به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران  تسليح دشمن دقيقا همان کاري است که انگليس و فرانسه در حال انجام دادن آن هستند. اخبار حيرت انگيز اين است که ويليام هيگ، وزير امور خارجه انگليس و لوران فابيو، همتاي فرانسوي وي علنا اظهار داشته‌اند که علي رغم تحريم اتحاديه اروپا، شبه نظاميان حاضر در سوريه را مسلح خواهند کرد. انگليس و فرانسه، دست در دست سعودي‌ها، قطري‌ها و ترک‌ها، هم اکنون در حال بازي با کارت اختلاف‌هاي قوميتي هستند و بدين ترتيب با تحريک ناآرامي‌ها، جنگ داخلي در سوريه را به هر طريقي که مي‌توانند، شعله‌ور تر مي‌کنند.

در عین حال، آژانس‌های امنیتی انگلیس هشدار می‌دهند که شبه نظامیان جوان، که به زودی توسط انگلیس و فرانسه مسلح خواهند شد، در حال ورود به سوریه هستند و در آنجا تجربه نظامی کسب خواهند کرد. این شبه نظامیان بعد از بازگشت به انگلیس، جنگ آزموده و سرکش، فراتر از حد تصور خطرناک خواهند بود."

هرگز به دشمن خود سلاح ندهيد. اين گزاره‌اي معقول است؛ اينطور نيست؟ اين سلاح‌ها ممکن است عليه خود شما به کار گرفته شود.

با اين حال، تسليح دشمن دقيقا همان کاري است که انگليس و فرانسه در حال انجام دادن آن هستند. اخبار حيرت انگيز اين است که ويليام هيگ، وزير امور خارجه انگليس و لوران فابيو، همتاي فرانسوي وي علنا اظهار داشته‌اند که علي رغم تحريم اتحاديه اروپا، شبه نظاميان حاضر در سوريه را مسلح خواهند کرد. انگليس و فرانسه، دست در دست سعودي‌ها، قطري‌ها و ترک‌ها، هم اکنون در حال بازي با کارت اختلاف‌هاي قوميتي هستند و بدين ترتيب با تحريک ناآرامي‌ها، جنگ داخلي در سوريه را به هر طريقي که مي‌توانند، شعله‌ور تر مي‌کنند.

در عين حال، آژانس‌هاي امنيتي انگليس هشدار مي‌دهند که شبه نظاميان جوان، که به زودي توسط انگليس و فرانسه مسلح خواهند شد، در حال ورود به سوريه هستند و در آنجا تجربه نظامي کسب خواهند کرد. اين شبه نظاميان بعد از بازگشت به انگليس، جنگ آزموده و سرکش، فراتر از حد تصور خطرناک خواهند بود.

بدتر اينکه، تسليح شبه نظاميان در سوريه در حالي رخ مي‌دهد که بيشتر عناصر تندرو در سوريه (به عبارت ديگر بُرندگان گلو) در حال به دست آوردن دست برتر نسبت به عناصر به اصطلاح «ميانه رو» هستند. (منظور از عناصر ميانه رو همان‌هايي هستند که تنها از اسلحه براي کشتن اسيران و غيرنظاميان استفاده مي‌کنند.)

گزارش‌‌هاي نشريه اينديپندت انگليس حاکي از اين است که بيش از ۱۰۰ شبه نظامي جوان از اين کشور به سوريه رفته‌اند و اين رقم همچنان در حال بيشتر شدن است. و به محض اعلام شدن اين موضوع، دولت‌هاي انگليس و فرانسه اعلام کردند که براي شبه نظاميان سلاح خواهند فرستاد.

اين دو دولت بعد از ادعاي اينکه در تلاشند مشکل را به صورت مسالمت آميز حل کنند، فرياد زدند که «نه ما براي شبه نظاميان سلاح نمي‌فرستيم! ما صرفا به مبارزان "ميانه رو" که افراد خوب و قابل اعتمادي هستند، سلاح مي‌دهيم.»
واقعا؟ قابل اعتماد براي تيراندازي به سوي مردم يا قابل اعتماد براي بريدن گلوي آنها؟

يا شايد منظور پاريس و لندن از «قابل اعتماد»، افرادي هستند که مورد حمله شبه نظاميان قرار نخواهند گرفت و سلاح‌هايشان به دست آنها نخواهد رسيد. در حقيقت، دولت انگليس ادعا مي‌کند که با تسليح نيروهاي «ميانه رو»، بنيادگرايان شکست خواهند خورد.

اما خلاف اين ادعا در حال رخ دادن است: نيروهاي «ميانه رو» و افراط گرايان در حال جنگ با يکديگر هستند و اين افراط گرايانند که در حال پيروزي‌اند چرا که وهابي‌هاي سعودي و قطري حمايت مالي و تسليحاتي گسترده‌اي از اين عناصر مي‌کنند.

