بسم اللَّه الرحمن الرحيم
يا مقلّب القلوب و الابصار. يا مدبّرالليل والنّهار. يا محوّل الحول و الاحوال. حوّل حالنا الى احسن الحال.
عيد نوروز و حلول سال جديد را به همه همميهنان عزيز و ملت عظيمالشّأن و بزرگوارمان، بخصوص به مردان و زنان مؤمن و فداكارى كه در راه سربلندى اين كشور و اين ملت و پيروزى اين انقلاب تلاش ويژهاى را انجام دادهاند و رنج ويژهاى را متحمّل شدهاند و خانوادههاى معظم شهيدان، جانبازان و آزادگان و خانوادههاى آنها و خانوادههاى مفقودان و اسراى مظلوم و عزيزمان تبريك عرض ميكنم.
همچنين اين عيد را به ملتهاى ديگرى كه براى عيد نوروز احترامى قائل هستند و ارزش ميگذارند - مثل ملت جمهورى آذربايجان، ملت افغانستان و ملتهاى جمهوريهاى آسياى ميانه و ديگران - و نيز ايرانيانى كه در سراسر دنيا هستند، تبريك عرض ميكنم.
امسال عيد ما با غم بزرگى آميخته شد و سايه غم فقدان فرزند عزيز امام راحل رضواناللَّه تعالى عليهما در چهره عيد و چهره بهار و سال جديد سنگينى ميكند و مشاهده ميشود. اميدواريم كه خداوند اين ملت رابه خاطر اين رنجها و بخصوص آن خانواده بزرگوار و بخصوص مادر رنج كشيده و همسر محترم و فرزندان عزيز ايشان و بقيّه خانواده ايشان - خواهران و ديگران - و خانوادههاى وابسته به بيت محترم امام بزرگوار را در اين رنج بزرگ مشمول رحمت و فضل و صبر و كمك خود قرار دهد.
من در همين آغاز صحبت لازم است كه از ملت بزرگ ايران صميمانه تشكّر كنم. در اين حادثه غمانگيز، ملت همدردى بزرگى را نشان داد و نسبت به امام بزرگوار خود، يك بار ديگر پس از صدها بار، عرض اخلاص و ارادتِ وفادارانهاى را ابراز نمود. در سالى كه گذشت، در چندين قضيه، ملت عزيز ايران به همين ترتيب، حضور خود را در صحنه، با قوّت و قدرت نشان داد. چه در فقدانهايى كه داشتيم و عزيزانى را از دست داديم و چه در مناسبتهاى مهم اجتماعى در طول سال 1373 - مثل راهپيماييهاى روز 22 بهمن و روز قدس و بقيّه مناسبتها و همچنين در حوادث تلخى كه با فقدانهاى بزرگ پيش آمد - ملت با حضور عظيم خود يك منش عظيم انقلابى و اسلامى را در معرض ديد همه مردم جهان قرار داد. حضور ميليونى مردم در حوادثى كه به آنها اشاره كردم، در خيابانها و در معرض ديد ملتهاى عالم و ناظران جهانى، چهار مفهوم را به همه نشان داد. اوّلاً موضعگيرى سياسى ملت را؛ ثانياً عواطف سرشار و وفاى فراوان مردم به اسلام و انقلاب و رهبر عظيمالشّأن و دلسوزان و خدمتگزاران اين ملت را؛ ثالثاً نشاط روحى ملت را - ملتى كه در صحنه است و در همه حوادث مهم جامعه حضور خود را نشان مىدهد - و رابعاً اميد اجتماعى و اين كه اين ملت يك ملت اميدوار و خوش بين به آينده است. اين چهار مفهوم؛ يعنى موضعگيرى سياسى، وفاى عاطفى و نشاط روحى و اميد اجتماعى، جمعبندى همه اجتماعات عظيمى است كه ملت ما در سال گذشته، بخصوص در ماههاى اخير - در ماه رمضان، در همين حادثه تلخ ، در شهادت سرداران نيروى هوايى، در رحلت مرجع بزرگوار آيةاللَّه العظمى اراكى و حوادث گوناگون ديگر - از خود بروز داد. من مىخواهم به مردم عزيزمان عرض كنم كه اين حضور پرعظمت شما در صحنههايى كه حضورتان لازم و ضرورى است، نشان دهنده و نمايشگر قدرت و تصرّف الهى است. اين همان معناى «يا مقلّب القلوب و