آیا ندانستهای که خدا [ست که] ابر را به
آرامی میراند سپس میان [اجزاء] آن پیوند میدهد آنگاه آن را متراکم میسازد پس دانههای
باران را میبینی که از خلال آن بیرون میآید و [خداست که] از آسمان از کوههایی [از
ابر یخزده] که در آنجاست تگرگی فرو میریزد و هر که را بخواهد بدان گزند میرساند
و آن را از هر که بخواهد باز میدارد نزدیک است روشنی برقش چشمها را ببرد
سخنان خداوند در ترغیب مردمان بیشتر حکمت و حکایت و بیان رابطه علت و معلول در میان پدیده های طبیعت است از جمله در این آیه که جانب کشتیران ابرها نازل کننده برف و باران میفرماید آیا نمیبینید که خداوند چگونه ابرها را در آسمان میراند و آنگاه آنها را با هم ترکیب میکند و پیوند میدهد.
ممکن است منکری بگوید که من این چیزها را میبینم و شکوه و عظمت آنها را احساس میکنم اما این کارهای طبیعت است و چه نیاز که دست دیگری را در پشت حرکات طبیعت تصور کنیم.
آیا طراحی و هدفمندی را میتوانی به حرکات کو رانه و خب رانه طبیعت منسوب کنی؟ آیا در دیگر پدیدهها که در صنایع انسانی میبینی چنین احتمالی میدهی که کارخانه ای شگرف در اثر حرکات باد و باران تا سیس شود و از نفت خام هزاران محصول سودمند پدید آورد؟
اگر گویی که طبیعت بی خبر نیست و نابینا نیست و نظام و قانونی دارد و آگاهانه کار میکند پس دست خداوند را در پشت چرخه طبیعت دیده ای و این همان است که خداوند ما را به دیدنش فرا میخواند.
گوته، شاعر و نویسنده نامی آلمانی، چه بسیار که مست و مدهوش این گونه
گفتارهای بی پرده الهی بوده است که خداوند گویی در سفینه ای به عظمت ابر از پرده
غیب به در آمده و حماسه پادشاهی خود را بر ملک و ملکوت به گوش جهانیان میرساند که
رعد و برق و باران و تگرگ از نشانه های حضور من و از تجلیات جمال و جلال من است
گاهی به لطف و آگاهی به قهر.
همین تجلی جمال و جلال است که مولانا را به حمد و تسبیح وامی دارد.
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید