به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران ،

"هانس گئورگ ماسِن" (Hans-Georg Maaßen) رئيس سازمان حفاظت از قانون اساسي آلمان (Bundesamt für Verfassungsschutz) در هفته اخير به روزنامه "فرانکفورتر آلگماينه" خبر داد:

«سازمان اطلاعاتي ما، مدتي است که با افزايش روزافزون سفرهاي اسلامگرايان آلماني به سوريه مواجه است و آنان قصد دارند تا با پيوستن به شورشيان افراطي اين کشور، در جنگ شرکت کنند. سال 2013 نقطه عطفي در سفرهاي آشکار و مخفيانه اسلامگرايان از آلمان به ديگر نقاط جهان خواهد بود.»

سفر افراطيون ساکن در آلمان به سوريه جهت شرکت در درگيري‌ها، موضوع جديدي نيست و در سال 2012 نيز به نقل از روزنامه اشپيگل، موج عظيمي از سلفي‌هاي تندرو وارد سوريه شدند. در فاصله ژانويه تا آگوست 2012، 23 سلفي افراطي، از آلمان به سوريه رفته‌ و 30 نفر ديگر هم چمدان‌هايشان را بسته‌اند. اين رقم نسبت به سال 2011 دو برابر شده است.

بر خلاف تصور افکار عمومي، تنها افغانستان، پاکستان و برخي مناطق شمال آفريقا نيستند که سلفي‌هاي تندرو را در خود جاي داده‌اند؛ بايد باور کنيم که بر اساس آمار، اين فرقه مدت‌هاست که به طور مثال در کشوري اروپايي مانند آلمان، داراي سازمان و نهاد و فعاليت‌هاي شبکه‌اي مي‌باشد. بيشترين سلفي‌هاي آلماني در شمال اين کشور ساکنند. 

به نقل از وبسايت آلماني "ان.د.ار." (NDR)، "هايان ام." ( .Hayan M) يکي از سلفي‌هاي آلماني است که مجاهدانه و مصرانه، از طريق يک ويدئوي اينترنتي، مسلمانان آلمان را به سفر به سوريه و شرکت در جهاد سلفي (!) دعوت مي‌کند. هايان، در جبهه "النصرة" همين جنگ از ناحيه دو پا معلول گشته و روي ويلچر در حال ادامه مبارزه است.

وي براي اثبات اينکه قبل از حضور در شورش‌هاي سوريه، مقيم آلمان بوده، تصوير کارت بيمه و گواهينامه‌اش را مقابل دوربين مي‌گيرد و مي‌گويد: «مي‌خواهم به همه شما مسلمانان آلمان بگويم که شما بايد براي جنگ به سوريه بياييد»

هايان، ساکن ايالت کاسل و داراي همسر آلماني و دو فرزند است. انتشار چنين ويدئويي به زبان آلماني، و ارسال آن از سوريه به روي اينترنت تاکنون بي‌سابقه بوده و مسائل جديدي را برملا کرده است.

سازمان حفاظت از قانون اساسي در آلمان، چگونه سازماني است؟

چنانچه گفته شد، در اخبار اين روزهاي رسانه‌هاي غرب و بالاخص آلماني، بسيار پررنگ ديده مي‌شود که ماسن، اکنون از خروج ده‌ها اسلامگراي سلفي از اين کشور خبر مي‌دهد. برخي از طريق کشور مصر و برخي ديگر نيز به طور مستقيم از آلمان وارد سوريه شده‌اند. پليس آلمان و ساير نهادهاي امنيتي، براي جلوگيري از اين اقدام تروريست‌ها، حتي‌المقدور گذرنامه‌هاي آنان را اخذ و توقيف مي‌نمايند و اين در حالي است که به گفته "ماسن" از وظايف اصلي اين سازمان امنيتي اين است که با قاطعيت مانع از انجام چنين سفرهايي شوند.

