***آیتالله هاشمی آرای مثبت بالا، اما آرای منفی بسیار جدی هم دارند
باشگاه خبرنگاران: گفته
بودید در آخرین نظرسنجیهای صورت گرفته درباره کاندیداهای احتمالی ریاستجمهوری،
"آیتالله هاشمی رفسنجانی" رتبه اول و "محمد خاتمی" رتبه دوم
را آوردهاند؛ لطفا درباره کم و کیف این نظرسنجیها توضیح بفرمایید.
بله؛ در یکی از نظرسنجیهای صورت گرفته آقای هاشمی در "آرای مثبت" رتبه اول را آوردهاند؛ اما من در کنار بحث اینکه آقای هاشمی نفر اول است، همواره ذکر کردهام _سال 84 هم خدمت خود آقای هاشمی عرض میکردم _ که در نظرسنجیها به آنچه میتوان تکیه کرد، "نقطه تعادل آرای مثبت و منفی" است.
خیلی وقتها اتفاق میافتند که یک فردی آراء مثبتش بالاست، اما آرای منفیاش هم بالاست. مثلا همین اتفاقی که در انتخابات سال 84 سر آقای هاشمی درآمد همین بود. آقای هاشمی در نظرسنجیها از نظر "آرای مثبت"، با فاصله خیلی زیادی از نفر دوم، در رتبه اول قرار داشت؛ فکر میکنم ایشون حدود 35- 36 درصد رای داشت، نفر دوم حدود 12 درصد؛ اما مشکل این بود که نظرات منفی روی ایشان خیلی بالا بود؛ یعنی ایشان 35 درصد آرای مثبت داشت، 51 درصد آرای منفی.
الآن هم برداشت من این است که آقای هاشمی "رای مثبت" بالایی دارند اما "آراء منفی" ایشان هم بسیار جدی است و اینها را باید در نظر بگیرند.
آقای خاتمی هم همین طور است، خاتمی هم در نظرسنجیها در آراء مثبت، دوم است، اما اینکه تصور بکنند، آن امواج سال 76 و 80 تکرار میشود، نه؛ آن خبرها نیست.
***اتکا به نظرسنجیهای فعلی سادهانگاری است/در روزهای منتهی به انتخابات اتفاقاتی رخ میدهد که میلیون میلیون آراء ریزش یا رویش پیدا میکنند
باشگاه خبرنگاران: این "آراء مثبت و منفی" چگونه سنجیده میشوند؟
برای مثال در یک نظر سنجی به سوالشونده گفته میشود، 17 نفر به عنوان کاندیدا انتخابات ریاستجمهوری مطرح هستند. سوال اولی که پرسیده میشود این است که «آیا غیر از این 17 نفر کسی هست که شما بخواهید به آنها رای دهید؟»
سوال دوم این است که «از این 17 نفر به چه کسی رای میدهید؟» وقتی سوالشونده پاسخ میدهد برای مثال "فرد الف"، سوال بعدی این خواهد بود که «اگر "فرد الف" در انتخابات ثبت نام نکند به چه کسی رای میدهید؟»این سوال را سه مرتبه تکرار میکند تا سه اولویت مثبت سوال شونده مشخص شود.
از طرف دیگر سوالهای منفی پرسیده میشود که «از این سه نفر به چه کسی حتما رای نمیدهید؟» برای مثال سوالشونده پاسخ میدهد "فرد ب". مجددا سوال میشود «اگر "گزینه ب" در انتخابات نباشد، به چه کسی حتما رای نمیدهید؟" این سوال نیز سه بار تکرار میشود تا بدین ترتیب نیز اولویتهای اول، دوم و سوم "منفی" مخاطب مشخص میشود.
در نهایت سه اولویت منفی و سه اولویت مثبت را از هر مخاطب سوال میکنند و سپس نتایج نظرسنجی را تحلیل میکنند،
البته یک نکته بسیار مهم در مورد نتایج نظرسنجیها این است که به نتایج یک نظرسنجی اکتفا نمیکنیم، بلکه سعی میکنیم براساس فرایند "مجموعه نظرسنجیهایی" که به دستمان میرسد، اظهار نظر بکنیم؛ چون یک احتمال وجود دارد که بعضی این نظرسنجیها "نظرسازی" باشد. همچنین همه این سیستمهایی که نظرسنجی میکنند، قدرت علمی سازماندهی شده مطلوبی ندارند. بنابراین از ترکیب این نظرسنجیها نتایج نهایی در میآید.
