نيما رئيسي درحالي پس از پنج سال با سريال «پروانه» به تلويزيون بازگشت كه همزمان يكي از اولين تجربه‌هاي تلويزيوني‌اش، سريال «داستان يك شهر» را نيز روي آنتن شبكه آي فيلم دارد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، او كه با سريال موفق «ميوه ممنوعه» مي‌توانست مسيري متفاوت را در دنياي بازيگري طي كند، با وسواسي بيش از پيش به پيشنهادهاي كاري‌اش نگاه كرد تا مدت‌ها به اميد يك اتفاق ويژه از تلويزيون فاصله بگيرد. بازيگر سريال «پروانه» مهمان باني فيلم شد تا از بازي در نقش طالبي (ساواكي) در سريال «پروانه»، پنج سال دوري از تلويزيون، تغيير نگرش و ديدگاهش در احتياط بسيار هنگام قبول پيشنهادات بازيگري و... صحبت كند:



فكر مي‌كنم بعد از سريال «ميوه ممنوعه» هيچ حضور تلويزيوني (سريال) نداشتيد؟

ـ بله من پس از پنج سال در سريال «پروانه» به كارگرداني آقاي جليل سامان و به تهيه‌كنندگي آقاي سهراب‌پور بازي كردم و طلسم را شكاندم!

در اين مدت گويا يكي ـ دو تله‌فيلم كار كردي؟

ـ بله ولي از آنجا كه معمولاً تله‌فيلم‌ها مظلوم هستند و پخش كوچولويي دارند ناديده گرفته مي‌شوند، اگرچه براي ساخت يك تله‌فيلم هم گروه زحمت بسيار مي‌كشند.

پيشنهادي در اين چند سال نداشتيد؟

ـ طبيعتاً بوده ولي خب من يكسري سخت‌گيري داشته و دارم كه البته سعي مي‌كنم آن را ترك كنم چون وقتي فكر مي‌كنم، مي‌فهمم بضاعت ما همين است و من بايد با اين شرايط كنار بيايم. به هر حال ما در سينماي آمريكا و اروپا كه كار نمي‌كنيم. شرايط ما همين است كه اميدوارم بهتر شود.

در واقع از اين همه سخت‌گيري كه به 5 سال كار نكردنت در عرصه تلويزيون انجاميد پشيمان هستيد؟

ـ نه پشيمان نيستم ولي سعي مي‌كنم از اين به بعد تا اين حد مراقبت نكنم.

 الان هم در حال پخش مجدد از شبكه آي فيلم است؟

ـ واقعاً؟ چه خوب كه گفتيد! مي‌بينم. آن زمان دوست داشتم پس از آن سريال كه كار موفقي هم بود، يكسري اتفاقات خوب برايم بيفتد ولي بعد از سريال «ميوه ممنوعه» كاملاً نااميد بودم. انتظاري هم نداشتم و شرايط برايم عادي شده بود. سريال «ميوه ممنوعه» را كار كردم چون هم آقاي فتحي را دوست داشتم و هم نقش را، بنابراين همه چيز عالي بود.

در اين روزها شما بيشتر وقتت را به تئاتر، دوبله و... مي‌گذراني؟

ـ تئاتر و گاهي هم راديو، برنامه‌هايي مثل «راديو هفت» و برخي مواقع نريشن‌خواني تيزرهاي كوتاه تبليغاتي...

و دوبله؟

ـ دوبله يك عقبه 10 ساله براي من دارد. ما اوايل دهه هشتاد يكسري انيميشن به شكلي كاملاً كوتاه كار كرديم با اين توضيح داخل پرانتز كه يك تشابه اسم و فاميل هميشه اين شبهه را به وجود مي‌آورد كه من مدت‌ها است كار دوبله مي‌كنم و... درحاليكه من هرگز به شكل حرفه‌اي كار دوبله انجام نداده‌ام و شايد تعداد كارهاي من در دوبله به تعداد انگشتان دو دست برسد و نه بيشتر، بيشتر كار من ذوقي بوده و البته در عرصه دوبله انيميشن هم كار مي‌كردم آن هم نه به شكل حرفه‌اي.

و در مورد تئاتر نظري كاملاً متفاوت داري؟

ـ بله دقيقاً همين طور است. من ارديبهشت سال گذشته نمايش «بعد از سقوط» را با خانم محامدي كار كردم. بعد از آن هم قرار بود سر كار نيما دهقان باشم كه به دليل همزماني با سريال «پروانه» نتوانستم آنجا در خدمت دوستان باشم. اي كاش اين دو كار همزمان با هم نبود و من مي‌توانستم به هر دو كار مورد علاقه‌ام برسم.

