اگر مردم در خیابان مرا با این نام (سق سیاه) صدا كنند، از روی محبت است.آنها وقتی كنارم می‌آیند، عذرخواهی می‌كنند از این‌ كه فامیلی مرا به‌خاطر ندارند و مرا به این اسم صدا می‌كنند.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، مهران امامیه از طنزپردازان رادیویی است. او سال‌هاست كه در برنامه «جمعه ایرانی» حضور دارد و سعی می‌كند خنده را به لب مردم بیاورد. بیشتر مردم، او را با شخصیت «سق سیاه» می‌شناسند. امامیه در رادیو هم تیپ‌های زیادی هم چون ناصر خنگه، معلم كلاس فلفلی و اوزون برون را بازی كرده. به همین بهانه جام جم  با او گفت وگویی ترتیب داده است که در ادامه می خوانید.



خنداندن مردم كار دشواری است و شما سال‌هاست سعی كرده‌اید با خلق تیپ‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی مردم را بخندانید؛ اگر بخواهید به زمان گذشته برگردید، آیا باز هم این حرفه را انتخاب می‌كنید؟

بله، حتما این مسیر را انتخاب می‌كنم. من عاشقانه مردم را دوست دارم و علاقه‌مندم كاری كه انجام می‌دهم مورد‌رضایت و توجه آنها قرار بگیرد. گرچه خنداندن مردم و شاد كردن آنها سخت است، اما شیرینی‌ خودش را دارد. به همین دلیل هرگز رادیو را از برنامه زندگی‌ام حذف نكردم و حدود 28 سال است كه در این رسانه مشغول به فعالیت هستم و هرگز خسته نشده‌ام.

در مجموع همیشه رادیو را دوست داشتم و علاقه‌ام باعث شد وارد این رسانه شوم. من كار تلویزیونی هم انجام داده‌ام، اما كار رادیو مشكل‌تر است، چون شما باید از طریق صدا تمام حس خودت را به شنونده منتقل كنی، اما در تصویر، نورپردازی صحنه‌پردازی، گریم و... به این حس كمك می‌كند.

شما در ابتدای فعالیت هنری‌تان مدت كوتاهی گوینده خبر بودید، چرا گویندگی و تفسیر خبر را ادامه ندادید و طنز رادیویی را انتخاب كردید؟

زمانی كه من كارم را آغاز كردم، به‌خاطر تن صدایم پیشنهاد دادند كه گویندگی خبر را به عهده بگیرم، چون صدایم برای گویندگی مناسب بود؛ اما بعد از مدت كوتاهی با راهنمایی استادان از جمله زنده‌یاد منوچهر نوذری، طنز رادیویی و تلویزیونی را انتخاب كردم، چون از شاد كردن مردم لذت می‌برم. احساس كردم در این راه موفق‌تر از گویندگی خواهم بود و بیشتر جای فعالیت دارم. اگر قرار بود فقط گوینده خبر باشم، باید سال‌ها یك مسیر را طی می‌كردم، اما دنیای طنز رادیو حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد.

من منكر زحمات گویندگان خبر نیستم. این دوستان زحمت زیادی برای حرفه‌شان می‌كشند، ولی اگر قرار بود من گوینده بمانم باید یك شیوه خبری را ادامه می‌دادم. این در حالی است كه من علاقه‌مند بودم مرتب روی صدایم كار كنم تا بتوانم تیپ‌های مختلف را خلق كنم و با نوع صدایم بتوانم ارتباط خیلی خوبی با بینندگان برقرار كنم. مردم نسبت به من خیلی محبت دارند و هر زمان كه مرا در كوچه و خیابان می‌بینند، ابراز محبت می‌كنند. امیدوارم بتوانم به نحو مطلوب پاسخگوی محبت‌های مردم باشم.

