به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، خيليها هستند كه خريدشان را به تاريخ حراج فروشگاهها منوط ميكنند. خب حق هم دارند، پيراهني را كه تمام سال مثلا 150 هزار تومان قيمت دارد، در روزهاي حراج ميشود حتي 75 هزار تومان هم خريداري كرد.
همين ميشود كه خيليها منتظرند، منتظر آن شبرنگ با علامت % هستند تا خريد شش ماهشان را بكنند. با تغيير فصل، بازار حراجيها داغ ميشود.
به گزارش دنیای اقتصاد، اغلب از 20 درصد شروع ميكنند و برخي اوقات تا 90 درصد هم ميرسد. اين تخفيفها به طور معمول شامل لباسهايي ميشود كه مناسب فصل نيست. البته برخي از اين لباسها توليدات يك يا حتي دوسال قبل برند است كه هنوز تعدادي از آنها در فروشگاهها باقي مانده است.
برخي افراد حراجيها را سياهبازي فروشندگان ميدانند و فكر ميكنند اگر جنسي كه تا پيش از اين حدود 150 هزارتومان قيمتگذاري شده بود حالا پس از حراج 100 هزار تومان شده است، فروشنده از سود چشمگير خود چشمپوشي كرده است.
به همين دليل اين افراد كمتر به حراجيها اعتماد ميكنند، چرا كه هنوز پاسخ این پرسش را نیافتهاند كه مگر میشود فقط به بهانه پایان فصل، جنسی را با ضرر فروخت یا از سود چشمگیر آن چشمپوشی كرد؟!
این افراد با این طرز تفكر البته بازنده هم نیستند، اما طرز فكرشان شاید خوشایند طرفداران سینه چاك حراجها نباشد. مدافعان حراج همیشه چشمشان دنبال برندهاست و اینكه چه زمانی اجناس را حراج میكنند یا اینكه اگر برندی حراج ندارد، كدام فروشگاه است كه اجناسش را كمتر از قیمت میفروشد. تب این مدافعان تند است.
آنها خود را همیشه برنده ماجرای حراج میدانند و با آب و تاب تعریف میكنند كه فلان لباس را كه آرزوی پوشیدنش را داشتند، بالاخره در فلان حراجی به قیمتی باورنكردنی خریدهاند. اینها همان كسانی هستند كه پشت در بسته فروشگاه فلان برند از صبح زود صف میكشند و ناراحت نمیشوند اگر یك روزشان را صرف خرید از حراجی كنند.
در تهران از این صفهای عریض و طویل كه آدمهای مشتاق حراج تشكیل دادهاند، كم نيست. آنها که از اوایل صبح، مشتاقانه در یك خط مستقیم پشت سر هم میایستند تا وقتی ازدحام جمعیت زیاد شد آنها جزو نفرات اولی باشند كه وارد فروشگاه میشوند و دست روی بهترین اجناس با مناسبترین قیمت میگذارند. اینها تردید را كنار گذاشته و ایمان آوردهاند كه خرید از حراجی همیشه به نفعشان است.
حراج استانداردكاری به دودلها و مرددها نداریم، درباره بدبینها یا آنها كه حراجی را كلاه سر مردم گذاشتن میدانند یا آنها كه همیشه دخلشان از خرجشان كمتر است و پول و حوصلهای برای پرداختن به این موضوعات ندارند، حرف نمیزنیم. از یك حراجی استاندارد میگوییم كه نه قصدش فریب مردم است و نه خرید كردن از آن به ضرر مشتریها.
با اینكه در بیشتر مغازهها مینویسند چانه بیچانه اما همانطور كه ميدانيد شیرینی معامله در فرهنگ ما چانه زدن و تخفیف گرفتن است. در فروشگاهها هنگامی كه فروش عادی برپا است و اجناس، متناسب با فصل عرضه شده، چانه زدن و تخفیف گرفتن كار سختی است.
فروشنده حاضر به پایین آوردن قیمت نیست، او حتی هزار تومان تخفیف دادن را به ضرر خود میداند. فروشنده حرفش این است كه مشتری نباید راضی به متضرر شدن مغازهدار شود و بر سر قیمتی كه كاملا منصفانه است، چانه بزند.