اين روزها مشغول كار جديدي نشديد؟

ـ بيشتر مشغول ديدن دسترنج آقاي سامان و دوستانشان هستم و كار جدي و قابل گفتني فعلاً در اين عرصه ندارم.

برويم سراغ سريال «پروانه»، آيا تو براي حضور در اين سريال وسواس به قول خودت هميشگي را كنار گذاشتي يا اينكه فيلمنامه و نقش هر آنچه تو را جذب مي‌كند با خود به همراه داشت؟

ـ من ايراد بزرگي دارم ـ كه البته به نظر خودم اين روزها يك ايراد است ـ و آن اين كه دوست ندارم نقشي را در يك اثر بازي كنم كه تنها حضور داشته باشم. در واقع نمي‌خواهم تنها در سيستم بازيگري يك كار باشم و بس! شخصيت طالبي در سريال «پروانه» كاراكتري بود كه واقعاً ويژگي‌هاي لازم را براي من داشت و به فاكتورهاي ذهني‌ام نزديك بود.

 طوريكه اگر به خاطر حضور در يك نمايش من از انجام آن محروم مي‌شدم حتماً امروز ناراحت بودم، بنابراين خيلي خوشحال هستم كه در اين كار بازي كردم و از آقاي سامان و سهراب‌پور هم تشكر مي‌كنم كه اين فرصت را به من دادند تا اين نقش را بازي كنم. ضمن اينكه دوستان با شرايط و كارهاي من هم همراهي كردند تا اين اتفاق خوب رخ بدهد.

معمولاً ايفاي نقش‌هاي تاريخي (حتي تاريخ معاصر) نيازمند آن است تا بازيگر ضمن شناخت خصوصيات و ويژگي‌هاي آن برهه تاريخي به روانشناسي شخصيتي انسان‌ها در آن دوره و تأثير اتفاقات سياسي و... نيز آشنا باشد يا حداقل با اطلاعات كافي، كاراكترش را طراحي كند. شما در ايفاي شخصيت «طالبي» چه مسيري را طي كرديد؟

- من اصولاً به دهه پنجاه، شصت و هفتاد ميلادي علاقه‌مند هستم. موسيقي، تئاتر، سينما و حتي شيوه لباس پوشيدن و... آن دوره را دوست دارم، بنابراين حال و هواي آن دوره را مي‌شناختم و جالب اينكه آثاري را كه درباره و با فضاي آن سال‌ها ساخته مي‌شود را دنبال مي‌كنم. درباره كاراكتر طالبي نيز صحبت‌هايي طولاني با آقاي سامان داشتم و چه پيش از كار و چه در طول كار تعامل بسيار خوبي بين ما برقرار بود و آقاي سامان از آن دست كارگرداناني هستند كه بازيگرانشان را با وسواس بسيار زياد هدايت مي‌كنند.

 شايد خيلي از بازيگران، با اين سبك كار ارتباط برقرار نكنند اما من شيوه كار آقاي سامان را دوست داشتم. اين روزها ديده شده كه برخي بازيگران هستند كه كارگردانان را هدايت مي‌كنند (مي‌خندد) جالب اينكه هيچ كس با اين مسئله مشكل ندارد و همه با اين ماجرا كنار مي‌آيند و خوشحال مي‌شوند.

 راستش را بخواهيد من با اين شيوه به شدت مخالف هستم و به جايگاه كارگردان و هدايتش به شدت اعتقاد دارم. سريال «پروانه» براي من بسيار موقعيت مغتنمي بود. نمي‌خواهم مقايسه كنم، اما زماني كه من سر سريال آقاي فتحي «ميوه ممنوعه» هم بودم به همين ترتيب از اين كه هدايت مي‌شوم بسيار لذت مي‌بردم.

به نظرم اينكه تو به كارگردانت اعتماد داشته باشي، فرصتي است تا بتواني هر بار نقشي متفاوت را به نمايش بگذاري. به نظر من بازيگر به تنهايي نمي‌تواند يك شخصيت را جذاب و ماندگار خلق كند. هدايت بازيگر از بيرون است كه مي‌تواند مسير درست را به او نشان دهد. من از آقاي سامان ممنون هستم كه درست و مدبرانه مرا راهنمايي كردند.

شخصيت طالبي در فيلمنامه هم تا اين حد مرموز و تو در تو تعريف شده يا اينكه خواسته كارگردان و بازيگر اين نقش بود كه نقش در سايه حركت كند و دستش تا پايان رو نشود؟

- شخصيت در فيلمنامه هم مرموز بود و هرگز كاراكتر رويي نبود، اما با يك اشاره و كمي عميق شدن در نقش بازيگر بايد بفهمد كه اين آدم از چه جنسي است و چگونه بايد اجرا شود.
من معتقد هستم به غير از فيلمنامه كه نيازمند تعليق است، بازي بازيگر نيز نيازمند تعليق است.