الابصار» و «يا مدبّر الليل و النّهار» است. خدا، گرداننده دلها و هدايت كننده جانها و روحهاست. اين همه تبليغات عليه ايران و ايرانى و نظام اسلامى و همه جريانها و حوادث زندگى در اين كشور به وسيله سردمداران و تبليغاتچيهاى بزرگ جهانى انجام مىشود. رسانههايى كه در اختيار استكبار و صهيونيسم هستند بهطور دائم اين ملت را بمباران تبليغاتى مىكنند. در عين حال وقتى ملاحظه مىكنيد و مىبينيد آحاد اين ملت اين گونه در مقابل تبليغات دشمن، سرافراز، مستقيم، قائم به نفس و پرنشاط در صحنه حضور پيدا مىكند؛ متوجه مىشويد كه اين دست خداست و تصرّف پروردگار در دلها و جانهاست و اين خنثى كردن نقشههاى دشمن به وسيله تدبير و اراده الهى است. اين نقش عظيم و حياتى را كه نقش اصلى در عالم وجود است، بايد در همه مراحلِ زندگىمان در نظر داشته باشيم. آحاد ملت؛ مسؤولين كشور و كسانى كه براى خودشان در اين جامعه و كشور و روى اين كره خاكى، شأن انسانى صحيح و شأن اسلامى حقيقى قائلند، بايد به اين اراده الهى و اين تصرّف الهى در دلها و جانها ايمان داشته باشند و بدانند كه كارها با قدرت و اراده الهى پيش مىرود و در اين رهگذر، ملت و شخصى موفّق است كه رابطه خودش را با خداى متعال روز به روز بهتر كند و عبوديّت را در مقابل پروردگار، روز به روز بيشتر و روشن تر و شفّافتر نمايد.
سال گذشته براى كشور ما سال بسيار پرتلاش و پرموفقيّتى بود. در زمينهّ سياسى - چه در سطح جهانى و چه در رابطه با قضاياى ويژهاى كه براى ملت ايران مطرح است - حضور ملت ايران حضورى مقتدر بود و مسؤولان سياست خارجى و ارتباطات بينالمللى كشور به اتّكاء همين اعتماد و پشتيبانى ملت، حقّاً و انصافاً كارهاى بزرگى را انجام دادند. در صحنه جهانى، ملت ايران سرافراز شد. تهمتهاى دشمنان، بسيارى باطل شد و دشمنان ملت ايران و دشمنان جمهورى اسلامى و دشمنان تماميت ارضى كشور، به اشكال مختلف ناكام شدند. در صحنه داخلى؛ يعنى صحنه سازندگى و نوآورى و پايهگذارى يك نظام صحيح زندگى در كشور از لحاظ اقتصادى و بناى پايههاى اساسى اقتصاد آينده هم، حقّاً و انصافاً كارهاى بزرگى انجام گرفت و مسؤولان كشور و دولتمردان توانستند كارهاى باارزشى را انجام دهند. اميدواريم كه اين كارها ادامه پيدا كند و ملت ايران رابطه صميمانه خود را با مسؤولان بيشتر و وحدت و هماهنگى و همدلى خود را در صحنههاى سازندگى، زندگى، ابتكار و فعاليت روز به روز افزونتر كند و انشاءاللَّه روند سازندگى كشور به پيش برود.
من در نوروز سال 73 دو توصيه به ملت و دولت كردم و به عنوان دو شعار، دو سر فصل را عنوان نمودم كه يكى از آنها «وجدان كارى» و ديگرى «انضباط اجتماعى» بود. برحسب جمعبندى خود من، اين دو سرفصل ميتوانست و ميتواند حركت ملت ايران به سمت پيروزى و سازندگى ايران اسلامىِ آباد و آزاد را تسريع و تسهيل كند. البته مسؤولين كشور و سردمداران امور گوناگون اقتصادى و اجتماعى و نيز مسؤولين امور فرهنگى و اداره كنندگان رسانهها و ديگران، نسبت به اين دو موضوع قلم فرسايى كردند، سخنها گفتند و تأييد كردند. همچنين با خود ما، در گفتارهاى شفاهى، در گزارشهاى گوناگون و در سخنرانيها و نوشتارها اعلام كردند كه اين دو سرفصل حقيقتاً مهم است و كارهايى هم در اين جهت انجام گرفت.
