به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران، نويسندگان اين گزارش اذعان مي كنند كه افزايش قيمت نقت در اثر حمله نظامي احتمالي به ضرر غرب است، در آن زمان روابط آمريكا با رژيم صهيونيستي و قدرتهاي اروپايي هم خدشه دار خواهد شد و در نهايت معترف است كه ايرانيان باكي از جنگ ندارند و مي توانند به بازسازي كشورشان بپردازند.در پايان نويسندگان به دولت آمريكا توصيه مي كنند كه ايران هسته اي و حق غني سازي اورانيوم توسط كشورمان را برسميت شناسد زيرا اين مسئله براي آمريكايي ها كم هزينه تر است.

نويسندگان مقاله در ادامه با اذعان به پيش بيني ناپذير بودن واكنش كشورمان در مقابل حمله نظامي احتمالي مي افزايند "واكنش ايران و موشك هاي بالستيك آن كشور براي هر كشور متجاوزي غير قابل پيش بيني خواهد بود. چنين پاسخي از سوي ايران مي تواند سياست آمريكايي ها و نقشه هاي آنان را در منطقه برهم زند و باعث شود تا دولت آمريكا با گرفتاري اي دائمي مواجه شود."

نويسندگان مقاله در ادامه به تبعات منفي اقتصادي چنين حمله اي مي پردازند و مي افزايند "تبعات اقتصادي آغاز چنين جنگي براي كشور متجاوز بسيار سنگين خواهد بود. اين مسئله به ضرر كشورهاي غعربي نيز خواهد بود زيرا باعث افزايش بهاي جهاني نفت خواهد شد. نبايستي تاثير اين مسئله بر بهاي نفت را دست كم گرفت. افزايش 10 دلاري هر بشكه نفت جهاني هم مي تواند ميليارد ها دلار بر اقتصاد آمريكا لطمه وارد سازد. اغاز جنگ مي تواند وضعيت را به حالتي برساند كه هر بشكه نفت به قيمت جهاني 200-150 دلار فروخته شود. اين شرايط مي تواند به بسياري از دولتهاي جهان لطمه بزند."

وي در ادامه مي افزايد "در اين ميان كشورهاي آسيايي نيز لطمه شديدي خواهند ديد. آنان خريداران اصلي نفت از كشورهاي نفت خيز حاشيه خليج فارس هستند. در اين ميان روابط ميان اتحاديه اروپا و آمريكا نيز به همين خاطر لطمه خواهد ديد. در اين ميان نكته مشخص آنست كه ايران مي تواند باز ديگر به بازسازي اقتصادي و بازيابي قدرت نظامي بپردازد."

نويسندگان اين مقاله در ادامه مي افزايند كه جنگ نه تنها باعث تضعيف ايران نمي شود بلكه ايرانيان بخوبي مي توانند بر تبعات احتمالي آن غلبه نمايند و در اين باره مي نويسند "در صورت حمله نظامي احتمالي عليه تاسيسات هسته اي ايران و افزايش قيمت جهاني نفت اكثر كشورهاي جهان بدليل شوكي كه با آن مواجه شده اند بيش از پيش تشويق خواهند شد تا روابط خود با ايران را بهبود بخشند و از آن كشور نفت خريداري نمايند."

نويسندگان مقاله در ادامه به مخاطرات جنگ براي غربي ها اذعان كرده و مي افزايند "تبعات و تهديدهاي ناشي از جنگ براي كشورهاي غربي خطرناك هستند. هيچ تضميني وجود ندارد كه حمله نظامي برنامه هسته اي ايران را متوقف سازد. ايران مي تواند در صورتيكه تاسيسات هسته اي اش مورد حمله قرار گيرد بار ديگر از نو آن را بسازد."

تحليلگران سياسي اين مقاله با اشاره به نقش جنگ طلبانه رژيم صهيونيستي مي افزايند "احتمالا آمريكايي ها خواهان آغاز حمله اي نظامي عليه جمهوري اسلامي ايران نخواهند بود. اين "بنيامين نتانياهو" نخست وزير رژيم صهيونيستي است كه علاقه اي زيادي به حمله عليه ايران دارد. در صورت حمله رژيم صهيونيستي عليه ايران دولت آمريكا نيز وارد جنگ خواهد شد و اين مسئله باعث خواهد شد تا روابط آمريكا و رژيم صهيونيستي لطمه ببيند. نظرسنجي ها نشان مي دهند كه اكثريت شهروندان آمريكايي مخالف اقدام نظامي احتمالي آمريكا عليه ايران هستند."

نويسندگان مقاله در انتها به دولت آمريكا توصيه مي كنند كه در مورد برنامه هسته اي كشورمان و مذاكرات پيرامون آن پيشنهادات بهتري را به جمهوري اسلامي ايران ارائه دهند و در اين باره مي افزايند "در اين ميان بايستي گفت كه برنامه هسته اي ايران نگران كننده نيست. آمريكايي ها مي بايستي براي پيشبرد مذاكرات هسته اي پيشنهادات بهتري را به تهران ارائه دهند. در اين ميان دولت اوباما مي بايستي واقع بين باشد. پذيرش حق غني سازي اورانيوم ايران در سطح محدود از سوي دولت آمريكا بسيار بهتر از استفاده از گزينه نظامي عليه آن كشور است. برسميت شناختن حق غني سازي اورانيوم ايران هزينه كمتري براي آمريكايي ها و ساير كشورهاي غربي خواهد داشت."