البته شخصيت طالبي خودش يكي از نقاط تعليق قصه است.

- بله موافقم، به نظر من هم كاراكتر جذاب كاراكتري است كه دستش را همه جا و زود رو نكند و كم‌كم در طول قصه خرج شود. ما سر هر پلان و حتي هر ديالوگ در اين باره با آقاي سامان صحبت مي‌كرديم و اين بده بستان در طول كار براي من بسيار لذتبخش بود.

يكي از نقاط ضعف اكثر فيلمنامه‌هاي ما در شخصيت‌پردازي، عدم تعريف كامل كاراكتر و از آن مهم‌تر به فينال نرساندن كاراكتر در دل قصه است. در شخصيت طالبي در سريال «پروانه» آيا اين فينال درست اتفاق مي‌افتد؟


- اگر نخواهم اغراق كنم، بايد بگويم كاراكتر طالبي در انتهاي اين سريال تماشاگرش را سورپرايز مي‌كند و فينال درست و منطقي در انتظار شخصيت است. البته بايد بگذاريم و منتظر بمانيم تا تماشاگران و شما راجع به اين مسئله قضاوت كنيد. يادم مي‌آيد ما يك تله‌فيلم با نام «تنگنا» (عليرضا بذرافشان) كار كرديم كه من آنجا با دوست عزيزم شهاب حسيني همبازي بودم. در آن فيلم تلويزيوني تعليق نه تنها در فيلمنامه به چشم مي‌خورد، بلكه خود كاراكترها نيز از اين تعليق بي‌نصيب نبودند و همين ويژگي به جذاب‌تر شدن‌ اثر كمك دو چنداني مي‌كرد.

از حاصل كارتان در اين سريال، پس از پنج سال راضي هستيد؟

- اين شيوه انتخاب، بازي در يك كار پس از پنج سال خيلي لذتبخش‌ بود. اما ازاين به بعد دلم مي‌خواهد از اين سخت‌گيري و مراقبت كمي دست بكشم و يك مقدار راحت‌تر بپذيرم و كار كنم.

اما در روزگار امروز اين همه وسواس و سخت‌گيري عاملي است كه بازيگر فراموش مي‌شود.

- بله و هر بار كه تو مي‌آيي اگرچه يك تازگي و طراوت در كارت وجود دارد، اما اين نبودن ضررهايي هم دارد. به نظرم بايد يك مقدار حساسيت‌هايم را كم كنم، اما مراقب باشم كه ايفاگر نقش و كاري باشم كه برايم قابل دفاع باشد.

يادي كنيم از «داستان يك شهر» كه احتمالاً جزو اولين فعاليت‌هاي تصويري شما هم بوده است؟

- بله تقريباً...

قبل از اين سريال هم كاري كرده بوديد؟

- بله سريال «حباب» را با آقاي ابوالقاسم معارفي كار كرده بودم. تهيه‌كننده آن كار هم آقاي حسين پاكدل بودند، در آن كار من نوزده سالم بود و با خانم گوهر خيرانديش و آقاي ناصر آقايي و... همبازي بودم. بعد از آن هم بيشتر تله‌فيلم كار كردم با آقايان كريمي و احمد اميني و...

اما با داستان «يك شهر» شناخته شدي؟

- بسيار كار شريفي براي من بود و همان موقع هم بدون اينكه آقاي فرهادي موفقيت‌هاي امروزشان را به دست بياورند، معلوم بود كه ايشان كارگردان كار بلدي هستند. در كل نگاه متفاوتي داشتند و البته آدم‌هايي مثل مرا بد عادت كردند تا در ادامه هر كاري را انجام ندهيم.

پس علاقه‌مند هستيد كه امروز هم اصغر فرهادي شما را صدا كند و...

- طبيعتاً... از آن زمان كار و شيوه كارگرداني ايشان براي من مثال بوده است.

در پايان اگر ناگفته‌اي از سريال «پروانه» مانده...

- مي‌خواهم از آقاي سامان و آقاي سهراب‌پور كه اين مجموعه آبرومند را ساختند و جان تازه‌اي به سريال‌هاي در حال پخش تلويزيون دادند تشكر كنم. فرصت خوبي بود تا پس از 5 سال سخت‌گيري، با يك مجموعه خوب و مخاطب‌پسند بازگردم.
برچسب ها: نیما ، رئیسی ، باشگاه ، شبانه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
Iran (Islamic Republic of)
soosan
۱۹:۰۲ ۱۲ مهر ۱۳۹۲
بازیتون عالیه
آخرین اخبار