به گزارش
خبرنگار احزاب باشگاه خبرنگاران
یکی از دغدغههای اصلي پیشروي انتخابات ریاستجمهوری یازدهم اين است كه
رئیسجمهور بعدی چه کسی است و از چه گفتمانی خواهد بود؟ موضوعي كه از اهميت
قابل توجهي برخوردار است لذا
گروه احزاب باشگاه خبرنگاران در گزارشی جامع سعی کرده است
میزان تحقق گفتمان انقلاب و رهبری را در سه دولت سازندگی، اصلاحات و عدالتگرا ارزیابی کند تا دريچه تازهاي را براي مردم در راستاي انتخابات رياستجمهوري يازدهم باز كند.
در
مجموع پس از پيروزي انقلاب اسلامي گفتمانهایی که ظهور و بروز یافتند
عبارت بودند از گفتمان توسعه اقتصادی، توسعه سیاسی و عدالت محوري که هر
کدام دارای معایبی بودند چنانچه شاهد هستيم
" مقام معظم رهبري در ديدار با دانشجويان در 1383/8/10 به اين معايب اشاره ميكنند:-عدم جامعیت و نگاه تک بعدی به شئون گوناگون زندگی انسان و محدود کردن آن به مسائل اقتصادی و سیاسی-وارداتی و غیربومی بودن این دو مدل" اما
ذكر اين نكته حائز اهميت است كه گفتمان اصلی که در حال حاضر مطالبه مقام
معظم رهبری است. گفتمان عدالت و پیشرفت نام دارد که میتوان از آن به عنوان
کارآمدترین و اصلی ترین گفتمان انقلاب اسلامی نام برد چنانچه
"مقام
معظم رهبری در ديدار جمعي از دانشجويان در 1383/10/8 تاكيد دارند كه
گفتمان عدالت و دقائق نظری آن به دلیل جامعیت و فراگیری و تاکید بر توزیع
متناسب و عادلانه ثروت، قدرت و منزلت و ریشهداشتن در متون دینی و اصالت
داشتن در رفتار پیشوایان شیعی، خصوصا حضرت علی (ع)، یکتا راهبرد کارآمدی
نظام اسلامی و اساس مشروعیت آن به شمار میآید. گفتمان عدالت یک گفتمان
اساسی است و جمهوری اسلامی ایران منهای آن حرفی برای گفتن نخواهد داشت،
باید آن را داشته باشیم."با توجه به اين بيانات رهبر معظم
انقلاب درصدد هستيم در گزارشي جامع میزان تحقق گفتمان انقلاب و رهبری را در
دولتهای سازندگی، اصلاحات و عدالتگرا که به ترتیب گفتمان توسعه اقتصادی،
توسعه سیاسی و عدالتمحوری را به عنوان خطمشی خویش انتخاب کرده بودند،
مورد بررسی قرار دهیم.
عملکرد دولت سازندگیپس
از پایان یافتن جنگ یکی از اولویتهای کشور، بازسازی کشور و ترمیم
زیرساختها و خسارتهای ناشی از جنگ تحمیلی بود، براین اساس دولت، بازسازی
ویرانیهای جنگ و توسعه اقتصادی را در اولویت کاری خود قرار داد و
برنامههای داخلی خود را برپایه سیاسی تعدیل و توسعه صادرات در مقابل
جایگزینی واردات، خصوصیسازی و جذب سرمایههای خارجی بنیان نهاد استوار
ساخت.
اقدامات اقتصادی دولت سازندگی در بازسازی کشور و ایجاد
زیرساختهای اقتصادی و فرهنگی در قالب برنامههای اول و دوم در سالهای
ریاستجمهوری "آيتالله هاشمی رفسنجانی" پیامدهای مثبت و منفی مختلفی را در
عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی برای کشور به جا گذاشت.
اجرای
برنامه توسعه اول در این دوران علاوه بر رونق بخشیدن به فعالیتهای
اقتصادی، باعث ایجاد تحرک در سرمایهگذاری، تولید و اشتغال و تامین رشد
متوسط سالیانه 3/7 درصد تولید ناخالص داخلی شد؛ اما اجرای برنامههای تعدیل
اقتصادی و خصوصیسازی به تدریج با موانع متعددی مواجه شد که تبعات بسیاری
را برای کشور به وجود آورد و عملا یکی از شعارهای کلیدی دولت سازندگی را
که تلاش برای خصوصیسازی در عرصه اقتصاد بود با مشکل روبرو کرد.
چنانکه ما شاهد هستیم
"رهبرمعظم انقلاب در دیدار با مسئولین و دستاندرکاران سیاستهای اصل 44
به نوعی به همین موضوع اشاره کرده و میفرمایند: "روند گسترش بیش از حد
مالکیتهای دولتی در دهههای دوم و سوم با افزایش فراوان شرکتهای دولتی و
خودداری از واگذاری بنگاههای دولتی به مردم ادامه یافت و در نتیجه
مالکیتهای دولتی بر خلاف اصل 44 قانون اساسی در عمل روز به روز گسترش یافت
و درآمدهایی که باید در خدمت تولید و گردش صحیح ثروت در کشور قرار
میگرفت، صرف کارهای اسرافآمیز و بیهوده شد و اقتصاد کشور لطمه دید."
در
این دوره دگرگونیهای بزرگ ساختار در بنیادهای اجتماعی و فرهنگی کشور به
وقوع پیوست، گسترش مدارس و دانشگاهها، تحول در شبکه ارتباطی درونشهری و
ایجاد پیوند مستقیم میان شهرها و روستاها و نگرش تک بعدی دولت سازندگی به
توسعه و اولویت اقتصادی سبب شد مشکلات اجتماعی و فرهنگی زیادی برای کشور رخ
دهد که از آن جمله میتوان به
شکاف طبقاتی، ترویج روحیه مصرفگرایی و تجملگرایی اشاره کرد.