ماسن که تنها 6 ماه است بر سر پست رياست سازمان حفاظت از قانون اساسي گماشته شده، اواخر سال 2012 با اشاره به حوادث تروريستي 11 سپتامبر، نسبت به رفت‌وآمدهاي افراطيون به سوريه ابراز نگراني کرد. وي با متهم کردن مصر به عنوان نقش‌آفرين اصلي اين ماجرا ادعا کرد: «مصر تبديل به يک کشور ترانزيتي به سمت سومالي، مغرب و مالي شده و وابستگان به القاعده را در خود جاي مي‌دهد.» اما چرا "ماسن" از حلقه گمشده اين زنجيره، يعني مبدأ اين سفرهاي تنش‌زا، سخني نگفت؟ مسئله‌اي که در نخستين نگاه، اين پرسش را به ذهن متبادر مي‌کند که آيا کشوري مانند آلمان با پيچيده‌ترين و پيشرفته‌ترين سرويس‌هاي امنيتي و کنترل‌کننده، قادر به ممانعت از انجام اين گونه سفرها نيست؟

آيا پس از انگليس و فرانسه، آلمان نيز ژست خود در قبال سوريه را خواهد شکست؟

وب‌سايت روزنامه فرانکفورترآلگماينه نوشت، در حال حاضر به طور کلي 500 تا 700 جنگنده اسلامگرا از اروپا در سوريه به سر مي‌برند و اين تعداد 10% از تعداد 5000 تا 6000 جنگنده خارجي حاضر در اين کشور را تشکيل مي‌دهد. اکثريت خارجيان شورشي در سوريه، اهل عراق، لبنان و تونس هستند.

مواضع دولت مرکل، در قبال سوريه تا پيش از اين همواره در وضعيتي خفيف‌تر از مواضع انگليس و فرانسه بوده است. اما در ديداري که روز شنبه 13 آوريل 2013 (24 فروردين) ديويد کامرون، نخست‌وزير انگليس با مرکل داشت، موضع دو طرف نسبت به اعمال فشار بر بشار اسد و حمايت از مخالفان و شورشيان، تقريباً به طور کامل با يکديگر هماهنگ و همراه بود.

به طور کلي مي‌توان اين پرسش را مطرح نمود که مگر سوريه و دولت فعلي آن، داراي چه شاخصه‌هايي است که توانسته به مرور زمان مقدمات افشاي اقدامات سياسي‌کارانه غرب را فراهم کند؟ سازمان حفاظت از قانون اساسي در آلمان، سال به سال تغييرات جمعيتي و نرخ آماري زاد و ولد در ميان مسلمانان را تحت نظر دارد، ميزان رشد و گسترش سازمان‌هاي فعال را با همکاري پليس بررسي نموده و موظف است افراطيون و سلفي‌هاي تندرو را کنترل و بازداشت نمايد. اما در بحران دو سالۀ شورش عليه بشار اسد، مانند نوعي "بيماري سياسي"، به استانداردهاي دوگانه مبتلا شده است. بعيد به نظر مي‌رسد با حجم فشرده و فزاينده کنترل مسلمانان آلمان و ادعاي محکم آنان مبني بر مبارزه با تروريسم، اين کشور به راستي نتواند از سفر سلفي‌هاي آلمان به سوريه براي تشديد فشارها عليه بشار اسد جلوگيري کند.

البته گفتني است وقتي غرب و نهادهاي امنيتي اروپا، خود در ارسال جهادگران سلفي به سوريه، نقش اول را بازي مي‌کنند، اين نگراني در راهبرد آنان به چشم مي‌خورد که قطعاً همين افراطيون، پس از بازگشت، چون تحت تعليم و آموزش‌هاي پيشرفته نظامي قرار گرفته‌اند، بسيار ممکن است که خود دولت‌هاي اروپايي را "دشمن" تلقي کنند. سلفي‌ها در اين صورت نسبت به گذشته خود، به مراتب خطر بزرگتري براي قاره سبز محسوب مي‌شوند.

انتهاي پيام/ طاهري

منابع:

http://www.faz.net

http://www.spiegel.de/politik/deutschland/immer-mehr-dschihadisten-reisen-von-deutschland-nach-aegypten-a-855030.html

http://www.ndr.de/regional/salafisten201.html

http://www.verfassungsschutz.de/de/arbeitsfelder/af-islamismus-und-islamistischer-terrorismus

 آخرين اخبار جهان را اينجا بخوانيد.