نکته دیگری که باید مورد توجه قرار بگیرد این است که ما معمولا "روند نظرسنجیها" را باید دنبال بکنیم، نه عدد مطلقشان را؛ به این معنا که بعضی از کاندیداها در نظرسنجیهای اولیه از سقف شروع میکنند، اما هرچه به انتخابات نزدیک میشویم شروع به ریزش میکنند.
اما عدهای دیگر عکس این هستند؛ از کف شروع میکنند و هر چه به انتخابات نزدیک میشویم رویش پیدا میکنند؛ این روندها مهم است و آقایان باید به روندها توجه بکنند؛ مخصوصا در کشور ما نشان داده است که هرچه به روز انتخابات نزدیک میشویم، اتفاقات تندتر و شدیدتر است که باعث میشود میلیون میلیون آراء ریزش یا رویش پیدا کند. اینها مهم است. اگر کسی بخواهد امروز به نظرسنجیهای فعلی اتکا بکند یک مقدار سادهانگاری است.
***افکارعمومی هاشمی را فراجناحی میداند/عدهای از اصولگرایان با هاشمی مخالفند و عدهای دیگر وی را ناجی کشور میدانند
باشگاه خبرنگاران: به نظر شما این روزها کدام یک از دو جریان اصلی جامعه سیاسی ایران (اصلاحطلبان و اصولگرایان) به سمت آیتالله هاشمی رفسنجانی تمایل دارند؟
اگر بخواهیم به تاریخچه انقلاب برگردیم، همواره یک تعداد از آقایون و در راسشان آقای هاشمی هستند که سعی داشتهاند خود را به هیچ یک از دو جناح مطرح کشور محدود نکنند.
از اوایل انقلاب افرادی چون مرحوم آقا سید احمد خمینی و آدمهای دیگری مثل محسن رضایی، حسن روحانی و حتی در انتخابات سال 86 یک کسی مثل آقای ریشهری، تلاششان این است که منصوب به هیچ یک از دو جناح مطرح کشور نباشند.
در مورد این دوجناح که گاهی "چپ و راست" نامیده میشدند و گاهی "محافظهکار و رادیکال" و گاهی "اصلاحطلب و اصولگرا" و هر از چندگاهی اسامی و حتی محتوای فکریشان هم عوض میشود، آقای هاشمی همواره تلاشش این بوده است که خود را محدود به آنها نکند و تقریبا هم در نزد افکار عمومی اینگونه جا افتاده است.
برای مثال امروز در بین اصولگراها افرادی هستند که به شدت با آقای هاشمی مخالفند؛ یک عده هم هستند که بسیار با ایشان موافقند و فکر میکنند ناجی کشور است؛ هر دوی اینها اصولگرا هستند اما تفکراتشان فرق میکند.
بنابراین تلاش آقای هاشمی این بوده است که در هیچ جناحی بسته نباشد و منحصر نشود، در این حرکت هم نسبتا موفق بوده است.
باشگاه خبرنگاران: به نظر شما رویکرد و عملکرد آیتالله هاشمی رفسنجانی در فتنه 88، پرونده "فراجناحی بودن" وی را نبست؟
در سال 88 امر بر آقای هاشمی دایر شد که یا احمدینژاد را انتخاب کند یا مهندس موسوی را؛ خوب اینها را مقایسه میکرد و مهندس موسوی را ترجیح میداد؛ معنا و مفهومش این نیست که بگوییم موضع آقای هاشمی کاملا موضعی اصلاحطلبانه شده است. اینطور نیست؛ اینها همه نسبی و مقایسهای است.
من استدلالهای قوی دارم که آقای هاشمی مدیریت آقای موسوی را به هیچ وجه قبول ندارند و نداشتهاند. در زمان دولت مهندس موسوی حمایتهایی از وی میکرد، اما در دوران سازندگی و اصلاحات و ... ما هیچ علامت یا کدی نداریم که آقای هاشمی مواضع آقای مهندس موسوی را بپسندد و بپذیرد.