عملکرد دولت اصلاحات با
روی کار آمدن محمد خاتمی نگرش و فضای جدیدی در کشورمان حاکم شد و به طور
کلی رویکرد و تفکر حاکم بر این دولت با دستاوردها و گفتمان انقلاب و رهبری
تفاوتهای بسیاری داشت به طوری که ما شاهد بودیم در دوران اصلاحات گفتمان
انقلاب ضربات بسیار سختی را تحمل کرد.
اقتصاد ایران در سال 76 از
مشکلات متعددی رنج میبرد که در قالب تشدید بیماریهای ساختاری و رکود
اقتصادی تجلی یافت به طوری که شاهد بودیم از سال 74 و به دنبال تغییراتی که
در آن زمان در خطومشیهای اقتصادی دولت پیش آمد عملا استراتژیهای اعلام
شده در برنامه توسعه اقتصادی که مطالبه رهبری بود کنار گذاشته شد و ما شاهد
بودیم که از همین زمان توقف رشد سرمایهگذاری خصوصی صورت گرفت.
در
این دوران دولت جدید با نارساییهای مختلفی روبرو بود و نتوانست علیرغم
سیاستهای اعلام شده در برنامه پنجساله سوم توسعه و برنامه بودجه به
کارایی لازم دست پیدا کند.
در دوران اصلاحات از نظر مقوله فرهنگی گفتمان انقلاب اسلامی صدمات بسیار زیادی را متحمل شد؛
به طوري كه در اين دوران شاهد بودیم در جهت تبیین مفاهیمی همچون آزادی،
مردمسالاری دینی، جامعه مدنی، اصلاحات و در یک جمله باز شدن فضای سیاسی
تلاشهاي بسياري صورت گرفت موضوعي كه سبب ازهم گسیخته شدن فرهنگ دینی،
ارزشهای اسلامی و انقلابی و حرکت در مسیر اهداف دشمنان نظام و اسلام و در
نتیجه تهاجم فرهنگی شد.
بروزحوادثی مانند
قتلهای زنجیرهای، حادثه کوی دانشگاه و جنجال مجلس ششم در این دوران آسیبهای جبران ناپذیری را به پیکره گفتمان انقلاب وارد كرد.
عملکرد دولت عدالتگرادولت
احمدینژاد که با رویکرد احیای ارزشها و اصول اسلامی و انقلابی در
عرصههای مختلف کشور به میدان آمد در ابتدا خود را مدعی عمل به گفتمان
انقلاب و رهبری میدانست که این موضوع در دولت نهم به صورت واضح و شفاف
رعایت شد اما ما در دولت دهم شاهد کجرويهاي بسیاری بودیم.
دولت
نهم نسبت به دولتهای قبلی در به کار بردن واژههای فراموش شدهای چون
عدالت اجتماعی، اقتصاد عدالتمحور، رفع تبعیضها و کاهش فاصله طبقاتی، حل
مشکلات مسکن و اشتغال عملکرد موفقی را داشت اما شاهد بودیم که این سیاستها
در دولت دهم به دليل بیبرنامگی ، کمتوجهی به ساختارهای اقتصادی و
افزایش تورم با مشكلات متعددي روبه رو شد.
دولت نهم و دهم در
راستای توجه به مقوله فرهنگی، گفتمان انقلاب را در چارچوب کاری خود قرار
داد به طوری که شاهد بودیم در این دولت سفرهای استانی اوج گرفت.
احمدینژاد به عنوان یک شخصیت عدالتمحور در دولت دهم عملکرد نامطلوبی را در چارچوب گفتمان رهبری از خود بر جا گذاشت؛
انتخاب مشایی به عنوان معاون اولی، خانه نشيني 11 روزه احمدينژاد، مانور
گسترده مشايي به عنوان يار نزديك احمدينژاد بر كليد واژه مكتب ايراني و
طرح موضوعات اختلافي و بحث برانگيز مانند دوستي با مردم اسرائيل و پايان
دوران اسلامگرايي و اخيرا نيز شهيد ناميدن هوگو چاوز و رجعت وي همراه امام
زمان(عج) و يا مصافحه با مادر چاوز، وي را ازمسيري كه در سال 84 قرار داشت
به طوركلي منحرف كرد.
دولت
دهم به واسطه وجود برخی جریانات از گفتمانی که با آن بر سر کارآمد فاصله
گرفت و مسیر دیگری را طی کرد كه در اين اعوجاج از مسير گفتمان امام و رهبري
نقش جريان انحرافي به وضوح قابل رديابي است.
حال
با توجه به اینکه چیزی کمتر از سه ماه تا انتخابات ریاستجمهوری باقی
مانده است انتظار میرود مردم در انتخاب گزینه مورد نظر خود براي تصدي دقت و
درایت بیشتری داشته باشند زیرا مهمترین مولفهای که در حال حاضر مقام معظم
رهبری به آن تاکید دارند؛ پیشبرد گفتمان انقلاب در خارج و داخل کشور است.قطعا
تجربيات تاريخي كه ملت ايران از ادوار مختلف رياستجمهوري در طول 33 سال
از عمر انقلاب بر خود اندوختهاند بهترين فرقان براي انتخاب گزينه احسنت در
انتخابات رياست جمهوري يازدهم خواهد بود.
انتهای پیام/
گزارش از فاطمه علياصغري