به گزارش
باشگاه خبرنگاران؛ "الناز شاكردوست" در "رسوايي" دختر پرشرو شور محل است كه به حاج يوسف، روحاني محل پناه ميبرد.
مشکل اصلي اين است که "الناز شاکر دوست" اداي دختر جنوب شهري بيپول و گرفتار را در ميآورد، اداي دختر رها و خياباني را در ميآورد که قصد اغواگري دارد و مثلا قرباني شرايط است.درست موقعيتي شبيه داستان معروف شاهزاده وگدا دارد؛ لحن بيان ديالوگها و حرکتها و ميميکش شبيه دختر جردن نشيني است که اتفاقا سر از جنوب شهر در آورده. بنابراين ديالوگها روي زبانش نميچرخد و واژهها و جملات برايش آشنا نيستند.
انگار لاتي حرف زدن را از زنان و مردان فيلمهاي کيميايي ياد گرفته و حواسش نبوده که دختر ته خط رسيدهي فيلم نبايد "فقط" ديالوگ بگويد يا آدامسش را محکم بجود.
ژستها و نازوادايش ربطي به شخصيتش ندارد و در نتيجه آنچه که به تماشاگر منتقل ميشود حسي قلابي است: يک دختر شمال شهري است که مثل تبليغ کنندگان دم در رستوران، لباس به تن کرده و مانور ميدهد./ص
منبع: ماهنامه 24