چرا نماز شبت را نشسته میخوانی
چرا به فصل جوانی خمیدی ای مادر
***
میان خانه در آن شب ولی خدا
بداد غسل و کفن کرد قامت زهرا
به گریه گفت ای جان من به قربانت
شوم فدای تو و ناله ی یتیمانت
***
نخلی که شکسته ثمرش را نزنید
مرغی که زمین خورد پرش را نزنید
دیدید اگر که دست مردی بسته
دیگر در خانه همسرش را نزنید
حاج غلامرضا سازگار
***
مي روم زينب تو و جان حسين
كربلا و يوم الاحزان حسين
گرچه من در قتلگه آيم ولي
جاي من كن بوسه باران حسين
***
مي سوخت به كنج بستر و تب مي كرد
بيدار مرا زخواب هرشب مي كرد
يكبار نشد به من بگويد دردش
او درد دل خويش به زينب مي كرد
***
ديدار بقيع ز آرزويم نرود
من فاطميم ز خلق وخويم نرود
عمريست غلام در گه زهرايم
يا رب مددي كه آبرويم نرود
***
يا فاطمه از اشك ترا مي خواهيم
بيمار تو هستيم و دوا مي خواهيم
هر كس پي حاجتي رود بر در دوست
ما از تو برات كربلا مي خواهيم
سروده ي حبيب الله موحد
***
من با که گویم این که بهارم خزان شده
ماهم به خاک تیره غربت نهان شده
بانوی بی نشان که به هرسو نشان زاوست
رفت از برم به قامت همچون کمان شده
***
***
هر چه گفتند و شنیدم نمی از دریاست
ما چه گوییم ز مدح تو که مداح خداست
قرنها می گذرد از شب دفن تو ولی
شیعه می سوزد از این درد که قبر تو کجاست
***
با سرشک دیده وبا ناله پیوسته اش
با تن تبدار وبا جسم به غایت خسته اش
روز تنهایی که او بودوکسی یارش نشد
کرده یاری ید اله با ید بشکسته اش
مجيد رجبي
***
يا رب به ميان شعله وآتش و دود
بگرفته فلك ز دست من بود و نبود
با ضرب لگد پهلوي يارم بشكست
پوشيده دو ديده از جهان ياس كبود
حبيب الله موحد
***
حق ذی القربی ادا شد بعدتو یا مصطفی ص
کوثر قرآن فدا شد بعد تو یا مصطفی ص
تازیانه خوردن وناله کشیدن از جگر
قسمت آل عبا شد بعد تو یا مصطفی ص
مجيد رجبي
***
آمد او از کوچه اما از علی رو می گرفت
زیر چادر دستهایش را به پهلو می گرفت
بازویش حتی توان شانه کردن هم نداشت
تا که زینب را برای شانه گیسو می گرفت
سید محمدتقی ساداتیه
***
خوشی ز عمر ندیده خدا نگهدارت
صنوبری که خمیده خدا نگهدارت قرار
-قرار بعدی ما کربلا زمان غروب
کنار راس بریده خدا نگهدارت
سلام خدابر فاطمه زهرا س
السلام علیک یا ام ابیها،کوثر قرآن، دخت پیامبر، همسر حیدر، بی بی دو عالم
جان و هستیم به فدایت یا فاطمه الزهرا،