بعضیها نظرشان در مورد من هم همین است؛ فکر میکنند نظر من در مورد مهندس موسوی در سال 88 شکل گرفته در صورتی که من از سال 64 که وی در دولت بود و من در مجلس، من مخالف نظر ایشان بودم. آن موقع دولت موسوی دولت اصولگرایی بود، دولت جنگ بود، دولت مورد حمایت حضرت امام(ره) بود؛ بحث سیاسیاش را نمیگویم، اما درمورد بحث کارشناسی من با بسیاری از مواضع جناب آقای مهندس موسوی مخالف بودم.
آقای هاشمی هم من الان می توانم با قاطعیت بگویم بسیاری از مواضع اقتصادی، فرهنگی مهندس موسوی را قبول ندارند؛ منهای بحث فتنه و گرفتاریهایی که به وجود آمد.
بنابراین منهای نقدهایی که ممکن است ما به برخی از رفتارهای آقای هاشمی داشته باشیم هاشمی هنوز اصولا در زندگی اش سعی کرده فرا جناحی حرکت بکند و نسبتا هم موفق بوده است.
***
"تفاهم" بین کاندیداهای پیروان به اضافه پورمحمدی و ابوترابیفرد
باشگاه خبرنگاران: پس از اعلام نهایی شدن سه کاندیدای جبهه پیروان خط امام و رهبری و معرفی اسامی آنها (متکی، باهنر، آلاسحاق)، به نظر میرسد هر یک این سه کاندیدا به اضافه آقایان پورمحمدی و ابوترابیفرد _که در رسانهها تاکید میشود با "پیروان" ائتلاف تشکیل ندادهاند بلکه رایزنی کردهاند_ به صورت مجزا و انفرادی به فعالیت میپردازند و به نوعی گسست در کاندیداهای پیروان دیده میشود؛ شما این موضوع را قبول دارید؟
ببینید ما سه نفر که قرار است در این عرصه حضور داشته باشیم، هر کدام خیلی جدی وارد میدان میشویم، کار هم میکنیم و هیچ کس منتظر دیگری نمیماند؛ شاید بتوان اسم این را یک رقابت درونگروهی یا درونحزبی گذاشت و این اشکالی ندارد؛ خیلی طبیعی است که کاندیداها دررون یک تشکیلات و مجموعه با هم رقابت درون گروهی میکنند، اما نهایتا یک نفر از آن بیرون خواهد آمد.
در رابطه با سوال تشکیل "ائتلاف"، ما این توافق را داریم که بگوییم "گروه 4نفره"؛ هر زمان آقای ابوترابی فرد اعلام آمادگی کنند میگوییم "گروه 5 نفره". این توافق صورت گرفته است.
مهم این است که این سه نفر به اضافه "آقای پورمحمدی" و احتمالا "آقای ابوترابیفرد" که ممکن است قصد کاندیداتوری داشته باشند، یک "تفاهم عمومی" داریم و آن اینکه در یک زمان معین که شاید مثلا نیمه اول اردیبهشت باشد بالاخره مینشینیم تفاهم میکنیم یک نفرمان بماند، این تفاهم را داریم.
*** عالم سیاست "قطعیت" ندارد/ممکن است1 یا 2نفر از این 5 نفر به تعهدشان وفادار نمانند
باشگاه خبرنگاران: این تفاهم قطعی است؟
در عالم سیاست قطعیت نداریم؛ ولی همه بحثهای ما براساس تعاملات و تحلیلات است؛ در سال 84 هم بنا این بود که همه نظر جمع را تمکین کنند، اما یک نفر بیرون زد، نمیتوان آن فرد را بگیری، دست و بالش را ببندی و زندانش کنی؛ این خبرها که نیست؛ اینها تعاملات سیاسی است.
ما 5 نفر نسبت به یکدیگر این اعتماد را داریم که بر مبنای این تعهد وفادار باشیم؛ ولی نمیتوان گفت قطعی است. ممکن است در انتخاب یک اتفاقی بیفتند و 1 یا 2نفر از این 5 نفر به تعهدشان وفادار نمانند. اینها بحثهایی است که ما باید در میدان جلو بریم و ببنیم چه اتفاقی خواهد افتاد.