شما در این سال‌ها تیپ‌های مختلفی را برای برنامه‌های تلویزیونی و رادیویی اجرا كردید مثل ناصر خنگه، خوش نفس، سق سیاه، اوزون برون و... برای در آوردن این تیپ‌ها چقدر از افراد جامعه الهام گرفتید؟

من همه تیپ‌هایی را كه اجرا كرده‌ام، دوست دارم. مسلما برای اجرای شخصیت‌ها از افراد اطرافم الهام می‌گیرم. مثلا شخصیت ناصر خنگه را از فردی به نام ناصر كه مغازه​دار است، الهام گرفتم. او خیلی ساده به مسائل اطرافش نگاه می‌كند. بهترین شخصیت‌ها و سوژه‌ها را می‌توان از میان مردم انتخاب كرد.

شادروان نوذری همیشه روی این مساله تاكید داشت و می‌گفت شب بخوابید و صبح بیدار شوید تیپ خلق نمی‌شود، باید برای آن زحمت كشید. او سال‌ها برای تیپ ملون زحمت كشید. تا زمانی كه برای اجرای شخصیت تلاش نكنیم، مسلماً بر دل مردم هم نمی‌نشیند.

من تئاتر هم بازی كرده‌ام و می‌دانم بهترین سوژه را مردم انتخاب می‌كنند. وقتی راننده تاكسی با من درد و دل می‌كند، مسلما می‌توانم سوژه‌های بسیاری را از حرف‌های او در بیاورم؛ بنابراین مردم دستمایه سوژه‌های جذاب هستند. البته سر ضبط بداهه هم داریم و هر یك از همكاران من در برنامه جمعه ایرانی با توجه به توانمندی‌هایشان این كار را انجام می‌دهند. هر زمان كه سوژه‌ای به ذهنم برسد یا از مردم سوژه‌ای را الهام بگیرم به نویسنده برنامه می‌گویم تا در صورت نیاز از آن استفاده كند یا درد ‌ دل‌های مشترك مردم را به نویسندگان منتقل می‌كنم.

بین همه تیپ‌هایی كه خلق كردید، سق سیاه جور دیگری در ذهن مردم ماند. درباره دلیل ماندگاری و شكل‌گیری این تیپ بگویید؟

تیپ سق سیاه در برنامه تلویزیونی جدی نگیرید شكل گرفت. یكی از دلایل ماندگاری‌اش به خاطر تلویزیونی بودنش است. این برنامه سه سال پخش شد. درباره شكل‌گیری این تیپ هم باید بگویم ما برای ضبط برنامه ملات‌آباد چند بار به روستایی در حوالی كرج رفتیم. جای خوش و آب و هوایی بود.

در آنجا دو درخت را دیدیم كنار هم كه شكل یكدیگر بودند. تنها تفاوت آنها این بود كه یكی از آنها سبز بود و دیگری خشك شده بود. همانجا بود كه تیپ سق سیاه شكل گرفت كه به چشم زدن معروف بود. بعد از این‌كه بخش را ضبط و پخش كردیم مورد توجه مردم قرار گرفت.

برنامه جمعه ایرانی بیش از بیست سال و اندی كه قدمت دارد، این برنامه همیشه تلاش كرده با زبان طنز مشكلات جامعه را مطرح كند. به نظرتان طنز جمعه ایرانی چقدر پویاتر و جسورانه‌تر از طنز تلویزیونی است؟

به نظر من برنامه جمعه ایرانی در طول این سال‌ها تلاش كرده ارتباط خوبی با مردم برقرار كند، به همین دلیل بیشتر دست روی معضلات جامعه گذاشته و با زبان طنز به نقد این مشكلات پرداخته است؛ البته منظورم این نیست كه ما خط قرمزها را رعایت نمی‌كنیم.

سعید توكل، تهیه‌كننده برنامه نسبت به خطوط قرمز آشنایی دارد و می‌داند باید چطور به موضوع‌ها نزدیك شود و آنها را طرح كند كه قابلیت پخش داشته باشد؛ البته برخی مواقع پیش آمده درباره یك نهادی انتقادها را بیشتر كرده‌ایم؛ اما این طور نبوده كه برنامه متوقف شود یا آن بخش حذف شود، بلكه به ما گفتند نقدتان را كمی نرم‌تر بازگو كنید.

