به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران مشهد، مشهد به دليل پايتختي معنوياش بايد شهري الگومدار براي توسعه ديگر شهرهاي كشور نيز باشد و از بعد خارجي نيازمند آن است كه تا سال 1400 به آنچنان زيرساختهاي مختلف اجتماعي، سياسي، هنري، عمراني و اقتصادي برسد كه بتواند لقب پايتخت معنوي را بيشتر از قبل و با جديت از آن خود كند.
در شهرهاي بزرگ تحرك اجتماعي و تغيير پايگاه طبقاتي به راحتي صورت ميگيرد. اين موضوع بيشتر ناشي از تراكم جمعيت و وجود فرهنگهاي گوناگون و رنگ باختن برخي از آنها و اختلاط با هويت شهري و گسترش منطقههاي حاشيهنشين و در نتيجه ايجاد فاصله ميان قشرهاي مختلف در اين جوامع است. شايد به همين دليل است كه به فهرست برنامههاي اجرايي شهرداري مشهد براي دستيابي به اهداف درازمدت پروژههايي قرار دارند كه حس همگرايي شهروندي، محلهمداري و ارتباط آدمها را تقويت ميكنند. مشهد قصد پيشرفت دارد اما مديرانش معتقدند كه بايد بر اين اسب دونده، مهاري از جنس پايداري زد چرا كه توسعه ناپايدار راه به مقصد نميرساند.
از سوي ديگر تاكيد بر كليتهاي ديني و ملي در طرحهاي توسعهاي شهر از اولويتهاي مفهومي بسياري از جنبههاي پيشرفت مشهد هستند كه وجود حرم مطهر به عنوان نماد ملي و اسلامي ايران در مشهد قرار دارد. اكنون در اين مجال كوتاه برآنيم تا از پنجره چشمان شهر به مشهد سالهاي آينده بنگريم.
چشم انداز اقتصادي شهر مشهد
دخل و خرجهاي پايتخت دوم
موتور متحركه هر شهر با اقتصاد آنروشن ميشود.ميگويند؛ايرانيها قديميترين تاجران جهان بودهاند آنچنانكه سعدي نيز در روايتي حكايت ذهن تجارييك بازرگان را با آب و تابي وصفناپذير نقل ميكند. درسفرهاي ماركوپولو نيز از ايرانيها بهعنوانتاجراني اقتصاددان و آشنا به بازارهاي جهاني ياد ميشود.
اكنونمشهد مهد بسياري از برنامه هاي اقتصادي ايرانيهاست و به دليل آنكه بسياري از معاملات اقتصادي در اين شهر صورت ميگيرد. مديران شهري با پذيرفتن اين اصل در پي ايجاد شرايط بهتر براي توفيق فعاليتهاي اقتصادي در شهر هستند. اقتصاد مدرن يكي ديگر از اهدافي است كه در چشمانداز توسعه بلند مدت شهر مشهد منظور نظر مديران شهري قرار دارد كه با توسعه زير ساختهاي الكترونيك، افزايش فضاهاي بينالمللي نمايشگاهي، جذب سرمايهگذار داخلي و خارجي، تقويت ترانزيت كالا از مشهد به منظور تبديل اين كلانشهر مذهبي به نقطه اتصال شرق و غرب و... محقق خواهد شد.
در كنار توجه به بازارهاي محلي و عمومي، شهرداري مشهد با ارتقاي مولفههاي ديگر بنا دارد به توسعه اقتصاد شهري، حال و هواي پرتحركي بدهد.
بالا رفتن سطح كيفي زندگي در شهر
اما آنچه امروز بر ابعاد مصائب مشهد ميافزايد آن است كه طي ده سال گذشته به جاي توسعه و ارتقاي فرايندهاي برنامهريزي شهر مشهد، ابزارهاي موجود هدايت توسعه شهر مانند ضوابط و مقررات شهري يا رها شده يا در جهت نيازهاي روزمره شهر ( تامين درآمد براي هزينههاي اداره شهر) تغيير ماهيت يافته است.