من امسال - يعنى در طليعه سال 74 - ميخواهم عرض كنم كه ما در صورتى توانستهايم اين دو سرفصل را با موفقيّت انجام دهيم و اين دو شعار را تحقّق بخشيم كه آثار آن را در خارج مشاهده كنيم. اگر در كشور، توليد در زمينه اقتصادى زياد شده باشد؛ اگر كارهاى اجتماعى و ادارى و اقتصادى، روانتر و آسانتر شده باشد؛ اگر اجناس مورد استفاده مردم فراوانتر و در دسترس قرار گرفته باشدو اگر كارهايى از اين قبيل انجام گرفته باشد، اين نشانه آن است كه وجدان كارى در جامعه ما به طور كامل بيدار شده است. يعنى در اين كشور انجام دهندگان ميليونها كار، داراى احساس وجدان كارى هستند و كار را يك عمل صالح، يك وظيفه حقيقى، يك عبادت ويك مسؤوليت اجتماعى و سياسى تلقّى كردهاند و معناى وجدان كارى نيز همين نكاتى است كه عرض كردم.
هر مقدار آن كارها انجام شده باشد، وجدان كارى پيشرفت كرده است. اگر در آن زمينهها، كم پيش رفته باشيم، پيداست وجدانكارى مقدارى تحقّق پيدا كرده و بيدار شده است. اگر خداى ناكرده در اين زمينهها هيچ پيش نرفته باشيم - كه البته اين طور نيست - در آن صورت دليل اين است كه وجدان كارى تحرّكى پيدا نكرده است. در سال گذشته اگر چه بحمداللَّه پيشرفتهايى در كارها داشتيم،ولى بايد عرض كنم كافى نيست. در مورد انضباط اجتماعى، اگر تخلّفات اجتماعى و قانون شكنى كم شده باشد؛ اگر مردم با عادات و آداب صحيح اجتماعى حقيقتاً خو گرفته باشند؛ اگر جرم و جنايت كاهش چشمگير يافته باشد، آن گاه ما احساس ميكنيم كه انضباط اجتماعى به معناى واقعى تحقّق پيدا كرده است. البته مقدارى پيشرفت داشتيم و تلاش شده است؛ اما نه آن مقدار كه مورد نظر اين حقير بود و براى جامعه ما لازم بود و هست.
من عرض ميكنم امسال هم ميخواهم دو توصيه بكنم. يك توصيه اين است كه آن دو شعار را زنده نگه داريم. اين مسائلى كه مربوط به اخلاق و آداب و عادات انسانى و اجتماعى است، مسائل فصلى و زودگذر نيست، مسائل يك سال و دو سال نيست. قرنها كار كردهاند تا اين كه يك ملت را به يك موضع خوب يا بد رساندهاند؛ يك عادت اجتماعى يا يك مشت عادتهاى اجتماعى را در ملتى به وجود آوردهاند يا در آن تزريق كردهاند.
اوّلاً سالها لازم است كه يك عادت زشت برطرف شود و يك عادت خوب در جان يك ملت ريشه دواند. اين كارِ يك ماه و دو ماه و چند ماه و يك سال نيست. بنابراين عرض مىكنم آن دو شعار را كه عبارت بود از تلاش براى به وجود آمدن وجدان كارى و تلاش براى پديد آمدن انضباط اجتماعى در مردم، در داخل جامعه، در مسؤولين، در كارگزاران كشور و در هر كسى كه به كارى مشغول است، بايد ادامه دهيم.
