میر قنبر حیدری شیشوانی 83 ساله بعد از 25 سال پشت کنکوری دانشجوی دانشگاه آزاد تبریز شد و در رشته علوم اجتماعی سال گذشته موفق شد لیسانسش را بگیرد و امروز هم برای چهارمین بار کاندیدای ریاست جمهوری شد.

به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران ؛ میرقنبر حیدری شیشوانی دیپلم خود را در سال 1355 گرفته است.

وی که در سال 1309 متولد شده و در دبیرخانه فرمانداری عجب شیر کار می‌کرد و مسئولیت شورای آرد و نان کمیته ایثارگران را بر عهده داشت و در سال 1360 بازنشسته شده است.

«میرقنبر حیدری» 31 سال پیش وقتی مرز 50 سالگی را پشت سر می‌گذاشت، صدور حکم بازنشستگی‌اش از فرمانداری شهرستان «عجب شیر» نه تنها او را خانه‌نشین نکرد که عشق رفتن به دانشگاه را در دلش انداخت و بازنشستگی، بهترین فصل برای عاشقی کردنش بود. پیرمرد اهل روستای «شیشوان» شهرستان «عجب شیر» جایی در 130 کیلومتری «تبریز» است. «میرقنبر» عدد مسافت را خوب می‌داند چون 11 سال تمام، روزهایش به این مسیر و پاهایش به این مسافت عادتی شده بود.
 
 
 
 

گذر عمر چنان سریع بر او گذشت که هنوز هم دبیرستان «لقمان» تبریز را در سال 1329 به خاطر دارد؛ جایی که سوم متوسطه را آنجا گذراند و پس از آن بلافاصله آموزگاری را تجربه کرد. چند سالی روزهای خوشی با دانش آموزان داشت و پس از آن راهی فرمانداری شهرستان «عجب شیر» شد تا به مشکلات مردم رسیدگی کند، اما وسوسه درس و دانشگاه رهایش نمی‌کرد. سال 1347 امتحان متفرقه داد و در سال 1355 هم دیپلم ادبی گرفت، اما ماجرای ادامه تحصیل او به همین‌جا ختم نشد. به قول حافظ که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل‌ها. عشق رفتن به دانشگاه، «میرقنبر» را 25 سال پشت سد کنکور دانشگاه دولتی گذاشت، دقیقاً از سال 1355 تا 1380! تا اینکه به پیشنهاد یک مشاور، در کنکور دانشگاه آزاد شرکت کرد و توانست در رشته امور اجتماعی و برنامه‌ریزی وارد دانشگاه شود.

میر قنبر در زمان تحصیل حرف‌های استادان را سرکلاس، یا می‌نوشت یا ضبط می‌کرد. می‌آمد خانه و چندین بار، خلاصه درس‌ها را روخوانی می‌کرد و گوش می‌داد. با این شکل درس‌خواندن حتی صدای «طلعت» خانوم هم که زن صبوری بود، درآمد که چه می‌کنی مرد! «طلعت» خانوم که پیرزنی 80 ساله است و چهار کلاس سواد دارد، چشمانش آب مروارید آورده و خوب نمی‌بیند. او خیلی با اوضاع مردش کنار آمد. «میرقنبر» چهار روز در هفته را صبح تا ظهر می‌باید به دانشگاه تبریز می‌رفت.

با اینکه دوره چهار ساله لیسانسش 11 سال طول کشیده، 3 ترم مشروط شده، با درس زبان انگلیسی همچون بسیاری از دانشجویان، مشکل اساسی در یادگیری داشته، چند میلیون خرج تحصیلش کرده، ورم پاهایش به طی مسافت 130 کیلومتری روستا تا شهر در این سال‌ها عادت کرده، چشمانش کم سوتر شده، گوشش از حرف‌ها و نیش زبان‌های پیرمردهای بی‌حوصله روستاشان پر شده، اما هنوز این پیرمرد خوش فکر که دلی جوان دارد می‌گوید آرزو بر جوانان عیب نیست.

تا اینکه «میرقنبر» پیرترین دانشجوی ایرانی ورودی مهرماه سال 81 دانشگاه آزاد تبریز است که سال گذشته  با حسابداری دانشگاه تسویه کرده و مدرک لیسانسش را گرفته است.

