمل هیچ یک از دو طرف جنگ را به عنوان محق و پیروز جنگ معرفی نکرد.
*** مجد و افتخار بر لشكريان پيروزمند صدام حسين پس از پخش گزارشهاي مستند و خبري و تصاوير تهيه شده از جبهه خرمشهر توسط رسانه هاي ايراني و خارجي كه در آنها شكست نيروهاي عراقي درقالب صفوف هزاران نفره اسرا و انبوه ادوات و تجهيزات منهدم شده يا به غنيمت درآمده دشمن، به گوياترين وجهي به نمايش درآمد، ديگر حتي كشورهاي جنوب خليج فارس نيز كه همواره از صدام حمايت مي كردند، اكنون به واهي بودن دعاوي حكام بغداد اذعان داشتند. اكنون حتي مردم عراق هم به ماهيت واقعي ماجرا وقوف يافته بودند و به خوبي مي دانستند كه صدام به خاطر شكست در جبهه محمره! جمع كثيري از زبده ترين فرماندهان خود، از جمله سرلشگر صلاحي قاضي ـ فرمانده سپاه سوم ارتش عراق ،... سرتيپ ستاد جواد اسعد شينته، فرمانده سابق لشگر سوم زرهي، سرهنگ دوم ستاد محسن عبدالله، فرمانده تيپ ۱۲ زرهي ابن وليد، سرهنگ ستاد «شاكر العماري»، فرمانده تيپ ،۱۰۴ سرتيپ «عطاءالله نوري الدنيمي» معاون سپاه سوم، سرهنگ «احمد زيدان»، فرمانده عمليات خرمشهر را تيرباران كرده است.
از طرف ديگر رژيم عراق براي فريب افكار عمومي و سرپوش گذاشتن بر شكست خود در عمليات بيت المقدس، اقدام به اعطاي «مدال شجاعت»، «نشان لياقت» و نشان «رافدين» به تعدادي از فرماندهان خود كرد.
راديو دولتي صداي آمريكا پس از پنج شبانه روز سكوت و امتناع از انعكاس خبر فتح خرمشهر توسط نيروهاي ايراني، سرانجام در «گزارش ويژه» ۱۳۶۱/۳/۸ خود مي گويد:
«به رغم برخی مشكلات، ماشين نظامي ايران به گونه اي اعجاب آور عمل كرد.» روزنامه گاردين چاپ انگلستان درباره فتح خرمشهر مي نويسد:
«سقوط خرمشهر يعني سقوط آخرين و مهمترين افتخار جنگي عراق كه ايراني ها با بازپس گرفتن آن، اين برگ برنده را كه به وسيله آن عراق مي كوشيد ايران را به پاي ميز مذاكره بكشاند، از دست بغداد ربودند.» احمد متوسليان، در تاريخ ۱۳۶۱/۳/۷ در جلسه رده هاي مختلف فرماندهي تيپ ۲۷ محمدرسول الله(ص)، در قرارگاه تاكتيكي تيپ ۲۷ «دارخوين» اين چنين به جمع بندي دستاوردهاي عمليات «الي بيت المقدس» مي پردازد: «در مورد عمليات اخير گفتني زياد است؛ ليكن در يك تحليل فشرده بايد گفت كه از لحظه سقوط رژيم طاغوت تا به امروز به تعبير تمام خبرگزاريهاي عمده، سابقه نداشت كه چنين ضربه سياسي مهلكي به منافع آمريكا وارد شود. فتح خرمشهر باعث شد توازن نظامي اي كه آمريكا در منطقه برقرار كرده بود، به شدت به ضرر غرب برهم بخورد. وزير امور خارجه آمريكا (الكساندر هيگ) رسماً در شوراي امور خاورميانه وزارت خارجه شان مي گويد: «پيروزيهاي اخير ايران در جنگ با عراق براي آمريكا نگران كننده است و منافع غرب خصوصاً آمريكا را در منطقه به خطر انداخته است.»
پس از ناكامي صدام در جلوگيري از عمليّات فتحالمبين، يك روز مانده به شروع اين عمليّات، صدام حسين طي نامهاي به احمد سكوتره (رئيس كنفرانس اسلامي) كه تلاشهايي براي صلح انجام داده بود، شرط سوم ايران يعني معرفي متجاوز را ميپذيرد، اما فرماندهان نظامي و رزمندگان اسلام بدون توجه به اين تثبيت صدام، لحظهاي در اجراي اين عمليّات تأمل نكرده و در هر منطقه از سرزمينهاي تحت اشغال عراق دست به عمليّات كوبنده و قاطع ميزنند. عراق براي جلوگيري از اثرات تبليغات حمله و فتوحات آن آمار تلفات ايران هزاران كشته اعلام ميكند و تلفات و خسارات وارده به ارتش عراق را بسيار ناچيز ميخواند.
راديو بغداد طي اخبار و تفسيرهاي گوناگون اعلام ميكند كه نيروهاي ايران در تحركات اخير خود، به دفاع مستحكم عراق برخورد نموده و با دادن تلفات سنگين راه فرار را در پيش گرفتهاند... و اضافه ميكند كه در اين نبرد قهرمانانه تنها هفت سرباز عراقي كشته شدهاند.
اين ادعا زماني اعلام ميشود كه 650 كيلومتر مربع از خاك ايران آزاد و 6000 نفر از ارتش عراق اسير و نزديك به 10000 نفر كشته و زخمي شدهاند ( تا پايان مرحله دوم عمليّات).
راديو بغداد در ادامه اخبار سراسر كذب خود، بازهم به پخش اخبار دروغ پرداخته و ميگويد:
«منطقه عمليّاتي مملو از اجساد و ادوات زرهي ايرانيان است و آنها با دادن تلفات و اسير فراوان راه فرار را در پيش گرفتهاند، ما اين بار تلفات خود را تا پايان مرحله دوم، ده نفر اعلام ميكند». اين در حالي است كه نيروهاي بعث در بسياري مواضع خود عقبنشيني كرده و با فرار تاريخي آنها، مقدمة مرحلة سوم فراهم شده است.
زماني كه مرحله سوم با موفقيت بينظير اجرا ميشود و قريب 25000 نفر كشته و زخمي و 15000 نفر اسير ميشوند و رزمندگان اسلام در نزديكي مرزهاي بينالمللي مستقر ميشوند، راديو بغداد با شوق و هيجان فراوان اعلام ميكند كه نيروهاي ايراني همچنان در حال عقبنشينياند و سربازان قدرتمند عراق با اقتدار كامل در حال پيشروي به سوي دزفول و شوش هستند.
در اين ميان آژانسهاي خبري و رسانههاي گروهي غرب اخبار را به نقل از اعلاميههاي نظامي عراق و آب و تاب نقل ميكنند: راديوآمریکا: اين راديو در روز چهارم فروردين 1361 به نقل از روزنامه نيويورك تايمز و به گفته تحليلگران آمريكايي ميگويد:
«حمله بزرگي كه نيروهاي ارتش ايران عليه واحدهاي عراقي در منطقه دزفول آغاز كردند، ضربهاي كاري به افراد لشكر زرهي عراق كه به جبهه نبرد منتقل شده بودند، فرود آورد. تحليلگران اين حمله را از نظر لجستيكي درخور توجه دانستهاند، اما حاضر نشدند ادعاي ايران را در مورد پيروزي قبول كنند.»
راديوعمان: «عراق اعلام كرد كه نيروهايش طي نبردهاي 24 ساعت گذشته در جبهههاي نبرد هشتاد و يك نفر از نيروهاي ايراني را به قتل رساندهاند.
راديو بي.بي.سي: « يك سخنگوي ارتش عراق اخبار مربوط به پيروزيهاي اخير ايران را در جبهههاي جنگ بياساس توصيف كرد. وي گفت كه ايران از ابتداي جنگ تا به حال مدعي چنين پيروزيهايي بوده است؛ اما واحدهاي نظامي عراق همچنان بر مواضع خود در داخل خاك ايران كاملاً مسلط هستند.»
بدنبال اطلاعيههاي نظامي سراسر كذب عراق، كشورهاي حوزه خليج فارس فقط اخبار واصله از شوراي فرماندهي بعث را پخش كرده و از پخش پيروزيهاي ايران خودداري ميكنند، اما صدام طي پيامهايي به سمينار اسلامي در سريلانكا اعلام ميكند كه عراق هيچ چشمداشتي به خاك ايران نداشته و طالب صلح است.
