مسلما وقتي کوچه تاریک نباشد، مجرمان، احساس خطر بیشتري می‌کنند و از ارتکاب جرایمي مثل ایجاد مزاحمت برای نوامیس یا بالا رفتن از دیوار خانه مردم، منصرف مي‌شوند. درست به همین دلیل است که شب‌ها، چند نورافکن پرنور، کار نوراني کردن بیرون بانك‌ها را انجام مي‌دهند.

 به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،  اشخاص در بسیاری موارد، برای اینکه جرمی مرتکب شوند حساب و کتاب می‌کنند؛ آنان سود و زیان خود را بعد از ارتکاب جرم بررسی می‌کنند و اگر احساس کنند که با وجود همه خطرها و ریسک‌ها، ارتکاب جرم می‌ارزد، تردیدی در عملی کردن نیت مجرمانه به خود راه نمی‌دهند.

حالا ما اگر می‌خواهیم که شر این مجرمان از سر خود و خانواده‌مان باز کنیم باید راهکارهایی را در پیش گیریم که هزینه ارتکاب جرم برای کسانی که قصد ارتکابش را دارند، افزایش پیدا کند.روزنامه حمایت با تهیه گزارشی در این رابطه به شما کمک می کند:

اشخاص زماني که قصد ارتکاب جرم می‌کنند، سه موضوع را در ذهن‌شان سبک و سنگین می‌کنند:

حداکثرِ سود، حداقلِ تلاش و حداقلِ خطر. فردي که در شرایط ارتکاب جرم قرار مي‌گیرد، با خودش یک حساب و کتاب سرانگشتي می‌کند و اگر ببیند که با انجامِ کارِ مجرمانه، از یک طرف، تلاش و زحمتِ چنداني متحمل نمي‌شود و از طرف دیگر، خطر و ریسکِ چنداني را هم مجبور نیست بپذیرد، با این حال سود و فایده قابل توجهي عایدش مي‌شود، نهایتا تصمیم به ارتکاب جرم مي‌گیرد.

 حال اگر ما بتوانیم هر کدام از این سه مقوله را به گونه‌اي دستکاري کنیم که شخص را از ارتکاب جرم منصرف کنیم، موفق به پیشگیري از جرم شده‌ایم؛ یعني سودِ احتمالي و مورد انتظارِ او را کاهش بدهیم یا کاري کنیم که وي براي ارتکاب جرم، مجبور باشد کارهاي پرزحمت و پر دردسري را انجام بدهد یا این که ریسکِ کار را بالا ببریم، به هدف خودمان که منصرف کردن اشخاص از ارتکاب جرم است، رسیده‌ایم.

كنترل را سخت‌تر كنيم

پیشنهادی که در این مبحث مطرح مي‌کنیم بر اساس مقوله افزايش خطر و ریسکِ ارتکاب جرم پا‌یه‌گذاري شده است. مثل روز روشن است که ارتکاب جرم، خطرهاي زیادي به همراه دارد. هرکدام از ما اگر خداي ناکرده بخواهیم جرمي مرتکب بشویم، باید یکسري خطرات را به جان بخریم.

مثلا کسي که مي‌خواهد از یک خانه دزدي کند، مي‌داند که هر آن ممکن است صاحبخانه سر برسد و بلايی به سرش بیاورد یا این‌ که ممکن است دستگیر شود و به زندان بیفتد. کسي که مي‌خواهد دست به يک خرابکاري بزند و اموال عمومي را تخریب کند، مي‌داند که هر آن ممکن است پلیس سر برسد و دستگیرش کند. پس ارتکاب جرم، همواره توأم با ریسک و خطر است و هچ فردي اصولا با آسودگي خاطر مرتکب جرم نمي‌شود.

ما براي آنكه بتوانیم، حتي‌المقدور، مجرمان را از ارتکاب جرم منصرف کنیم، باید تلاش کنیم که به شکلي، ریسک و خطرِ ارتکاب جرم را براي آنها بالاتر ببریم. یعني مثلا خطرِ دستگیري و شناسایي شدنِ مرتکب افزایش دهیم که براي این منظور، چند شیوه از سوي جرم‌شناسان پیشنهاد شده است:

کنترلِ ورودي‌ها و خروجي‌ها اولین پیشنهاد است. معمولا مجرمان براي ارتکاب جرم، باید در یک محیطی قرار بگیرند؛ مثلا در یک خانه یا یک بانک، یا حتي داخل قلمرو یک کشور قرار بگیرند. این مجرمان براي آنكه خودشان را در این محیط قرار بدهند، باید از جایي به این محیط وارد و از جاي دیگر خارج بشوند. ما مي‌توانم با کنترل و تحت نظر قرار دادنِ این ورودي‌ها و خروجي‌ها، خطرِ شناسايی و دستگیر شدن را بالا ببریم.