پیرمرد که با معدل دوازده و چند صدم دانش آموخته شده، بنا دارد که در مقطع کارشناسی ارشد رشته علوم سیاسی دانشگاه آزاد مشهد، درسش را ادامه دهد. پیرمرد عاشق آمدن به مشهد است و می‌گوید: اگر قبول شوم با یک تیر دو نشان زده‌ام.

آن وقت دست زنش، «طلعت» خانوم را می‌گیرد و می‌شوند مجاور حضرت رضا(ع). درسش را هم ادامه می‌دهد. خودش می‌گوید که می‌خواهد تا دکتری پیش برود، برایش فقط درس و دانشگاه مهم است، نه مدرک. مدرک به چه کارش می‌آید وقتی 30 سال پیش بازنشسته شده و قرار نیست جایی استخدام شود. بین حرف‌هایش چندین‌بار می‌گوید: اگر عمری باشد حتما تا دکتری می‌روم!

چنان مطمئن از این آرزو و هدفش حرف می‌زند که «پارسا» نتیجه 10 ساله‌اش هم می‌خواهد مثل بابابزرگ، دکتر شود. پیرمرد 6 نوه و دو نتیجه از تنها دخترش دارد.

*کاندیداتوری برای مجلس و ریاست جمهوری

نکته جالب در زندگی این مرد 82 ساله کاندیدا شدن وی برای نمایندگی مجلس شورای اسلامی از دور اول تا دوره پنجم مجلس از حوزه انتخابیه مراغه و عجب‌شیر است که خود می‌گوید: به علت عدم توان مالی، ستاد انتخاباتی نداشتم در مجموع این پنج دوره فقط یک هزار و 406 رای بدست آوردم.

حیدری شیشوانی اضافه می‌کند: در چهار دوره انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شده‌ام که در هر یک از دوره‌ها از سوی شورای نگهبان رد صلاحیت شده‌ام که کم لطفی به پیرمردی مثل من است.

وی افزود: آدم‌های متقی، مومن و حلال مشکلات مردم دوست داشتنی‌ترین انسان‌های دنیا هستند.

میرقنبر مقلد مقام معظم رهبری است و اخبار داخلی و خارجی رسانه‌ها را با دقت دنبال می‌کند و به خیر و صلاح و رفاه مردم بسیار علاقمند است، ولی می‌گوید: من نه چپ هستم و نه راست و برایم قرآن و ولایت فقیه حجت است.
 
 

*مستند « رئیس جمهور میر قنبر»

از این پیرمردخوش سیما که کلاه کوچک سبز رنگی نیز پشت سرش می گذارد و بسیار مودبانه و شمرده حرف می‌زند فیلم مستندی نیز توسط « محمدحسین شیروانی» ساخته شده که به نام « رئیس جمهور میر قنبر» و با حضور خودش در لوکارنو سوئیس و یوکوهامای ژاپن اکران شده و در کشور ژاپن حتی جایزه کسب کرده است.

موضوع این فیلم انتخاباتی تلاش و اراده وی برای رئیس جمهور شدن است که سوار بر دوچرخه وارد شهر می شود و ... این فیلم مستند محصول سال 1384 است که تاکنون با 30 حضور بین‌المللی در جشنواره‌های مختلف داخلی و خارجی جوایزی از جمله جایزه بهترین فیلم مستند جشن خانه سینما در سال 1385 را به خود اختصاص داده است. فیلم 65 دقیقه‌ای «رییس جمهور میرقنبر» روایت پیرمردی روستایی است که سالیان سال سودای رییس جمهور شدن را در سر می‌پروراند.

 درباره فیلم قنبری که می‌خواست رئیس جمهور شود!

محمد شیروانی در فیلم مستند رئیس جمهور میر قنبر توانسته میان دو فضای واقعی و خیالی همنشینی جالب توجه را پدید آورد.

او علاوه بر این که به نمایش مختصات زندگی میر قنبر روستایی می‌پردازد و وی را از منظر اجتماعی، شخصیتی و ... در معرض دیدگان بیننده‌اش قرار می‌دهد، بستری دراماتیک را هم تدارک می‌بیند تا نگاه شخصی خود را به زندگی این فرد تسری دهد. همنشینی از این نقطه آغاز می‌شود که آمال و آرزوهای میر قنبر بسیار به زندگی دن کیشوت شباهت دارد.