اين تصميم و پيام صدام براي بسياري از خبرگزاريها روشن ميكند كه قدرت انهدام و گستردگي عمليّات تا چه حد بوده است و چرا سردار قادسيه به موضع انفعال افتاده است.
به دنبال اظهارات صدام، خبرگزاريها بشدت تحت تأثير پيروزيهاي رزمندكان اسلام در عمليّات فتحالمبين قرار گرفته، بناچار گوشههايي از اين پيروزي بزرگ را بازگو ميكنند.
راديو بي.بي.سي: «كارشناسان امور اطلاعاتی در غرب اظهار ميدارند اكنون روشن شده است كه ايران تا حدودي در جنگهاي اخير با عراق موفق بوده است. با اين حال عقيده بر آن است كه موفقيت ايران قاطع نبوده است.»)
راديو لندن: «در حالي كه پرزيدنت صدام حسين (رئيس جمهور عراق)، در مصاحبهاي كه با يك روزنامه فرانسوي، پيروزي ايزان در عقب راندن عراقيها را انكار كرده است، طبق گزارش افرادي كه در اين روز از صحنه جنگ عراق با ايران بازديد كردهاند، نيروهاي ايران آخرين حمله خود را عليه عراقيها در منطقه شوش از ايالت خوزستان انجام دادهاند و سپاه چهارم عراق را منهدم ساختهاند».
همين راديو ادامه ميدهد:
«خبرنگاراني كه در ايران به ديدار از جبهههاي جنگ رفتهاند، تأيير ميكنند كه نيروهاي عراقي در نبرد عظيمي در اطراف دزفول تلفات شديدي را متحمل شدهاند و ضايعات بسياري بر تجهيزات آنان وارد آمده است.
خبرنگاران ميگويند كه هر دو طرف از آغاز جنگ تاكنون درباره پيروزيهاي خود مبالغه كردهاند، اما اين روشن است كه نيروهاي ايران به موفقيت دست يافتهاند.»)
راديو آمريكا: «به گزارش روزنامه واشنگتن پست، صدام حسين اعلام كرد كه نيروهاي عراق از مواضعي كه بيش از يك سال در داخل خاك ايران در تصرف نيروهاي عراقي بوده است، عقبنشيني كردهاند.»
سردار قادسيه كه هميشه در اطلاعيههاي نظامي خود دم از پيروزي ميزد اين بار به شكست خود اعتراف كرده و بناچار براي كاستن از فشار تبليغات، به هذيانگويي افتاده و دوباره دم از پيروزي ميزند.
روزنامه واشنگنن پست در اين باره ميگويد:
«صدام حسين (رئيس جمهور عراق) عقبنشيني ارتشش را در جنگ خليج فارس رد كرده و مدعي پيروزي شده است. وي خطاب به گروهي از خبرنگاران فرانسوي در بغداد گرفت: در آنچه در جنگ به دست آمده نه تنها پيروزي براي عراق، بلكه براي انسانيت بوده است. (البته اين ادعا كارگر نيفتاده و پيروزي فتحالمبين همه را تحت تأثير قرار ميدهد.»)
مطبوعات انگليس: روزنامه تايمز مالي ضمن گزارشي در مورد دستور عقبنشيني به نيروهاي بعث عراق اقرار ميكند كه صدام به گونهاي تحقيرآميز ناگزير به عقبنشيني شده است و اين در حالي است كه بطور همهجانبه پيروزيهاي ايران مورد تأيير قرار گرفته است. سپاه چهارم كه اينكه فرماندهي ارتش عراق به عقب رانده شدن آن اعتراف دارد، تصور ميرود بيشتر صدمات را در اثر حمله ايران متحمل شده باشد.
روزنامه ديلي تلگراف: اين روزنامه از قول خبرنگاران خود در بغداد اعتراف ميكند كه دستور عقبنشيني از سوي صدام، ديپلماتهاي خارجي را در بغداد متوجه ساخته، زيرا تاكنون تمام اعلاميههاي نظامي رژيم عراق صحبت از پيروزيهاي مداوم ارتش صدام را داشته است. مقامات اطلاعاتي و رسمي آمريكايي تأييد كردند كه حداقل 20000 سرباز عراقي در حملههاي اخير ايران بشدت تار و مار شدهاند .