شهرداري مشهد در سالهاي آينده و در صورت تصويب به موقع طرح جامع مشهد در گام اول كارآمدسازي دوباره اين ابزارهاي حداقلي، در راستاي تحقق چشمانداز را فراهم خواهد كرد تا بستر تعاملهاي موجود امروزه براي مشهد قابل ترسيم باشد. در اين ميان برنامهريزي شهرها نيازمند ايجاد هماهنگي ميان دستگاههاي تصميمگيرنده در حوزه فرهنگي و اجتماعي است كه هر كدام به گونهاي داراي تجربياتي در برنامههاي فرهنگي، اجتماعي و تفريحي هستند.
البته لازمه حل مسائل شهري و بحرانها اصلاح رفتار شهروندان و وجود فرهنگ مناسب شهرنشيني است. دو مقولهاي كه پايه واساس پايداري و دوام هرشهر است. در اين ميان، شهرداري مشهد بيشترين فعاليتها را براي بالا بردن سطح كيفي زندگي شهري انجام داده است با اين نيت كه اين مسئله علاوه بر تاثير مستقيمي كه روي روحيه وحس شهروندي اهالي شهر ميگذارد ميتواند در گردش چرخهاي اقتصادي مشهد نيز اثرگذار باشد. مشهد آينده بايد شهري روان با رفاه عمومي و زير ساختهاي مناسب، همراه با تعديل نابرابريها و تامين عادلانه حقوق شهروندي باشد.
مشهدگردي؛ طلوع آفتاب گردشگري
تا به حال در برنامههاي شهري و كشوري مسئله گردشگري چندان مورد توجه نبوده است. اصولا شهرهاي تاريخي ايران بازديدكنندههايي داشتهاند و با تاكيد بر همين مسئله غفلت دامنهداري در زمينه ايجاد بسترهاي افزايش توريسم در شهرهاي ديگر پديد آمده است.
مشهد همواره و هر سال بيشتر از سال قبل زائر و شيفته بارگاه حرم مطهر داشته است، اما حضور 25 تا 40 ميليون زائر نيازمند مديريت و ساماندهي بيشتر است. فعاليتهاي شهرداري مشهد در اين مدت نشان از آن دارد مديران پايتخت معنوي كشور نيز به فكر سهم خواهي از حجم توريست و زائر جهاني و ايراني هستند.
مديران شهري اكنون بر اين باورند كه علاوه بر حضور ميليوني زائر امام رضا(ع) با افزايش حجم فعاليتهاي فرهنگي و هنري و همچنين بالا رفتن سطح كيفي ابنيه كهن مشهد ميتوانند پذيراي مهمانهاي خارجي باشند واين مسئله ميتواند موتور حركتي براي ديگر فعاليتهاي اقتصادي پايتخت به حساب بيايد.
آينده مشهد به عنوان يك كشور اسلامي بايد بيش از اينها به مسئله توريستم اهميت دهد و دراين ميان شهرداري پايتخت معنوي به همراه ديگر بخش هاي مديريت شهري با اين هدف به برنامهريزي كلان نشستهاند.
چشم انداز فرهنگي و اجتماعي شهر مشهد
تار و پود زيبايي
تغيير مديريت شهرداري به مديريت شهري، از الزامات شكلگيريتفكرشهروندگرايي و مشاركت شهرونديو شهروندي با رويكرد فرهنگ شهرنشيني است. جامعهشناسان معتقد هستند كه مشاركت شهروندان بايد از سطحيترين موارد تا طرحهاي بزرگ شهري ديده شود. در صورتي كه اين امر صورت گيرد مردم براي سرمايهگذاري در حوزه شهري تشويق شده و سرمايههاي بخش خصوصي به اين سمت سرازير ميشود و مشكلات كمبود اعتبار ومالي شهرداري نيز براي اجراي پروژههاي شهري تا حدودي مرتفع خواهد شد.
