به گزارش
سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پرس تي وي، دهه هاي متمادي است كه دولت آمريكا و همپيمانانش در حال سرنگوني و يا کشتار محبوبترين و شايسته ترين رهبران آمريكاي لاتين و جهان هستند.
دكتر مصدق از ايران، آربنز از گواتمالا، تروجيلو و بوش از جمهوري دومنيكن، ولاسو و رولدوس از اكوادور، لومومبا از زئير، سوكارنو از اندونزي، ساهونك از كامبوديا، آلنده از شيلي و توريجوس از پاناما چند نمونه از اين رهبران هستند.
همين جانيان و نيروي سازماني آنها بهترين رهبران دولت آمريكا جان اف.كندي، رابرت اف.كندي، مارتين لوتركينگريال جي آر، و سناتور پال ول استون را به قتل رساندند. دو كتاب به نام هاي "جي اف كي" و "آن اسپيك ابل" در سالهاي اخير منتشر گشته اند كه هر خواننده خردمندي مي تواند از آن در يابد كه سايه هاي دولت امريكا سي.آي.اي و اف.بي.آي قتل جان اف كندي و دكتر كينگ را طراحي كرده بودند.
در آن زمان كه قدرتمند ترين امپراتوري جهان جنايت و قتل را جايگزين گفتگوي معقول براي حل منازعات مي داند به سرطاني خطرناك براي جهانيان مبدل مي گردد.
سياست " بكش و بعدا سوال كن" دولت آمريكا با حملات آن به مخالفان سياسي اش آشكار گرديد. سناتور "ليندسي گراهام" اخيرا قتل 4 هزار و 700 مخالف سياسي توسط دولت آمريكا در سرتاسر جهان را تائيد نمود. يكي از اين مخالفان "انور الاولاکي" شهروندي آمريكايي و منتقد صريح دولت بود كه با حمله يك هواپيماي بدون سرنشين در منزلش به همراه پسر نوجوانش كشته شد بدون اينكه متهم شده و يا مورد محاكمه قرار گرفته باشد. تنها دليل مرگ وي خاموش نمودن كلام فصيح و شيواي او بود.
آمريكا ساليانه 711 ميليارد دلار صرف كشتار هاي سازمان يافته جمعي مي كند در حاليكه هزينه كل سالانه نظامي كشورهاي همچون ژاپن، روسيه،انگليس،فرانسه، ژاپن، هند، عربستان سعودي، آلمان، برزيل، ايتاليا، كره جنوبي، استراليا و كانادا روي هم تنها 695 ميليارد دلار است.
با اين حال اين بخش كوچكي از بودجه كل ارتش آمريكاست. "بودجه سياه" كه توسط بانكداران آمريكايي تأسيس شده است بيش از 100 تريليون دلار ارزش خالص دارد. اين "بودجه سياه" جداي از بودجه هاي رسمي نظامي، براي تهيه و توليد پيشرفته ترين و سري ترين تكنولوژي هاي مرگبار استفاده مي شود. تكنولوژي هايي كه اخيرا براي ابتلاي شش رهبر كشورهاي قدرتمند آمريكاي لاتين به سرطان استفاده شده است.
آري آمريكا كشوري شيطاني است و مي توان آن را همچون غده اي سرطاني جراحي كرد و از صحنه روزگار محو كرد. اما چگونه كشوري كه دم از صلح و دوستي مي زد به چنين هيولايي مبدل گشت؟
پيش از حادثه 11 سپتامبر، سياست آمريكا تعادل نسبي داشت: در كنار رفتار امپرياليستي رواني گه گاه بارقه هايي در توجه به حقوق بشر، دموكراسي و ديگر ايده آل هاي بشري ديده مي شد.
اما پس از اين واقعه همه چيز تغيير يافت. حقوق بشر و قوانين آمريكا همگي به زبالهداني ريخته شدند و اين كشور مبدل به "امپراتوري شيطاني محض" مبدل گرديد.
در مقابل ارزش هايي همانند آزادي فردي، تجميع مذهبي و قومي،جمهوريت دموكراتيك ،تساوي و عدالت و قانون مداري براي مردم آمريكا، با ادامه دروغ هاي بزرگ و كشتار هاي دسته جمعي دولت آمريكا محكوم به فنا است.