به گزارش حوزه سياست خارجي باشگاه خبرنگاران، بر اساس یک ارزیابی که کدها و شواهد متعددی آن را تقویت می کند، دفاع محور اصلاح طلب، فتنه، ضدانقلاب، بیگانه از هاشمی رفسنجانی تنها معطوف به بازگشت جریان اصلاح طلب به حاکمیت و سپس تقویت جریان فتنه به منظور بازسازی اتفاقات سال 88 نیست.
 
طبق این ارزیابی صورت گرفته، بهترین تحلیل برای هدفگذاری‌های غرب درباره انتخابات ایران را باید در ذیل هم افزایی و بسترسازی برای به نتیجه رسیدن سیاست های راهبردی دولت اوباما در قبال جمهوری اسلامی ایران جستجو کرد. برخی از هدف گذاری های امریکا بر پایه این ارزیابی به شرح ذیل است:
 
الف: باید از دل انتخابات ایران کاندیدایی از صندوق رای بیرون بیایید که مظهر و اراده تغییر رفتار نسبت به غرب بوده و از طرفی توان شکستن برخی تابوها نظام را داشته باشد.
 
ب: کاندیدای از انتخابات به پیروزی برسد که  نماد نارضایتی مردم از وضعیت اقتصادی و سیاست های استراتژیک نظام  و شکاف در بدنه حاکمیت محسوب شود و نقش کاتالیزوری برای عمیق تر کردن شکاف در حاکمیت را بازی کند.
 
ج: از تلفیق دو گزینه اراده برای تغییر رفتار و کاتالیزور شدن ریاست قوه مجریه برای شکاف در حاکمیت، گام های جدی برای تغییرات ساختاری در کوتاه مدت و استحاله نظام در میان مدت صورت بپذیرد.
 
پس از بررسی های مختلف، سرویس های غربی، ویژگی ها فردی و اجتماعی و سیاسی کاندیدای مورد نظر دارای شرایط ذیل بیان کرده است:
 
الف: دارای سرمایه اجتماعی با پتانسیل بازسازی فتنه ( طرفداران خط اصلاح طلب طلب افراطی- فتنه – ضد انقلاب – بیگانه) باشد.
 
ب: قدرت چانه زنی در راس حاکمیت- بر خلاف خاتمی که چنین توانی را نداشته و ندارد، داشته باشد.
 
ج: در حوزه روابط بین الملل خواهان ارتباط و تعامل با امریکا و متحدین منطقه ایش – محور سازش در منطقه -  و همچنین کم کردن تدریجی حساسیت نسبت به اسرائیل باشد. فرضیه اصلی امریکا این است که تغییر در سیاست خارجهیایران موجب تغییرات بنیادین در رویکردهای حاکمیت در داخل و همچنین نسبت به ساختارهای حکومتی خواهد شد.
 
این ارزیابی در حال حاضر معتقد است که سه ویژگی مذکور بیشترین تطبیق را بر هاشمی داشته  و بخوبی می توان از تبلیغ خط رسانه ای محور فتنه – ضدانقلاب – بیگانه پی برد که آنها نیز به همین مصداق رسیده اند.
 
هاشمی چندین سال است که هم نماد شکاف در حاکمیت محسوب می شود و هم بارها علائمی را در سخنرانی هایش بیان کرده که نشان می دهد بعد از رسیدن به قدرت تغییر رفتار عمیق در سیاست خارجه جمهوری اسلامی را عملی خواهد کرد.
 
یافته های این ارزیابی نشان می دهد که امریکا همچنان بهترین روش برای تغییر در رفتار جمهوری اسلامی را در عملی سه گزاره ذیل می داند:
 
الف: رئیس جمهور شدن فردی نزدیک به غرب در ایران
 
ب: شدت بخشیدن تحریم ها به منظور تغییر محاسبات رهبران و مردم ایران
 
ج: تلاش برای شکاف بیشتر در بدنه سران نظام – دو قطبی سازش و مقاومت
 
بر این اساس در صورت رئیس جمهور شدن یک فرد نزدیک به غرب در ایران قطعا غرب گام اول را برای تغییر رفتار برداشته و گام دوم این خواهد بود که شدت تحریم ها را بیشتر کند تا هم فرصتی برای توجیه امتیاز دادن رئیس جمهور غربگرا در ایران فراهم شود و هم اینکه زمینه بیشتر شدن شکاف در حاکمیت جمهوری اسلامی فرآهم شود.
 
بخش دیگری از این ارزیابی معتقد است که دو فرضیه هم اینک در امریکا نهادینه شده و این موضع در اظهارات رابرت گیس – رئیس اسبق سیا – و هم هیلاری کلینتون- وزیر امور خارجه سابق امریکا -  نیز آمده است.
 
الف: با پدیدار شدن شکاف در حاکمیت در ایران شدت تحریم ها باید گسترش پیدا کند.
 
ب: تنها راه بازگشت جریان فتنه به حاکمیت تصویب قطعنامه های سخت اقتصادی است.
 
گفتنی است، این ارزیابی هاشمی را منطبق ترین گزینه برای این اهداف می داند زیرا هم اظهارات و اقدامات وی نشانه شکاف در حاکمیت در حارج از کشور تفسیر می شود  و هم اراده خود برای بازگرداندن جریان به فتنه را به حاکمیت بارها بیان کرده است.

انتهاي پيام/