در واقع احساس شهروندي مشاركت مالي را نيز از سوي شهروندان به دنبال خواهد داشت و شهروندان در سرمايه گذاري وسود دهي شهر خود را سهيم ميكنند. دراين رابطه شهردار مشهد معتقد است كه كار مردم را بايد به دست خود مردم سپرد و با ايجاد بستر مناسب براي حضور آنان در همه ابعاد به صورت عادلانه و يكنواخت، اداره شهر را به آنان واگذار كرد. چرا كه هزينه شهر را همين شهروندان پرداخت ميكنند.
به گفته «پژمان»، معتمدان محلات بايد به كار شهرداري نظارت كنند و در زمينههاي شهري به شهروندان آموزش همگاني دهند، چرا كه محلات پايه واساس جامعه هستند و معضلات اجتماعي بايد از محلات برطرف و به تدريج از سطح اجتماع برداشته شود. مديران شهري به اين نتيجه رسيدهاند كه هويت محلهاي مي تواند به عنوان زمينهاي عملي و در دسترس براي مشاركت مدني شهروندان مورد توجه قرار گيرد.
مشاركتهاي اجتماعي مردمي، استفاده از قابليتهاي وتواناييهاي شهروندان در ساماندهي امور شهر، افزايش توان مديريت شهري در اجراي پروژهها و طرحها، احصاي مشكلات و چالشهاي واقعي شهروندان و ساكنان هر محله وتعامل با حوزههاي دولتي وعمومي از مهمترين اهداف رويكرد محله محوري در مديريت شهري و دستگاهها نيز شوراياريها هستند كه تاكنون اين حلقه، مفقوده بوده است. اظهارات مسئولان مديريت شهري نشان ميدهد كه لزوم مشاركت شهروندان در مسائل شهري را درك كردهاند ودر تلاش هستند با اقدامات هدفدار شهرداري براي رسيدن به اين خواسته، روحيه شهروندي و همياري گروهي را در ساكنان پايتخت تقويت كرده و از مشكلات اين كلان شهر بكاهند.
مشاركت مردمي و كاهش آسيبهاي اجتماعي
همانگونه كه ما شهرها را ميسازيم، شهرها نيز به نوعي ما را ميسازند، همانگونه كه ما خانههايمان را ميسازيم، آنها نيز در شكل دادن ما نقش عمدهاي بازي ميكنند. شايد به همين دليل است كه وقتي در يك بافت فرسوده و يا يك منطقه فقيرنشين زندگي ميكنيد، احساس رخوت و فرسودگي به شما سرايت ميكند و وقتي كه در خيابانهاي پرهياهوي شهر حركت ميكنيد، آرامش و ثبات خود را از كف ميدهيد.
نه تنها معماران و شهرسازان، بلكه روانشناسان و پژوهندگان علوم اجتماعي نيز معتقدند كه محلههاي نامناسب ميتوانند مضاعفكننده آسيبها ومعضلات اجتماعي باشند. دراين ميان اگر ساكنان يك محله و يا يك خيابان از مديران شهري خود توقع انجام امور اصلاحي صددرصدي دارند بايد به انتظار بنشينند و شاهد از بين رفتن هويت محلهاي خود باشند چرا كه در جهان امروز مديران شهري مروج نگاههاي كلان و الگوساز به حساب ميآيند و بس!
دراين ميان مشاركت مردمي براي حفظ و بهبود شرايط محلي يك مسئله اثبات شده و بينقص است. اكنون كه شوراياريها به مدد شهرداري مشهد آمدهاند تا از نزديك مشكلات را حس كرده و به مقامات مسئول انتقال بدهند خوب است كه از توان اجرايي آنها براي رسيدگي به مشكلات محلهاي بهره كافي برد. كمك و ياري به منتخبان محلهها براي شناخت و پويش مشكلات و معضلات يك محله يا يك كوچه و حتي يك بنبست باريك در انتهاي يك خيابان گمنام، ميتواند اولين قدم در اين مسير باشد.