بايد كسانى كه منادى و محافظ مسائل فرهنگى هستند، آن مسائل را ترويج كنند؛ مسائل را درست براى مردم بشكافند و تبيين نمايند. كسانى كه اهل برنامهريزى هستند، براى دميدن دو روحيه وجدان كارى و انضباط اجتماعى در مردم برنامهريزى كنند. كسانى كه اهل كار و تلاشند اين دو روحيه را در خودشان به وجود آورند. هر كسى اين كار و تلاش را براى خود بكند. آن كسانى هم كه به مردم تذكر ميدهند و براى مردم تبليغ ميكنند، در اين باره براى مردم حرف بزنند. كارى كنيم كه كار و عمل سازنده؛ چه عمل فرهنگى و چه عمل اقتصادى و چه عمل اجتماعى و چه عمل سياسى، براى كسى كه كننده آن است يك عمل مقدّس به حساب آيد. از يك كارگر ساده بگيريد، تا يك مأمور ساده ادارى، تا يك مدير عاليرتبه، تا يك صاحب صنعت مهم و بزرگ در كشور، تا يك مأمور عاليرتبه دولتى، تايك معلّم، تا يك دانشجو، تا يك مبلّغ و روحانى، همه و همه احساس كنند اين كارى كه انجام مىدهند يك عبادت و يك عمل خير و صالح است. همه بايد كارشان را با جدّيت و به نيكى انجام دهند. از نبىّاكرم صلوات اللَّه و سلامه عليه نقل شده است كه فرمود: «رَحِمَاللَّهُ اِمْرَء عَمِلَ عَمَلاً فَاتْقَنَه(1)»؛ رحمت خدا بر انسانى كه كارى را انجام دهد و آن را نيكو و محكم و متقن و صحيح انجام دهد. از سرهم بندى وكار را به امان وحال خود رها كردن و به كار نپرداختن و بياعتنايى به استحكام يك كار به شدّت پرهيز شود. اين مربوط به وجدان كارى است.
در مورد انضباط اجتماعى نيز همين است كه همه حد اجتماعى صحيحى را كه قانون معنى ميكند و مقرّرات و حدود الهى معيّن مينمايد، با دقّت رعايت كنند تا زندگى يك زندگى صحيح و سالمى باشد. اين دو شعار را امسال حفظ كنيد. گويندگان راجع به آن بگويند؛ نويسندگان درباره آن بنويسند؛ مسؤولين در خصوص آن برنامهريزى كنند و آحاد جامعه خودشان را با اين معيار بسنجند و پيشرفتهاى خودشان را ملاحظه كنند. اين توصيه اوّل.
توصيه دوم كه آن هم براى جامعه ما بسيار مهم است،
«انضباط اقتصادى و مالى» است. من اين را از آحاد ملت و مسؤولين كشور و مأمورين دولت، امسال تقاضا دارم. انضباط اقتصادى و مالى يعنى مقابله با ريخت و پاش، زياده روى و اسراف. ريخت و پاش مالى و زياده روى در خرج كردن و زياده روى در مصرف، به هيچ وجه صفت خوبى نيست. نه اسمش جود و سخاست و نه كرم و بزرگ منشى است. فقط اسمش «بىانضباطى اقتصادى و مالى» است. كسانى كه بىخود خرج مىكنند؛ زيادى خرج مىكنند و زيادى براى خودشان مصرف ميكنند و رعايت موجودى جامعه را از لحاظ امكانات اقتصادى نميكنند، انسانهايى هستند كه از نظر من بيانضباط از لحاظ امكانات اقتصادى و مالى هستند. اگر چنين وضعيتى ادامه پيدا كند، اين ملت كارش مشكل خواهد شد. به كسانى كه بيخود خرج ميكنند، اگر بگوييم شما چرا اين قدر خرج كرديد و چرا اين ميهمانى بيخود و بيجهت را با اين همه ريخت و پاش ترتيب داديد؟ ميگويند داريم و ميكنيم! آيا اين دليل كافى است كه دارم و ميتوانم خرج كنم؟ نه؛ اين دليل به هيچ وجه دليل قانع كنندهاى نيست. بايد به قدر نياز و حاجت، خرج و مصرف كرد. بخصوص كسانى كه اموال عمومى را مصرف ميكنند. آنها هم مانند كسانى كه اموال خودشان را بيحساب و كتاب خرج ميكنند، مخاطب اين مطلبند و نبايد زيادى مصرف كنند.بعضى افراد، پولدارند و درآمدى انشاءاللَّه از راه حلال دارند - آنها كه از راه حرام كسب درآمد كنند كه وضعشان بدتر است - اينها هم اگر در خرج كردن و وضع زندگى و تجمّلات بيهوده و بىجا و اعيان منشى، ريخت و پاش و اسراف كنند، بيانضباطى مالى و اقتصادى انجام دادهاند. اين كارها اسمش ريخت و پاش است و ريختوپاش امرى نكوهيده و ناپسند است.