بدين ترتيب، انگليس و فرانسه با نقض قوانين بين الملل، در حال رساندن سلاح به شبه نظاميان هستند (و همچنين در تلاشند باقي کشورهاي اروپا را نيز به انجام چنين کاري متقاعد کنند) زيرا به گمان آنها تفاوت بنياديني بين بُرندگان گلو و قاتلاني که با گلوله آدم مي‌کشند، وجود دارد.

اما حقيقت اين است که تفاوتي وجود ندارد. آنها عمدتا يکسان و مشابه هستند. به عنوان مثال خبرنگاران نشريه اينديپندنت انگليس با نيروهايي روبرو شده‌اند که خود را «ميانه رو» خوانده و تنها يک هفته بعد در سنگر و جبهه شبه نظاميان بنياد گرا ديده شدند.

علاوه بر اين، سرگئي لاوروف وزير امور خارجه روسيه با بيان اينکه اقدامات انگليس و فرانسه «نقض بارز قوانين بين الملل» است، تاکيد کرده، در عمل همه سلاح‌ها احتمالا به دست افراط گرايان مي‌رسد؛ و اين در حالي است که حتي امريکا نيز يکي از گروه‌هاي شبه نظامي (جبهه النصره) را يک سازمان تروريستي اعلام کرده است. جبهه النصره يکي از گروه‌هايي است که از کودکان به عنوان سپر انساني استفاده مي‌کند.

البته اقدام انگليس مبني بر ارسال سلاح ممکن از سوي لندن اينگونه توجيه شود که اين کشور همواره تضمين مي‌کند سلاح‌ها به دولت‌هاي عربي که پول آنها را پرداخت مي‌کنند، برسد؛ اين در حالي است که در مورد سوريه، سلاح‌ها (به ارزش ۱۳ ميليون يورو) به صورت مجاني براي گروه‌هاي تروريستي آزاد و سرگردان در اين کشور فرستاده مي‌شود.

حقيقت اين است که ويليام هيگ و لوران فابيو، وزاري خارجه انگليس و فرانسه دو ابلهي هستند که تصور مي‌کنند با ارسال سلاح براي قاتلان، بدون حتي انديشيدن به عواقب اين کار، کاري هوشمندانه کرده‌اند.

با وجود اين، اگر بخواهيم عدالت را رعايت کنيم بايد بگوييم سعودي‌ها نيز ابلهاني هستند که فکر مي‌کنند با دادن اسلحه و پول به گروه‌هاي تروريستي هوش زيادي به خرج داده‌اند. اول اينکه، گروه‌هاي شبه نظامي حاضر در سوريه تحت تاثير انديشه‌هاي وهابي سعودي هستند و هرگز نبايد فراموش شود که دشمن شماره يک اسامه بن لادن خود رژيم سعودي بود. (و امريکايي‌ها صرفا دشمن شماره دو وي بودند)

دوم اينکه، سعودي‌ها صهيونيست هستند؛ با وجود اينکه خلاف اين را ادعا مي‌کنند، اما اين واقعيت بر کسي پوشيده نيست بويژه به اين خاطر که عربستان سعودي هيچ کاري براي توقف توسعه طلبي بي‌پايان رژيم صهيونيستي نمي‌کند. اين امري است که شبه نظاميان به خوبي از آن آگاه هستند. در نتيجه، مي‎‌توان پيش بيني کرد که شبه نظاميان در زمان مناسب دست صهيونيستي را که به آنها پول و سلاح مي‌دهد، گاز خواهند گرفت.

بنابراين عربستان سعودي روزي مورد حمله همان فلسفه وهابيتي قرار خواهد گرفت که خود مروج آن است و تحت تاخت و تاز شبه نظامياني قرار خواهد گرفت که خود آنها را حمايت مالي و نظامي مي‌کنند. عربستاني که بيش از هر کشور ديگري تبديل به يک بمب ساعتي سياسي شده و حاکمان مرتجع آن احمقانه تصور مي‌کنند که مي‌توانند در مقابل جريان‌هاي تاريخي مقاومت کنند.

انگليس چطور؟ به اين کشور نيز حمله مي‌شود؟ آژانس‌هاي امنيتي انگليس روشن ساخته‌اند که حامي تسليح مردان جوان مسئوليت ناپذير نيستند. حمايتي که جدا از وضعيت جاري در سوريه، موجي از شبه نظاميان جنگ آزموده را به انگليس گسيل خواهد داشت.

و براي اينکه بدانيم چرا دولت‌هاي انگليس و فرانسه اين چنين احمقانه رفتار مي‌کنند، فراموش نکنيد که سياست خارجي اين دو کشور همانند امريکا تحت کنترل صهيونيسم است؛ صهيونيسمي که خواستار تضعيف تمام کشورهاي عرب است و به طور ويژه مي‌خواهد همه متحدان ايران به نوعي مورد حمله قرار بگيرند.

با وجود اين کشورهاي بيشتر و بيشتري در حال آگاه شدن از سياست شريرانه و صهيونيستي غرب هستند و اين کشورها در حال ترتيب دادن توافقات و معاهداتي بين خود هستند و اين مسئله در حال ايجاد تغييري اساسي و عمده در عرصه ژئوپوليتيک (جغرافياي سياسي) جهان است.