این پیشنهاد فقط مخصوص مراقبت از بسته بودن در یا غیر قابل نفوذ بودن پنجره مکان‌های سرپوشیده از قبیل ساختمان‌ها نمی‌شود و مصادیق بیشمار دیگری نیز دارد؛ مثلا، پلیش در سراسر مرزهاي کشور، گشت‌هاي مرزي دايمي و مجهز قرار می‌دهد تا از این طریق، خطرِ ورودِ غیر قانوني به داخل کشور را براي مجرمان و تروریست‌هاي احتمالي افزایش پیدا کند.

 یا اینکه در فرودگاه‌ها و پایانه‌هاي مسافربري، با استفاده از تجهزات الکترونیک یا به هر طریقِ مناسبِ دیگري، کیف‌ها و چمدان‌ها را کنترل می‌کنند تا مبادا ان مسافران، بتوانند کالاي را به صورت قاچاق به کشور وارد يا از آن خارج کنند.

اقدام مناسبِ دیگري که مثالی در این زمینه به شمار می‌رود آن است که بر روي کتاب‌هاي کتابخانه‌هاي عمومي، برچسب‌هاي ویژه‌اي نصب مي‌کنند و در محلِ در خروجيِ کتابخانه هم دستگاه‌هاي الکترونیكيِ مخصوصي قرار مي‌دهند که مي‌تواند آن برچسب‌هاي ویژه را حتي زماني که در داخلِ کیفِ مراجعه‌کنندگان باشد، شناسايي کنند و زنگ هشدار را به صدا در بیاورند. با این کار، دیگر کسي نمي‌تواند کتاب‌هاي کتابخانه را به صورت مخفیانه از کتابخانه خارج کند و آن را بدزدد.

به مجرم طعم خطر را بچشانيم

افزایش نظارتِ رسمي نیز خطر ارتکاب جرم را افزایش می‌دهد. در این شیوه فرض را بر آن مي‌گذاريم که فردِ مصمم به ارتکابِ یک جرم، وارد محیط شده است و مي‌خواهد در این محیط، نقشه‌اش را به اجرا درآورد.

 ما باید کاري کنیم که داخلِ این محیط هم فضا براي او چندان آزاد نباشد و هر لحظه، خطر را در کمین خودش احساس کند، محیط را پرمخاطره و ارتکاب جرم را خطرناک بداند و در نتیجه از ارتکاب منصرف شود.

 مثلا گشت‌هاي پلیس و به ويژه گشت‌هاي پیاده را در خیابان‌ها، جاده‌ها و کوچه‌هاي شهر، افزايش دهیم. مسلما وقتي چند نفر خرابکار مي‌خواهند لامپ‌هاي تیر چراغ برق را بشکنند یا باجه تلفن را خراب کنند یا سطل‌هاي زباله را به آتش بکشند، اگر حضورِ مرتب و مستمرِ گشت‌هاي پلیس را در اطراف و اکنافِ خودشان ببینند، خطرِ دستگیری و مجازات شدن را در کنار خود احساس کنند، از ارتکابِ این اَعمال، خودداري مي‌کنند. در زمینه با نظارتِ رسمي، اقدامات دیگري هم مرسوم است.

مثلا مامورانِ حفاظت از شخصیت‌ها فلسفه وجودي‌شان همین است که خطرِ ارتکاب جرم براي تروریست‌هايی که قصدِ ترور و آسیب‌رساندن به این شخصیت‌ها را دارند، بالا برود. راه‌حل دیگر، استفاده از دوربین‌هاي مداربسته داخل مغازه‌ها، بانك‌ها، پاساژها، ایستگاه‌هاي مترو، فرودگاه‌ها، سالن‌هاي همایش و حتي مجتمع‌هاي مسکوني و منازل شخصيِ افراد است. این امر باعث مي‌شود که خطرِ شناسايی شدن براي مجرمان بالا برود.

مخفي شدن را دشوار كنيم

با نظارت طبیعي می‌توانیم مخفی شدن را دشوار کنیم؛ بنابراین برای بالا بردنِ خطرِ ارتکاب جرم باید محیطي طبیعي را به گونه‌اي طراحي و دستکاري کنیم که شخصی با انگیزه مجرمانه که در این فضا و محیط قرار می‌گیرد، نه صرفا به دلیل حضورِ یک مامور یا دوربین، بلکه به دلیل ویژگي‌هاي خودِ آن محيط، خطرِ بیشتري احساس و از ارتکاب جرم، صرفنظر کند. یکي از این راه‌ها این است که خطرِ دیده شدن را براي مرتکب، بالا ببریم.

یعني کاري کنیم که او نتواند به آسانی خودش را مخفي و قصدش را عملی کند. مثلا شب‌ها در همه خیابان‌ها و کوچه‌ها و حتي بالاي در ورودي منازل مسکوني‌مان، از چراغ استفاده کنیم. نهادهاي ذیربط هم روي این مسأله حساس باشند که اگر یکي از چرا‌غ‌ها در هر یک از نقاط شهر، آسیب دید، بلافاصله برای رفع آسیب دیدگي، اقدام کنند.