پس از روشن شدن و به فهرست در آمدن مشكلات، قدم بعدي را ميتوان يافتن راههاي مردمي براي حل و فصل شدن دانست و اكنون كه ابزارهايي چون گروههاي مردمي مستقر در مساجد، شوراهاي حل اختلاف و... در هر محلهاي نقش محوري و كليدي دارند، ميتوان به اين مهم اميدوار بود. آشتيدادن مدعيان قديمي، حذف رقابتهاي همسايگي و اقتصادي رايج، ايجاد تفاهمنامههاي عملي براي رسيدگي به فضاي محله و... از جمله اين مسائل هستند.
دراين ميان مشكلات و گرههاي كوري هم هست كه تنها به دست تواناي قانون حل ميشود. اين دسته از مشكلات ميتواند از طريق مشاركت عمومي فهرست شده و با پيگيري شوراياران به اطلاع مديران شهري برسد تا آنها شرايط حل آن را فراهم كنند. نظام اجتماعي كه از آن به محلهمحوري ياد ميكنند همينهاست و اگر محقق نشود شاهد از بين رفتن باقي مانده ناچيز بسياري از محلههاي قديمي خواهيم بود.
دراين ميان نقش شورايار محله نيز روشن است. او مسئول و زبان ناطق اهالي در پيش روي مديران شهري است و بايد از حقوق همه دفاع كند. بسياري از ما خواستار تحول در شرايط محله محل سكونتمان هستيم اما نميدانيم كه در زندگي امروزي تحول بايد از تفكر ات آغاز و به سمت شهر و بدنه آن كشيده شود.
اين نوشدارويي است كه بايد قبل از مرگ سهراب به اين خيابان برسد، مديران شهري نيز با برنامههايي چون افزايش سطح آگاهي شهروندان، همكاري با نيروي انتظامي براي توسعه امنيت در سطح محلهها و شهر، ايجاد تاسيسات عمراني براي مقابله فيزيكي با بزهكاري و ... به ياري هم محلهايها و شهروندان شهر آمدهاند تا به خطيرترين وظيفهشان كه همان مقابله با بروز آسيبهاي اجتماعي است كمك كنند.
فرهنگ در بدنه يك شهر ديني
چند سالي است كه در شهرهاي ايران، شاهد افزايش كاربرد كلمه فرهنگ و حقوق شهروندي هستيم. اين افزايش چشمگير بيش از آنكه نشانه مطالبات مردمي در اين حوزه باشد نشان از فرهنگ سازي اصولي دارد. به نظر ميرسد مديران شهري با پيش فرض بالا بردن سطح فرهنگ شهر، دست دردست واحدهاي فرهنگي، اجتماعي وهنري ميدهند تا با همكاري رسانه اقدام كنند. به اعتقاد بسياري از كارشناسان، هر شهر ي در كنار ساخت فضاها و كالبد شهر، نيازمند برقراري روابط معقول بين محيط طبيعي و فيزيكي با وضع اجتماعي و فرهنگي است. به طور معمول در كلانشهرها و شهرهاي بزرگ ريشه بسياري از بحرانهاي بزرگ و زنجيرهاي را بايد در ضعف فرهنگ بومي و محلهاي دنبال كرد.
چشمانداز سياسي شهر مشهد
اگر چه مشهد يكي از شهرهاي كشورمان است اما به لحاظ وجود بارگاه حضرت ثامنالحجج(ع) نقش سياسي پررنگي در معادلات كشور دارد. درافق توسعه بلند مدت شهر مشهد، بخش قابل توجهي از آرمانهاي مطرح شده برآنند تا دومينكلانشهر كشور را با چنان ساختاري همراه كنند كه در آيندهاي نه چندان دور شاهد شهري با اصالت و هويت ايراني اسلامي باشيم، شهري كه براي رشد و تعالي و حيات طيبه سامان يافته و نمونه قابل استنادي در ميان شهرهاي مطرح ديگر كشورهاي اسلامي باشد.