باشگاه خبرنگاران: باتوجه به اینکه آقای پورمحمدی از اعضای جامعه روحانیت هستند، فکر نمیکنید نهایتا جامعتین از وی به عنوان کاندیدای نهایی حمایت کنند؟
قرار ما این نیست؛ جامعه روحانیت هم بر این قرار پافشاری خواهد کرد. ممکن است کششهای صنفی و گرایشات داخلی جبهه پیروان خط امام و رهبری که شامل 15 تشکل است نیز به سمت این سه نفری که از درون تشکیلات اینها بیرون آمدهاند، باشد. برای مثال ممکن است موتلفه به یکی از اینها تمایل داشته باشند. جامعه مهندسین به دیگری.
اینها خیلی طبیعی است و "روحانیت مبارز" هم ممکن است همین گرایش را داشته باشد؛ اما اینکه فرض بکنیم روحانیت یک زمانی به آن نقطه برسد که بر کاندیدای مورد نظر خودش، حتی اگر مقبولیت کمتری داشته باشد پافشاری کند؛ اینگونه نخواهد بود.
"جامعه مهندسین" هم ممکن است تمایلشان بر من باشد و پافشاری هم بکنند، تبلیغ هم بکنند، اما اینکه پافشاری در این حد باشد که اگر یکی دیگر {در نظرسنجیها} جلو افتاد بگوید الا و بلا میخواهیم از باهنر حمایت کنیم، نه این قرار را نداریم.
***
"تفاهم" بین کاندیداهای پیروان به اضافه پورمحمدی و ابوترابیفرد
باشگاه خبرنگاران: پس از اعلام نهایی شدن سه کاندیدای جبهه پیروان خط امام و رهبری و معرفی اسامی آنها (متکی، باهنر، آلاسحاق)، به نظر میرسد هر یک این سه کاندیدا به اضافه آقایان پورمحمدی و ابوترابیفرد _که در رسانهها تاکید میشود با "پیروان" ائتلاف تشکیل ندادهاند بلکه رایزنی کردهاند_ به صورت مجزا و انفرادی به فعالیت میپردازند و به نوعی گسست در کاندیداهای پیروان دیده میشود؛ شما این موضوع را قبول دارید؟
ببینید ما سه نفر که قرار است در این عرصه حضور داشته باشیم، هر کدام خیلی جدی وارد میدان میشویم، کار هم میکنیم و هیچ کس منتظر دیگری نمیماند؛ شاید بتوان اسم این را یک رقابت درونگروهی یا درونحزبی گذاشت و این اشکالی ندارد؛ خیلی طبیعی است که کاندیداها دررون یک تشکیلات و مجموعه با هم رقابت درون گروهی میکنند، اما نهایتا یک نفر از آن بیرون خواهد آمد.
در رابطه با سوال تشکیل "ائتلاف"، ما این توافق را داریم که بگوییم "گروه 4نفره"؛ هر زمان آقای ابوترابی فرد اعلام آمادگی کنند میگوییم "گروه 5 نفره". این توافق صورت گرفته است.
مهم این است که این سه نفر به اضافه "آقای پورمحمدی" و احتمالا "آقای ابوترابیفرد" که ممکن است قصد کاندیداتوری داشته باشند، یک "تفاهم عمومی" داریم و آن اینکه در یک زمان معین که شاید مثلا نیمه اول اردیبهشت باشد بالاخره مینشینیم تفاهم میکنیم یک نفرمان بماند، این تفاهم را داریم.
*** عالم سیاست "قطعیت" ندارد/ممکن است1 یا 2نفر از این 5 نفر به تعهدشان وفادار نمانند
باشگاه خبرنگاران: این تفاهم قطعی است؟
در عالم سیاست قطعیت نداریم؛ ولی همه بحثهای ما براساس تعاملات و تحلیلات است؛ در سال 84 هم بنا این بود که همه نظر جمع را تمکین کنند، اما یک نفر بیرون زد، نمیتوان آن فرد را بگیری، دست و بالش را ببندی و زندانش کنی؛ این خبرها که نیست؛ اینها تعاملات سیاسی است.
ما 5 نفر نسبت به یکدیگر این اعتماد را داریم که بر مبنای این تعهد وفادار باشیم؛ ولی نمیتوان گفت قطعی است. ممکن است در انتخاب یک اتفاقی بیفتند و 1 یا 2نفر از این 5 نفر به تعهدشان وفادار نمانند. اینها بحثهایی است که ما باید در میدان جلو بریم و ببنیم چه اتفاقی خواهد افتاد.