اكنون ارتباط مردم با طنزهای رادیویی قوی‌تر شده است. مردم از تلویزیون توقع طنز خیلی انتقادی را ندارند؛ اما از رادیو این انتظار را دارند. از سوی دیگر یك سریال شبانه طنز میلیون‌ها نفر بیننده دارد. به همین دلیل عواملش با احتیاط حرف می‌زنند؛ اما ما در رادیو راحت‌تر هستیم.

در گذشته تورم كمتر بود و ما بیشتر به موضوع‌هایی مثل مالك و مستاجر، همسایه و فرهنگ شهروندی و... می‌پرداختیم، ولی الان با توجه به این‌كه مرتب قیمت اجناس بالا می‌رود یا آلودگی هوا بیشتر می‌شود، موضوع‌های بیشتری برای طرح در برنامه جمعه ایرانی داریم. در مجموع معتقدم تلویزیون جسارت زیادی برای پرداخت به مشكلات ندارد.

گرچه همكاران تلاش می‌كنند در قالب سریال‌های طنز به مشكلات بپردازند، ولی خیلی دست‌شان باز نیست. در‌گذشته بیشتر جنگ‌های طنز پخش می‌شد و اكنون برنامه خنده بازار هم سعی می‌كند با انتخاب سوژه‌های جذاب به مشكلات جامعه نقبی بزند. در مجموع دست ما در رادیو بازتر است. به‌عنوان مثال در اخبار 60 هزار ثانیه‌ای خبرهای شنیدنی را می‌گوییم. مردم انتظار دارند در رادیو طنزهای انتقادی بیشتری بشنوند.

اكنون سریال‌های طنز جایگزین جنگ‌های طنز تلویزیونی شده است. با توجه به این‌كه شما تجربه فعالیت در طنز رادیویی و تلویزیونی دارید، این اتفاق را مثبت ارزیابی می‌كنید یا خیر؟

نمی‌توانم بگویم اتفاق خوبی است یا نه، چون سلیقه مردم تغییر كرده است. قبلا مردم جنگ‌های طنز را بیشتر دوست داشتند و‌ اكنون از سریال‌های طنز استقبال می‌كنند. این در حالی است كه مردم شخصیت‌های سق‌سیاه و جانعلی را در جنگ‌های طنز خیلی دوست داشتند، ولی شاید الان اگر این جنگ‌ها پخش شود، مردم خیلی نتوانند با آنها ارتباط برقرار كنند.

مخاطب امروز سریال‌های طنز مثل «پایتخت» را بیشتر از جنگ‌های طنز دوست دارد. ممكن است مخاطبانی كه از جنگ‌های تلویزیون خاطرات خوبی دارند، طالب پخش جنگ‌های طنز مثل جدی نگیرید، جنگ 72 و... باشند، اما در مجموع سریال طنز را بیشتر می‌پسندند.

فكر می‌كنید برنامه جمعه ایرانی تا چه میزان حرف دل مردم را بازگو می‌كند؟

مردم باید بگویند ما تا چه میزان موفق بوده‌ایم؛ اما آنچه اهمیت دارد این است كه همه همكاران ما در طول این سال‌ها تلاش كرده‌اند تا بهترین برنامه را به پخش برسانند.

آیا در خیابان پیش آمده مردم شما را با نام سق سیاه صدا كنند؟

بله، پیش آمده است.

واكنش شما چطور است، ناراحت نمی‌شوید؟

اگر مردم در خیابان مرا با این نام صدا كنند، از روی محبت است. من همیشه شرمنده محبت مردم هستم و خوشحالم آنها هنوز تیپ‌هایی را كه در گذشته اجرا كردم به یاد دارند؛ البته وقتی كنارم می‌آیند، عذرخواهی می‌كنند از این‌كه فامیلی مرا به‌خاطر ندارند؛ اما مرا به اسم سق‌سیاه صدا می‌كنند.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار