پدر خانواده که نظافتچی بیمارستان امامخمینی دهدشت بود آن شب شیفت داشت ولی سرکار نرفت، انگار میدانست دست تقدیر قرار است او و عزیزانش را بگیرد.
ساعت سه نیمهشب دردناکترین لحظه برای خانواده علیپناه حمیدیخواه بود؛ بر اثر نشت گاز در یکی از اتاقهای خواب، شش نفر از اعضای این خانواده طعمه حریق شدند.
پس از این واقعه هولناک اعضای خانواده بر اثر شدت جراحات وارده یکی پس از دیگری از دار دنیا رفتند و هفت عضو باقی مانده از این خانواده سالهاست چشمانتظار حمایت هستند.
صادق حمیدیخواه که الان بهعنوان سرپرست شش عضو باقی مانده از حریق است میگوید: با مرگ شش تن از اعضای خانواده کمر همه ما شکست.
صادق پدر خود را کارمند نمونه بیمارستان خواند و گفت: پدرم تا وقتی زنده بود با عشق کار میکرد و همیشه به موقع سر کار خود حاضر میشد تا به نظافت بیمارستان برسد و نام علی پناه حمیدیخواه زبانزد پرسنل بیمارستان و اهالی محله بود.
وی با ابراز گله از بیتوجهی مسئولان به سرنوشت دردناک این خانواده ادامه داد: این بزرگترین امتحان الهی بود که شش عضو خانوادهای در چنین واقعه دلخراشی از بین بروند تا بازماندگان مورد ترحم دیگران قرار گیرند اما کسی این موضوع را درک نمیکند که ما چه دردی میکشیم.
حمیدیخواه با ابراز اینکه اکنون با هزینههای سرسام آور زندگی، دست و پنجه نرم میکنیم گفت: حقوق ناچیز پدر کفاف خرجی زندگی و هزینه درمان ما را نمیدهد.
وی در ادامه افزود: به خاطر وضعیت جسمی و آثار سوختگی که در بدن دارم مردم طور دیگری به ما نگاه میکنند و هر جا دنبال کاری رفتم کسی به من کار نداد.
کلثوم حمیدیخواه که صورتش هنوز منقوش به آثار سوختگی است نیز میگوید: برای درمان صورتم بارها عمل زیبایی انجام دادهام ولی به خاطر عمق سوختگی هنوز نیاز به عمل دارم.
کلثوم هزینه بالای عمل را مانع از ادامه ترمیم خواند و اذعان داشت: برای عمل جراحی باید به بیمارستانهای تخصصی خارج از استان مراجعه کنم و با چند بار عمل ترمیم زیبایی صورتم را بهدست خواهم آورد.
این دختر جوان با بیان اینکه حتی کرایه رفت و برگشت از عهده ما بر نمیآید افزود: توانایی پرداخت هزینه بیمارستان خصوصی را ندارم و در بیمارستان دولتی هم به سختی وقت ویزیت میدهند.
وی با اشاره به مشکلات مالی این خانواده بیسرپرست خاطرنشان کرد: اگر برادرم جایی مشغول بکار بود تا حدودی از بار مالی ما کاسته میشد.
کلثوم حمایت بهزیستی شهرستان را در حد ناچیز عنوان کرد و گفت: با گذشت بیش از 14 سال از آن اتفاق، مدت دو سالی میشود که چتر حمایت این نهاد حمایتی را بر سر خود احساس میکنم ولی تنها در حد مستمری بسیار ناچیز از من حمایت میشود در حالیکه نیاز اساسی من ترمیم صورتم است.
خواهران کلثوم نیز با تأیید حرفهای او گفتند: وضع فجیع صورتش باعث شده همواره از دید دیگران خود را پنهان کند و از بهزیستی انتظار پرداخت هزینه عمل داریم.
این دختر جوان همچنان چشم امید به دستان سخاوتمند خیرین آخرتساز دارد تا با پرداخت هزینه عمل جراحی صورت خود به اجتماع بازگردد و بتواند در میان جمع حاضر شود.
او که سالها به خاطر چهره سوختهاش مجبور به گوشهنشینی در کنج خانه است هر بار در آیینه به چهره خود مینگرد با یادآوری داغ عزیزانش، صحنههای آن واقعه دردناک در ذهنش تداعی میشود.
به امید آنکه خیرین به فکر چارهای برای درمان این دختر جوان بیفتند تا بیشتر از این رنجیدهخاطر نشود./ج1