باشگاه خبرنگاران: باتوجه به اینکه آقای پورمحمدی از اعضای جامعه روحانیت هستند، فکر نمیکنید نهایتا جامعتین از وی به عنوان کاندیدای نهایی حمایت کنند؟
قرار ما این نیست؛ جامعه روحانیت هم بر این قرار پافشاری خواهد کرد. ممکن است کششهای صنفی و گرایشات داخلی جبهه پیروان خط امام و رهبری که شامل 15 تشکل است نیز به سمت این سه نفری که از درون تشکیلات اینها بیرون آمدهاند، باشد. برای مثال ممکن است موتلفه به یکی از اینها تمایل داشته باشند. جامعه مهندسین به دیگری.
اینها خیلی طبیعی است و "روحانیت مبارز" هم ممکن است همین گرایش را داشته باشد؛ اما اینکه فرض بکنیم روحانیت یک زمانی به آن نقطه برسد که بر کاندیدای مورد نظر خودش، حتی اگر مقبولیت کمتری داشته باشد پافشاری کند؛ اینگونه نخواهد بود.
"جامعه مهندسین" هم ممکن است تمایلشان بر من باشد و پافشاری هم بکنند، تبلیغ هم بکنند، اما اینکه پافشاری در این حد باشد که اگر یکی دیگر {در نظرسنجیها} جلو افتاد بگوید الا و بلا میخواهیم از باهنر حمایت کنیم، نه این قرار را نداریم.
***نتایج نظرسنجیها؛ مهمترین ضابطهای که خروجی "تفاهم 5 نفره" را تعیین میکند
باشگاه خبرنگاران: برای تعیین خروجی این "تفاهم 5 نفره" چه کسی تصمیم نهایی را میگیرد و چه ضوابطی تعیین کننده خواهد بود؟
این تصمیم را چه جبهه پیروان بخواهد بگیرد و چه جامعه روحانیت مبارز، باید مبتنی بر اصول باشد. فرض محال که محال نیست، فرض میکنیم در آینده "جبهه" بگوید گرچه در نظرسنجیها آقای الف جلوتر است اما تصمیم ما این است که آقای ب را انتخاب کنیم؛ خوب اینکه بازی به هم زدن است. این در میدان قواعد بازی، بازی نکردن است. آن موقع معلوم است که هرکسی تصمیم خودش را میگیرد.
اما اگر ضوابط عقلایی حاکم باشد، تصمیم دیگری وجود نخواهد داشت. بنابراین اگر بر مبنای ضوابط تصمیم بگیریم فرقی نمیکند تصمیم را جامعه روحانیت بگیرد، یا جبهه و یا ما 5 نفر دور هم بنشینیم و تصمیم بگیریم.
مهمترین ضابطه تصمیمگیری بحث نظرسنجیهاست، البته ضوابط دیگری هم هست که سهمشان در تصمیمگیری کم است و سهم سنگین برعهده نظرسنجیهاست.
***حدود 300 نفر در لیست انتخابات شوراهای جبهه پیروان/در جلسه شورای مرکزی آن را به 31 تفر میرسانیم
باشگاه
خبرنگاران: لیست کاندیداهای انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا جبهه پیروان خط
امام و رهبری آماده شده است؟ جبهه پیروان و جامعه اسلامی مهندسین چه سازوکار و برنامههایی را برای انتخابات شوراهای شهر در نظر دارند؟
ما در مورد انتخابات شوراها برای رسیدن به وحدت فشار میآوریم و حتی این اصرارمان از انتخابات ریاستجمهوری هم بیشتر خواهد بود. تقریبا مسلم است برای اینکه بتوانیم در انتخابات شوراها موفقیت مطلق و جدی داشته باشیم ناچاریم که همه باهم موافقت و تفاهم بکینم.
رسیدن به این تفاهم در ریاستجمهوری سخت است چون باید یک نفر انتخاب شود، اما درمورد شوراها، در تهران باید 31 نفر انتخاب شود و ما میتوانیم برای 31 نفر به یک تفاهم خوب نزدیک شویم. نمیخواهم بگویم سهمیهبندی بکنیم اما میتوان تفاهم زیادی ایجاد کرد.
بنابراین برای انتخابات شوراها حداکثر تلاش را میکنیم که اصولگرایان با یکدیگر به اجماع برسند؛ کارمان را شروع کردیم لیست گرفتهایم؛ الآن یک لیست 300 ، 400 نفره درآمده است که ما طبق همان قرارهای قبلی، قرار است در یک جلسه شورای مرکزی جبهه این 300 نفر را به 62 نفر کاهش دهیم و در نهایت این 62 نفر را به 31 نفر برسانیم.
باشگاه خبرنگاران: چند نفر از این 300 نفر، از جانب جامعه اسلامی مهندسین پیشنهاد شدهاند؟ این افراد از اعضای این جامعه هستند؟
جامعه مهندسین 30 نفر را پیشنهاد داده است که 5 نفر آنها از اعضای جامعه مهندسین هستند و 25 نفر باقیمانده افرادی هستند که فکر میکنیم مفیدند و رای میآورند اما از اعضای تشکیلات ما نیستند؛ تعدادی از اینها از اعضای فعلی شورای شهر تهران هستند.
باشگاه خبرنگاران: اسامی آنها را معرفی میکنید؟
چون تفاهمات قطعی نشده نمیتوان اسامی آنها را اعلام کرد.
*** روی حمایتهای "قلمی"، "قدمی" و یا "درمی" طرفداران حساب کردهایم/تبلیغات از یک حدی که بالاتر رود ضد تبلیغ میشود
باشگاه خبرنگاران: هزینههای تبلیغات انتخاباتی نسبتا سنگین است؛ هزینه تبلیغات انتخاباتی شما و کاندیداهای جبهه پیروان خط امام و رهبری چگونه تامین میشود؟
در انتخابات ریاستجمهوری یکسری خبرها، پیغامها و تبلیغات توسط حاکمیت انجام میشود؛ مثلا صداوسیما یک بخشی از این کار را انجام میدهد که اینها به اصطلاح یارانهای است که همه کاندیداها از آن میتوانند استفاده بکنند.
اما خیلی عقلایی و طبیعی است که یک کاندیدا برای اینکه بتواند به یک میدان رقابت وارد شود، کاری بکند که عکسش، پیامش، اسمش، به گوش همه افرادی که صاحب رای هستند بخورد؛ حداقل صاحبان رای یک بار عکس کاندیدا را ببیند، پیامش را بشنود اسمش را بداند. یعنی وقتی از افراد در یک نظرسنجی پرسیدند شما 5 کاندیدای مشهور را بگویید، مخاطب قرار نباشد اسم دو تا از اینها را اصلا نشنیده باشد.
خوب اینها هزینه دارد؛ این هزینه بخشیاش هزینه حکومتی و بخشی از آن هزینه حزبی است. بالاخره نظام جمهوری اسلامی میخواهد انتخابات پرشور و پرطراوت را برگزار کند که یکسری هزینهها را متقبل میشود، مثل شورای نگهبان، وزارت کشور و ... .
یکسری از تبلیغات را رسانههای عمومی انجام میدهند، مثل رسانه ملی و بعضی از روزنامهها، مابقی را یا کاندیداها یا احزاب باید هزینه بکنند.
***بعضی از کاندیداها را 3 یا 4 نفر حامی قوی مالی حمایت میکنند که این موجب وامداری میشود
اما درباره اینکه چقدر این هزینه در میآید، ما یک حد اخلاقی و عرفی جامعه را داریم که معمولا جواب میدهد؛ اگر سطح تبلیغات فیزیکی یک کاندیدا از یک حد معمول بالاتر رود تبدیل به یک ضد تبلیغ میشود. این تجربه شده است و همه میدانند و رعایت میکنند؛ حتی اگر پول هم داشته باشند متوجه میشوند این تبلیغ است یا ضد تبلیغ. از طرفی دیگر یک هزینه حداقلی هم هست که اگر کسی بخواهد کمتر از آن هزینه بکند بهتر است که نیاید.
حالا این هزینهها را ممکن است یک کاندیدا تامین کنند؛ یک نفر هم مثل ما که جبهه ای شامل 15 تشکل هستیم و تشکلهای ما سراسری است و در سراسر کشور دفتر، اعضا و طرفداران داریم؛ اینها در جریانات انتخاباتی "قلمی"، "قدمی" و یا "درمی" کمک میکنند و ما باید بیشتر روی اینها حساب میکنیم.
بعضی از آقایون هم هستند که اسپانسرهای مالیشان ممکن است چند آدم پولدار باشند، که این خوب نیست و وامداری را به وجود میآورد.
باشگاه خبرنگاران: حضور مردم در انتخابات 24 خرداد 92 را چگونه پیشبینی میکنید؟
مردم نگرانیهای جدی را درمورد مسائل روزمره زمدگیشان دارند و کسی نمیتواند این را تکذیب بکند، اما خیلیها پیشبینی میکنند که این مشکلات و گرفتاریها اثرات منفی روی انتخابات میگذارد. اما ما دو ماه گذشته راهپیمایی 22بهمن را داشتیم و دیدیم که تاثیر نگذاشت؛ البته این به هیچ وجه به این معنا نیست که مسئولین بگویند مردم راضی هستند و همه چیز خوب است و ما خوب داریم کار میکنیم.
مقوله حفظ اصل نظام، منافع ملی و تمامیت ارضی نباید با اینکه مردم از مجریان یا قانونگذاران مملکت راضی نیستند، خلط شود؛ اینها دو مقوله کاملا متفاوت هستند و مردم به این موضوع توجه دارند.
***کاندیدای
مورد حمایت دولت از نظر آرای مثبت در رده هفتم یا هشتم اما رتبه اول آراء
منفی را دارد/اصولگرایان آمدهاند که در انتخابات پیروز شوند
باشگاه خبرنگاران: پیشبینی شما از حضور جریانهای مختلف سیاسی در انتخابات ریاستجمهوری چگونه است؟
اصلاحطلبان به طور جدی فعالیت میکنند و حقشان هم هست؛ از طرفی دولت هم تلاش میکند، البته به "ما هو دولت" حق ورود به تبلیغات حزبی ندارد اما اعضای دولت و در راسشان آقای رئیسجمهور گرایشهای شخصی خودشان را دارند. کاندیدای احتمالی دولت، "مشایی" نیز از نظر آراء مثبت در رده هفتم و هشتم است اما در آرای منفی اول است.
یک گروه هم که اصولگرایان هستند و اصلا آمدهاند که انتخابات را پیروز شوند.
یک نکته که اینجا باید به آن توجه کرد این است که رفتارهای دولتهای نهم و دهم را _که این دوتا با هم خیلی فرق میکنند_ نباید به گردن اصولگرایان بیندازند؛ ما یک جاهایی اش را انکار نمیکنیم بالاخره ما حتما مقصر و موثر بودیم اما مواضع ما کاملا روشن است و رفتار آقای احمدینژاد و دولتش رفتار منحصر به فرد خودشان بود.
در دولتهای قبلی اصولگرا چنین رفتارهایی نبوده و اینها مسائلی است که خود آقای احمدینژاد و دولتشان باید پاسخگو باشد. البته کارهای مثبت زیادی کردند، اما ناهنجاریهایی هم به وجود آوردند که اینها را هم باید جبران کنند.
باشگاه
خبرنگاران: بعضی از کاندیداها هستند که حضور و فعالیتهای انتخاباتی آنها
بیشتر به شوخی و مزاح شباهت دارد تا تبلیغات جدی برای انتخابات، نظر شما
درباره این کاندیداها چیست؟
در دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری حدود هزار نفر به عنوان کاندیدا ثبت نام کردند؛ این یکی از اشکالات انتخابات ماست. این اتفاق اگر برای مجلس شورای اسلامی بیفتد اشکالی ندارد چرا که حدود 300 نفر نماینده میخواهند و ممکن است 5000 نفر ثبتنام بکنند. اما برای ریاستجمهوری ما طی 8 دوره گذشته بیشترین تعدادی که تایید صلاحیت شدهاند 10نفر بودهاند.
فرض میکنیم از این هزار نفر، 90 نفر نمیدانند که رد صلاحیت میشوند، اما 900 نفر از اینها برای شوخی میآیند و وقتی با آنها مصاحبه میشود میگویند من بیکارم به همین دلیل میخواهم رئیس شوم.
ما در مجلس میخواستیم کاری کنیم که هرکسی نتواند ثبت نام بکند، ولی خوب یک جاهایی را شورای نگهبان قبول نکرد؛ ما باید ضوابطی را در نظر بگیریم که آن کسی که میگوید من سوادم در حد خواندن و نوشتن است و یا افرادی کهبه معنای واقعی از رجل سیاسی و مذهبی نیستند نتوانند کاندیدا شوند.
انتهای پیام/