با اين باور توسعه همه جانبه و هماهنگ مشهد از اولويتهاي مديران شهري است. كسب رضايت شهروندي، ارتقاي سطح كيفي ساخت وساز، بالابردن ضريب امنيت اجتماعي و... بخشهايي از فعاليت مديراني است كه ميخواهند مشهد را حتي به لحاظ سياسي شهري برجسته كنند. از سوي ديگر وقتي قرار باشد در شهري زندگي كنيم كه پايتخت معنوي كشور است نيازمند آنيم كه تجلي روحيه اسلامي را در جاي جاي شهرمان شاهد باشيم. فرمودههاي رهبري نيز نشان از توجه ويژه ايشان به مطرح شدن نمادهاي اسلامي در ساخت شهرها و به خصوص هويت بخشيدن به پايتخت معنوي دارد.
اينها در حالي است كه به دليل رشد بيبرنامه شهر آنچه كه بيش از همه موجب ملال دلسوزان شده، نبود توجه به معيارهاي ديني و ملي در ساخت وساز است.
در روزگاري كه هياهوي شهر مخل آسايش است و نماي بدقواره سازههاي شبه مدرن مشهد، چشمآزار، چه امري دلانگيزتر از جلالت وشكوه ظاهري و باطني يك معماري اسلامي و ديني است؟ در روزگار ما و در شهري كه آن روزها را سپري ميكنيم، يافتن چنين مكانهايي جز با توسل به ساختههاي كهن امكانپذير نيست. اين در حالي است كه بسياري از كشورهاي اسلامي مانند مالزي بسياري از اصول شهرسازي بر مدار معنويت در معماري ديني و شهرسازي اسلامي ميچرخد. در فرهنگ اسلامي نيز مسجد به عنوان گلوگاه و محل اصلي شهرها از توجه ويژهاي برخوردار است. شايد به همين دليل باشد كه مديران شهري در برنامهريزيهاي كلان خود با محوريت قرار دادن الگوهاي صحيح شهرسازي اسلامي برآنند تا جلوههاي مادي شهر را به مكاني براي تجلي امر قدسي بدل سازند.
اين امر در كنار صميميتي كه به علت نفوذ شهر در دل مردم مسلمانش ايجاد ميكند، ميتواند شهرنشيني مشهد را به يك تجربه ديني روزمره بدل كند.
برنامههاي مديران شهري براي توسعه پايدار شهر مشهد فراوان است اما ميتوان آن را به فهرست كوتاهي تقليل داد كه عمل به هر بخش آن ميتواند فرداي مشهد را بهتر از امروزش كند. اين چشمانداز كه در حقيقت سيماي مطلوب شهر در افق طرح و ميثاقي براي توسعه پايدار كلانشهر مشهد و پايتخت معنوي كشور ماست، هماهنگ با چشمانداز بيست ساله كشور تنظيم شده و مبتني بر آرمانهاي زير است:
مشهد؛ شهري زيارتي، سياحتي و مذهبي كه ميخواهد مركزي الهام بخش با خدمات گردشگري در سطح جهاني و مرجع زيارتي شيعيان باشد. شهري كه براي رشد وتعالي انساني وحيات طيبه، سامان يافته است.
مشهد؛شهري دانشپايه، هوشمند و جهاني ميشود كه مردمي سازي و تجاري سازي فنآوريهاي جديد شهري را مد نظر دارد.
مشهد؛ شهري سرسبز و زيبا، شاداب و سرزنده، مفرح و شاداب با فضاهاي عمومي متنوع و گسترده كه حس زندگي بهتر در شهروندان ايجاد ميكند.
مشهد؛ شهري امن و مقاوم در برابر انواع آسيبها و مقاوم در برابر مخاطرات و سوانح خواهد شد تا اهالياش سرشان را با خيال راحت روي بالش بگذارند.
مشهد؛ شهري پايدار و منسجم با ساختاري مناسب براي سكونت، فعاليت وفراغت خواهد شد تا نسلهاي مختلف بتوانند در كنار هم در آن زندگي كنند.
مشهد؛ كلانشهري با عملكردهاي ملي و جهاني و با اقتصادي مدرن و مركزيت امور فرهنگي - پژوهشي در سطح كشور و جزء چند كشور مهم و برتر منطقه تا به حد واندازههاي پايتخت معنوي برسد./س