بخشی از اطلاعات پیرامون شخصیت میر قنبر در فیلم از طریق گفت‌وگویی انجام می شود که کارگردان با او انجام داده است. اما جنس تصویر و فضاسازی این گفت‌وگو نیز با آنچه مألوف تماشاگر بوده تفاوت‌های آشکار دارد.

میر قنبر به همراه دوچرخه‌ای که پرچمی پشت آن نصب کرده بهانه‌ای می‌شود تا به هرگوشه سرک بکشد و سعی کند دیگران را با نظریات خود همسو و همراه کند، اما نکته جالب در اینجا حضور دستیار و مباشرش است. دستیاری که در بسیاری موارد از خود او معقول‌تر به نظر می‌رسد. میر قنبر پس از چند دوره تجربه شکست، حضور در عرصه رقابت را به نوعی وظیفه خود می‌داند و از روی عادت هم که شده هر دوره راه روستاهای مختلف ناحیه محل زندگی‌اش را پی می‌گیرد تا بتواند به آنچه قصد دارد برسد. اما در نهایت بازهم همچون دن کیشوت در نبرد با دشمن خیالی نیزه بر آسیاب‌های بادی فرو می‌کند.

شیروانی به هیچ وجه سعی نکرده دنیای شیرین این دن کیشوت ایرانی را برهم بزند. بلکه با او همراه می شود تا هرچه بیشتر به درونش نفوذ کند. حتی در برخی لحظات میزانسن‌های خود را به گونه‌ای طراحی کرده که به او نزدیک نشود و از فاصله‌ای دور او را به بیننده‌اش نشان دهد. فاصله‌ای که بیننده را کمی از فضای کمدی کار دور کرده و به فکر وا می دارد. 

در خلال این سفر و رفتار و زندگی طبیعی که دن کیشوت داستان شیروانی دارد، لحظاتی هم دوباره شیروانی با او به گفت‌وگو می‌نشیند تا در سفر و خروج از سکوی اولیه، نظرات شخصیت میر قنبر را به تماشاگرش نشان بدهد.

جالب این که میر قنبر همچنان ساده‌دلانه و پرشورتر از شروع داستان بر هدف خود پافشاری می‌کند و راسخ تر از گذشته اصرار به پیمودن راهش دارد. شخصیت فیلم شیروانی آنچنان در آینده و هدفش گم شده که شاید ساده‌ترین الزامات زندگی‌اش را به فراموشی سپرده است. فیلم به راحتی می توانست هجویه‌ای باشد از این شخصیت‌ها، اما شیروانی کوشیده از پس داستان یک قهرمان ساده دل شکست خورده، ابعاد انسانی و درونی میر قنبر را برای تماشاگرش به تصویر بکشد.

نکته جالبی که در این زمینه و در طراحی جنسی تصاویر دو قسمت سکون و مسافرت میر قنبر را از هم متمایز می‌کند، شکل دفرمه ابتدایی فیلم و تصاویر رؤیاگونه سفر میرقنبر است.

هرچقدر ما در ابتدا با تصاویری با عمق میدان بالا رو به رو هستیم، این تصاویر در هنگام سفر جای خود را به تصاویری می دهد که میر قنبر را همچون جزئی از یک طبیعت فراخ نمایش می‌دهد و فضایی رؤیاگونه را برای تماشاگر و شخصیت اصلی فیلم فراهم می آورد، تا بیشتر و بر خلاف بخش های نخستین از ظاهر فاصله گرفته و ما را به درون این شخصیت نزدیک کند.

 ذوق نویسندگی

حیدری شیشوانی نویسنده هم است و کتابی به نام « فراز و نشیب زندگی من» تالیف کرده که برای دریافت مجوز از وزارت ارشاد از سال 71 تا 75 تلاش کرده و در سال 84 آن را در 1500 نسخه چاپ کرده و هم اکنون سه کتاب در مورد ائمه، قرآن و پیامبران در دست دارد.

وی می گوید: اگر مشکل مالی نباشد و قدرت داشته باشم کتاب‌ها را چاپ می‌کنم.

این پیرمرد خوش سیما که در طول مصاحبه همیشه با خوش‌رویی و حوصله به سئوالات جواب می‌داد و دیدار با مقام معظم رهبری را از آروزهای خود می‌داند.

 میرقنبر حیدری شیشوانی 83 ساله دیروز با حضور در وزارت کشور برای انتخابات ریاست جمهور دور یازدهم ثبت‌نام کرد.

 
 
 
 
 
 
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.