حراجي بدون چانهاما برخي مشتریان به عادتي كه از سالها قبل وجود داشته چانه زدن را حق خود میداند و یك كلام بودن مغازهدار را بر بیتوجهی او به حقوق مشتری حمل میكند. پس یا خسته و دمق از مغازه بیرون میرود و قید خرید را میزند یا میماند و دلچركین خرید میكند.
اما در حراجيها اين حس كمتر به سراغ افراد ميآيد و كمتر كسی دست خالی میماند. در حراجیها بدون اینكه جر و بحثی بین فروشنده و مشتری اتفاق بیفتد، جنس مورد نظر با تخفیفی چشمگیر فروخته میشود. همین است كه افراد در حراجیها حس برنده بودن دارند و دیگر به این فكر نمیكنند با اینكه تخفیف گرفتهاند، ممكن است كالای مورد نظر را با قیمتی بالاتر از قیمت بازار خریده باشند.
همین حس خوشایند ناشی از ارزان خریدن كالاها است كه حراجیها را پرطرفدار كرده است تا آنجا كه در تهران- كه رتبه نخست در تشكیل حراجیها و تخفیف خوردن برندها را دارد- هر روز حراجی تازهای برپا میشود و حتی طرفداران حراج از شهرستانها نیز به پایتخت میآیند.
يك روز «زارا»، روز ديگر «آديداس»، فردا «نايك»، «مانگو»، «بنتون»، «تامي» و اين داستان ادامه دارد...
البته این به آن معنی نیست هر كه به حراجی بیاید حتما چیزی میخرد، چون حتی طرفداران این نوع بازارها نیز در ذهن خود قیمتها را سبك و سنگین میكنند و اگر كالایی ارزش قیمت تعیین شده را نداشته باشد از خریدش صرفنظر میكنند، اما موضوع این است كه همچنان گروه زیادی از مردم بر این باورند كه خرید از حراجی به نفعشان تمام میشود، همان موضوعی كه بقای حراجیها و فروشهای فوقالعاده را تضمین میكند.
شلوغي آزاردهنده در فروشگاههاي برندبا اين حال حراجيهاي استاندارد هم با مشكلاتي دست و پنجه نرم ميكنند. فارغ از واقعی بودن یا نبودن قیمتها در حراجی، نكته آزاردهنده بهويژه در فروشگاههای متعلق به ماركهای معروف، شلوغی و ازدحام است.
در تهران طبیعی است اگر در فصل حراج یك صف دور و دراز از مشتریها پشت در فروشگاهها دیده شود، اما مشتریها هنوز به این وضع عادت نكردهاند. برخي مشتريان بر اين باورند هر كسی كه ابتدای صف قرار بگیرد و زودتر وارد مغازه شود، بهترین اجناس را میخرد و كساني كه آخر صف قرار گرفتهاند و باید تا رسیدن نوبت، انتظار بكشد چارهای جز خرید اجناس مانده ندارد.
تمام شدن سایزها و رنگهای پرطرفدار، دغدغه این افراد است به ويژه اینكه برخی فروشگاهها از ابتدای حراجی فقط اجناسی را در معرض دید عموم میگذارند كه یا تك سایز شده یا تكرنگ است. در این میان هم فروشگاههایی هستند كه اجناسی را كه در طول سال به خاطر برخی عیوب به فروش نرفته است، حراج میكنند و طبیعی است افراد حتی با وجود تخفیف تمایل به خریدشان كمتر است.
اینها مشكلات برخی حراجیها و دغدغه بخشی از مردم است، همانهایی كه گویا شرطی شدهاند و به امید برپا شدن حراجیها، فصول را به پایان میبرند و ولع سیریناپذیرشان برای خریدی بهتر و ارزانتر، بستری مهیا كرده تا در كنار فروشگاههای رو زمینی، در بازارهای نامحدود در دنیای مجازی هم آغاز به كار كنند و از ظروف گرفته تا لباس، لوازم خانه، تجهیزات ساختمان، اتومبیل، لوازم اداری و آلات موسیقی را در تمام فصلهای سال در معرض خرید علاقهمندان قرار دهند.
از حراجيها چطور خريد كنيمبارها به سراغ حراجیها رفتهایم اما شاید هنوز نميدانیم که اینطور بیگدار خرید کردن هم برای خودش قانونی دارد، قانونی نانوشته که دهان به دهان میچرخد و هر تجربه خرید یک بند از این قانون است.
