به گزارش
خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران،از پيامبر اكرم نقل شده كه : روزي لقمان در وسط روز براي استراحت خوابيده بود ، ناگهان ندايي شنيد كه اي لقمان آيا مي خواهي خداوند تو را خليفه در زمين قرار دهد كه در ميان مردم به حق قضاوت كني؟
لقمان در پاسخ گفت: اگر پروردگارم مرا مخير كند راه عافيت را مي پذيرم و تن به اين آزمون بزرگ نمي دهم ولي اگر فرمان دهد ،فرمانش را به جان پذيرا مي شوم ،زيرا مي دانم اگر چنين مسئوليتي بردوش من بگذارد ، قطعاً مرا كمك ميكند و از لغزش ها نگه مي دارد. فرشتگان در حالي كه لقمان آنها را نمي ديد گفتند: اي لقمان براي چه قضاوت رانمي پذيري؟
لقمان گفت: براي اينكه داوري در ميان مردم سخت ترين منزلگاه ها و مهمترين مراحل است و امواج ظلم وستم از هر سو متوجه آن است ، اگر خدا انسان را حفظ كند شايسته ي نجات است و اگر را ه خطا برود از راه بهشت منحرف شده است . كسي كه در دنيا سر به زير و در آخرت سر بلند باشد بهتر از كسي است كه در دنيا سربلند و در آخرت سر به زير باشد و كسي كه دنيا را براي آخرت برگزيند به دنيا نخواهد رسيد و آخرت را نيز از دست خواهد داد .
فرشتگاه از منطق جالب لقمان شگفت زده شدند . لقمان پس از بيان سخن به خواب فرو رفت .
خداوند نور حكمت را در دل او افكند . هنگامي كه بيدار شد زبان به حكمت گشود و حضرت داوود را با حكمت ها ي سرشار خود موعظه و ياري كرد . حضرت داوود به او گفت: اي لقمان خوشا به سعادتت كه حكمت به تو عطا شده است./ز
1- مجمع البيان ، ج 8، ص 315
2- قصه هاي قرآن ،محمد مهدي اشتهاردي