مسلما وقتي کوچه تاریک نباشد، مجرمان، احساس خطر بیشتري می‌کنند و از ارتکاب جرایمي مثل ایجاد مزاحمت برای نوامیس یا بالا رفتن از دیوار خانه مردم، منصرف مي‌شوند. درست به همین دلیل است که شب‌ها، چند نورافکن پرنور، کار نوراني کردن بیرون بانك‌ها را انجام مي‌دهند.

 در معماري ساختمان‌ها نیز می‌توان به گونه‌اي عمل کرد که مجرم احساس کند اگر بخواهد واردِ خانه بشود، به احتمالِ زياد از سوي صاحبخانه ديده خواهد شد مثل اينكه پنجره‌هاي بزرگ رو به حياط يا در ورودي ساختمان تعبيه كنيم.

محاسبه قبل از ارتكاب جرم

جرمي بنتام، جامعه‌شناس مشهور، تاكيد داشت كه مجرم حساب‌گرانه دست به ارتكاب جرم مي‌زند. او با محاسبه دقيق هزينه‌هاي جرم و منافع آن تصميم به رفتار مجرمانه مي‌گيرد؛ نظريه‌هاي وي بعدها بسيار مورد توجه جرم‌شناسان قرار گرفت.

به طور مختصر مي‌توان توضيح داد كه بنتام معتقد بود: اگر شرایط اجتماعی هزینه تمام‌شده ارتکاب جرم را افزایش دهد، به‌گونه‌ای که جرم منفعتی برای مجرم نداشته باشد، یقینا انگیزه‌های ارتکاب جرم تقلیل و آمار جمعیت کیفری کاهش خواهد یافت. بررسی اقتصاد جرم با جرایم اقتصادی متفاوت است.

در اقتصاد جرم مباحثی چون این مطرح می‌شود که در ارتکاب جرم چه‌ مقدار منابع مالی و منافع اقتصادی دستخوش تغییر و تحول می‌شود و مجرمان چگونه صاحب ثروت افسانه‌ای می‌شوند. نظریه‌ «انتخاب‌ معقول»‌ برگرفته‌ از تحلیل‌ اقتصادی‌ از جرم‌ است‌ و طبق‌ این‌ نظریه‌، بزهکار بالقوه‌ انسان‌ متعارفی ‌فرض‌ می‌شود که‌ در پی‌ کسب‌ سود از طریق‌ انجام‌ عمل‌ مجرمانه‌ است‌؛ بنابراین‌ معمولا گزینه‌‌ای‌ را انتخاب‌ می‌کند که‌ منفعت‌ بیشتری ‌دربرداشته‌ باشد.

مجرماني كه حساب و كتاب سرشان نمي‌شود

بنابراین مجرمان قبل از ارتكاب جرم دست به حساب و كتاب مي‌زنند و هزينه‌هاي ارتكاب جرم را با منافع آن مي‌سنجند و اگر منافع ارتكاب جرم بچربد مرتكب جرم مي‌شوند؛ اما همه بزهكاران كه اهل حساب و كتاب نيستند.

اتفاقا برخي جرايم در وضعی اتفاق مي‌افتد كه مجرم قواي ذهني كاملي ندارد؛ بنابراين آنچه درباره بالابردن هزينه‌هاي ارتكاب جرم بیان‌کردیم در مورد بزهکاران‌ اتفاقی‌، آنی‌ و بزهکار دچار اختلال مشاعر چندان كاربردي نخواهد داشت، همچنین‌ بزهکاران‌ معتاد و ولگرد را نیز در بر نمی‌گیرد؛ زیرا این دسته از مرتکبان‌ به‌ دنبال‌ سود خاصی ‌نیستند. براي مبارزه با اين دسته از مجرمان بايد تمهيدات ديگري انديشيد و راه‌هاي ديگري در پيش گرفت.

ارتكاب جرم داستان جالبي دارد. از زماني كه ايده ارتكاب يك جرم در ذهن شكل مي‌گيرد تا زماني كه جرم واقع مي‌شود، اتفاقات زيادي رخ مي‌دهد كه ممكن است شخص را به ارتكاب جرم سوق دهد يا او را پشيمان كند.

كدام يك از ما مي‌تواند ادعا كند كه تا به حال ايده ارتكاب جرم به ذهنش خطور نكرده است؟ انسان معصوم نيست و روزانه ممكن است نطفه چندين جرم در ذهنش شكل گيرد كه برخي از آنها بزرگ و خطرناك هستند؛ اما تعداد بسيار اندكي هستند كه اجازه مي‌دهند كه اين افكار مجرمانه از مرحله ايده و طرح اوليه جلوتر برود.

براي همين است كه تعداد مجرمان در مقایسه با افراد جامعه‌پذير و مقيد به قانون كمتر است. با این حال مي‌توان با افزايش هزينه‌هاي ارتكاب جرم، بخش بزرگي از كساني كه قصد دارند ايده‌هاي مجرمانه خود را به اجرا در آورند نيز پشيمان كرد.


برچسب ها: جرم ، باشگاه ، شبانه ، مجرمان ، خطر ، ریسک
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار