هوشنگ کاووسی را اهالی سینما با خلق واژه فیلم فارسی می شناسند، در حالی که او از یکی از منتقدان عملگرا بود و نسل نخست منتقدان عملگرا در ایران به شمار می رود.
او از جمله منتقدان عملگرایی بود که مرز بین فیلم کوتاه و فیلم بلند را رعایت می کرد و نقد فیلم کوتاه را در حیطه نظری متخصصان این حوزه می دانست، کاری که اکنون برخی از منتقدان آن را رعایت نمی کنند.
این منتقد، مرز بین سه گونه برخورد با فیلم را می دانست، این سه گونه شامل برداشت آزاد مخاطب از فیلم، تاویل و تفسیر و تحلیل فیلم و نقد یک اثر سینمایی است، که اکنون در بین برخی از منتقدان جوان این سه برخورد کمی در هم آمیخته است و بعضی از جوانان برداشت آزاد خود از فیلم را، به جای نقد سینما قلمداد می کنند.
سینما در ایران به عنوان یک صنعت هنر وارداتی محسوب می شود و این صنعت هنر، حدود دو دهه درگیر سخیف ترین موضوعاتی بود که هیچ نسبتی با جامعه ایرانی نداشت.
سینمای ایران در ابتدا کار خود را با سطحی نگری به بی ارزش ترین موضوعات جامعه آغاز کرد که منتقدان نام این سینما را زیر خطی گذاشتند و هوشنگ کاووسی از آن به عنوان فیلم فارسی یاد کرد.
هوشنگ کاووسی محصولات این صنعت هنر را فیلم فارسی نامگذاری کرد و پس از او کاربرد فیلم فارسی در دهه 40 از سوی منتقدان سینما به ویژه در بین نویسندگان روزنامه نگار رواج یافت و از آن پس به عنوان یکی از شناسه های سینمای ایران شناخته شد.
فیلم فارسی به صورت یک عنصر لایه نگر، قشرنگر و سطح نگر از سوی برخی از کارگردانان به عنوان یک پدیده سرگرم کننده مطرح شد و رژیم پهلوی برای زدایش فرهنگی جامعه ایرانی، بر تولید این نوع از ساختارهای سینمایی تاکید داشت.
منتقدان از جمله هوشنگ کاووسی معتقد بودند در فیلم فارسی تنها شخصیت ها و بازیگران با گویش فارسی صحبت و تکلم می کنند و هیچ نشانه و اثری از فرهنگ و تمدن ایران در آن وجود ندارد به همین علت بر آن نام فیلم فارسی قلمداد می کردند.
تاجران و بازرگانان ایرانی که به کشورهای مختلف سفر می کردند، همراه با واردات چای و قند روغن، فیلم های خارجی را برای اکران در ایران با خود به تهران می آوردند تا به همراه کراوات و کلاه شاهی و ابزار و اسباب آرایش و مجلات مدل لباس، آن را در بازار ارایه کنند.
کپی برداری از سینمای آمریکا، هند، ترکیه و حتی ایتالیا در فیلم فارسی یک امر متداول در بین کارگردانان شد و شخصیت دختران و پسران روستایی در فیلم فارسی با پوشیدن لباسهای خارجی، تبدیل تیپ های غرب زده با کراوات و شلوار جین و موهای رنگ کرده شد.
فیلم فارسی در راستای زدودن هویت تاریخی و تمدنی جوانان ایرانی، اصل ظاهر نگری و دنیا محوری را در دستور کار خود داشت و کارگردانان این نوع فیلم ها برای ضربه زدن به هویت دینی جوانان پرده نقره ای سینمای ایران را بهترین مکان برای اجرای مقاصد شوم خود می دیدند.
از این رو هوشنگ کاووسی بر خلاف برخی از منتقدان دیگر، به نوشتن نقدهای تند روی آورد که حتی برخی از کارگردانان جوان در آن زمان مجبور به کنار کشیدن از عرصه ساخت فیلم شدند.
این منتقد تا پایان عمرش فاصله خود با برخی از شبه منتقدان را حفظ کرد و مکتوب نویسی را بهترین شیوه نقد برای سینما می دانست و هرگز به نقد شفاهی رو نیاورد.
هوشنگ کاووسی از جمله منتقدان عملگرا بود که به جای حضور در برابر دوربین های تلویزیونی، با حفظ استانداردهای تعریف شده در سینما، نقد ژرونالیستی خود را ادامه داد تا فاصله خود با سینما را به عنوان یک منتقد حفظ کند.
اگر چه برخی از سینماگران متاخر نسبت به نقدهای مکتوب روی خوشی نشان نداده اند، اما استاندارد جهانی در حوزه نقد سینما، وجود نقد را علمی ترین نقد برای سینما می داند.
زمانی، تئوریسین های کلاسیک در توضیح ماهیت فیلم راه را اشتباه پیمودند و آنان فیلم را به خاطر تکیه بر مولفه عکاسی رسانه در ذات و اصل خود، هنری واقع گرا عنوان کردند و اندیشیدن در هنر سینما را چندان دلخواه مخاطب نمی دانستند.
در حالی که منتقدان عملگرا با تکیه بر نقد نوشتاری، اثر جدیدی را پیرامون یک فیلم بر روی کاغذ خلق می کردند و حس تاویل پذیری را در مخاطبان افزایش می دادند.
نظریه پردازان پراگماتیسم یا عملگرا در حوزه نقد سینما، تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا به مخاطب نشان دهند، سینما تنها دیالوگ نیست و تصاویر و نشانه های تصویری ذات یک اثر هنری را پدیدار می کند و این نشانه شناسی نیازمند تاویل پذیری اثر است، مولفه ای که هوشنگ کاووسی از آن پیروی می کرد.
پیکر هوشنگ کاووسی، منتقد و نویسنده پیشکسوت سینما صبح دوشنبه از مقابل تالار وحدت تشییع و برای خاکسپاری به قطعه هنرمندان بهشت زهرا (س) منتقل شد./س