اين كارها زندگى ديگران را از لحاظ روانى مختل ميكند. شما مثلاً مبالغ زيادى مواد خوراكى در فلان مهمانى معمولى مصرف مىكنيد؛ در حالى كه لازم نيست و در كنار شما و در همسايگى شما در يك محلّ دورتر، ولو در اقصى نقاط كشور، كسانى به اين مواد غذايى براى ادامه زندگى خود و فرزندان و عزيزانشان نياز مبرم دارند. آيا اين كار در چنين شرايط كارِ درستى است؟ پس در اموال شخصى و مالى كه از راه حلال هم به دست آمده باشد، ريخت و پاش غلط و خلاف انضباط است. كسانى كه اموال دولتى را مصرف مىكنند، ديگر بيشتر.
من از مسؤولين امور ميخواهم جّداً در زمينه مصرف اموال عمومى، در جاهايى كه اولوّيت ندارد - ولو ممكن است مورد نياز هم باشد، اما نياز درجه يك نيست - خوددارى كنند. آن جايى كه امر داير است بين نيازِ با اولوّيت و نياز بىاولوّيت، خوددارى كنيد. آن جايى كه نياز نيست و حاجت نيست، حتماً مصرف نشود. آن جايى كه حاجت هست، اما حاجت بالاترى نيز هست آن جا هم مصرف نشود و اين امكان مالى در حاجت برتر و بالاتر مصرف گردد. اين هم توصيه امسال من است و اميدوارم باز مسؤولين كشور نسبت به اين قضيه اهتمام ورزند. به تعبير ديگر مسؤولين فرهنگى، اهتمام فرهنگى و مسؤولين اقتصادى و ادارى و دولتى و اجرايى، اهتمامِ اجرايى ورزند.
در پايان اين صحبتِ آغاز سال نو، مايلم به بعضى از ملتهاى همسايهمان هم كه نسبت به عيد نوروز اهميت قائلند توصيه كنم از فجايع بزرگى كه در بعضى از ملتها رخ مىدهد بكاهند و جلوِ خونريزيها را بگيرند. در اين سال جديد متأسفانه مشاهده مىشود كه در بعضى از كشورهاى همسايه ما از جمله در افغانستان - كه حوادث اين كشور براى ما حوادث به شدّت دردآور و ناراحت كنندهاى است - خونريزيها و برادركشيهايى مىشود كه هيچ شعار صحيح و هدف درست و روشنى با آن نيست و بيشتر جنبه قدرتطلبى دارد. ملت افغانستان، مسؤولين آن كشور و سردمداران گروهها و احزاب بايستى حتماً به اين نكته توّجه كنند. ملتها اين رخدادهاى خونين را ممكن است در كوتاهمدّت به روى خود نياورند و يا مجال اعتراض پيدا نكنند؛ اما در بلندمدّت و بخصوص در تاريخ، اين گونه روشهاى نادرست به نامِ عاملانش ثبت خواهد شد و مايه روسياهى آنها خواهد گرديد. از خداى متعال با تضرّع و ابتهال مىخواهم كه اين سال را بر مردم مبارك كند.
انشاءاللَّه سال 1374 بر شما ملت ايران سال شاد و نيكويى باشد؛ سال خير و بركت و سال پيشرفتهاى گوناگون اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى باشد؛ سال پيروزيهاى بزرگ سياسى باشد؛ سال ناكامى دشمنانتان در برابر شما و سال نيكبختى بزرگ سياسى باشد. اميدواريم كه انشاءاللَّه مشمول ادعيهُ زاكيّه حضرت بقيةاللَّهالاعظم حضرت ولىّعصر ارواحنافداه باشيد و خداوند فرج آن بزرگوار را نزديك كند و ما را از ياران آن بزرگوار قرار دهد و روح امام راحل را از ما شاد كند و روح اين عزيز تازه در گذشته ما را هم از اين ملت و از عواطف اين ملت پاداش نيكو عنايت فرمايد.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته
انتهاي پيام/
انتهاي پيام/