عجله نكنيد در یک چشم به هم زدن مغازه شلوغ ميشود یکی دامن برميدارد آن دیگری جین سبز رنگی را اندازه ميگیرد، یکی از اتاق پرو فریاد ميزند: «لطفا یه سایز بزرگتر» و مادر دخترک به سمت پیشخوان فروشگاه ميدود. در این میان شما مستاصل هستید که چه کار باید بکنید تا از این بلبشوی خرید عقب نيفتيد.
اولین پیشنهاد این است که هول نشوید و فکر کنید که چه میخواهید آن هم دقیق دقیق، شلوار از نوع جین میخواهید یا کتان، کیف دستی بزرگ میخواهید یا مجلسی و شیک و جمع و جور، پالتو میخواهید یا مانتو، پیراهن مجلسی میخواهید یا لباسی که به درد میهمانیهای خانوادگی ميخورد.
در این جور مواقع قیمت اجناس ارزان شما را هول ميکند اما برای همیشه این عادت را از سرتان بیاندازید که هر چیز ارزانی را بخرید. یک ضربالمثل انگلیسی وجود دارد که ميگوید: «اگر خیلی ثروتمند هستید اجناس ارزان بخرید.» این یعنی این که کمیت قربانی کیفیت ميشود و شما مجبور ميشوید سر ماه به دنبال جنس جدید باشید و عملا چند برابر یک جنس گران متحمل هزینه ميشوید.
صبر كنيد ارزانتر ميشودهمیشه حراجها با درصد حراجی پایین آغاز میشوند همانند تمامي حراجیهای کوچک و بزرگ دنیا، اما کمکم تخفیفها که مسلما برای رفاه حال مشتریان است بیشتر و بیشتر ميشود، ۳۰، ۴۰، ۶۰، ۷۰ و گاهی حتی تا ۹۰ درصد هم میرسد مثل برخي لباسهاي بنتون، اما اینجا یک نکته وجود دارد اگر شما از آن دست افرادی هستید که سایزتان مشتری زیاد دارد در روزهای اول اگر جنس مورد دلخواهتان را پیدا کردهاید، غفلت نکنید چراکه یک ساعت بعد دیگر آن را پیدا نميکنید.
این نکته برای کسانی که در برندهای خارجی کالاهای دلخواهشان را پیدا ميکنند به شدت توصیه ميشود، چراکه تمام شدن سایز در روزهای حراج مخصوصا در این دست از فروشگاهها امری معمول است. پس زود پرو کنید و سریع تصمیم بگیرید و بخرید چراکه بعدها پشیمان ميشوید.
برندها هميشه در اولويت نميتوان محبوبیت و طرفداران پرشمار برندهای معروف را نادیده گرفت. گرایش برندهای معروف خارجی برای اعمال تخفیف در ایران سابقه چندان طولانی ندارد. تاسیس شعبههای مختلف پوشاک و البسه مشهور و شناخته شده جهانی در ایران از زمانی آغاز شد که گستره فعالیتهای اقتصادی در کشور آزادی بیشتری به خود دید و اگرچه هنوز در خیابانهای شهر و در دسترس طبقه خاصی از مردم هستند، اما تا حدودی توانستهاند بازار خود را در میان خریداران پیدا کنند.
توصیه دیگر این است که اگر شما هم یکی از علاقهمندان به خرید از برندهای معروف هستید، سعی کنید حراجهای بزرگ و آخر سال این فروشگاهها را از دست ندهید، چراکه آنها حداکثر سالی یک تا دو بار دست به حراج ميزنند.
چانه بيچانه فهرستي از مراكز و پاساژهایی که ميشناسید، تهیه کنید. این کار را هربار که به بازار ميروید و بازارهای جدیدی پیدا ميکنید انجام دهید. سعی کنید در ۱۰ الی ۱۵ روز اوج حراج فصل حتما به بوتیکها و بازارهایی که از قبل از آنها خرید کردهاید سر بزنید. این کار موجب میشود قدرت انتخاب و خرید بهتری داشته باشيد.
یک توصیه دیگر، در حراجها هیچ وقت سعی نکنید بر سر قیمت چانه بزنید این کار باعث میشود فروشنده جنس شما را به خریداری که پشت سر شما ایستاده و منتظر است تا شما خریدتان را زمین بگذارید، بدهد، فروشنده عصبانی در انجام اینکار هیچ شوخی ندارد.