عاملان قتل جوان پژوسوار مشهدی دستگير شدند؛
ظن پدر، راز جنايت پسر را فاش کرد
۲جوان که در يک درمانگاه مشغول فعاليت بودند، به اتهام قتل پژوسوار جوان دستگير و به جرم خود اعتراف کردند.
به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، از چند روز قبل دو دوست با سوءاستفاده از
لباس هاي نظامي و تهيه يک حکم جعلي، اخاذي از رانندگاني که دختران جوان را
سوار مي کردند، آغاز کردند تا اين که آن ها روز دوشنبه گذشته در حالي که
نقشه سرقت يک خودروي گرانقيمت را در سر مي پروراندند، به خيابان راهنمايي
مشهد رفتند.
هنگامي که پژوسوارجوان ۲دختر را در حاشيه خيابان سوار کرد، او را به بهانه تخلف متوقف کردند و درباره ارتباط با ۲دختر جوان سوال کردند. در اين هنگام ۲دختر از خودرو پياده شدند و فرار کردند.
با رفتن دختران يکي از آنان در صندلي جلو و ديگري در صندلي عقب نشست و از راننده خواستند به سمت يکي از مراکز نظامي حرکت کند، در ميانه مسير، ۲جوان مذکور راننده را به کوچه هاي فرعي خيابان فلسطين کشاندند. يکي از آنان که نقشه شومي را در سر مي پروراند، ناگهان سوئيچ خودرو را برداشت و ديگري سيمي را به دور گردن راننده انداخت. سپس با همکاري يکديگر، راننده جوان را به قتل رساندند و جسد او را به صندلي عقب انتقال دادند.
«ع و الف» پس از ارتکاب جنايت و براي رها شدن از شر جسد به طرف روستاي بازه حوض حرکت کردند چرا که يکي از آنان به منطقه روستا آشنا بود و پدرش در آن نزديکي کارخانه داشت. ۲جوان خلافکار جسد را کنار يک پل و زير تلي از ماسه ها دفن کردند و دوباره به طرف مشهد حرکت کردند.
آنان خودروي مقتول را به پارکينگ منزل پدر «الف» بردند و «ع» نيز عازم منزل خودشان در منطقه ... شد.
به گزارش روزنامه خراسان، هنوز ساعتي از پارک پژو۲۰۶ در منزل «الف» نمي گذشت که پدر وي متوجه خودرو شد. «الف» در پاسخ به سوال و ظن پدرش گفت: خودرو مال يکي از دوستانم است، او با پدرش اختلاف دارد به همين خاطر خودرو را به پارکينگ منزل ما آورده است! اما اين حرف ها پدر را قانع نکرد، دقايقي بعد «ع» در پي تماس «الف» براي بردن خودرو آمد.
پدر «الف» وقتي «ع» را درباره خودروي مذکور سوال پيچ کرد، ناگهان او از منزل «الف» گريخت و همين موضوع شک پدر «الف» را بيشتر کرد، بنابراين او با مراجعه به دستگاه قضايي از «ع» شکايت کرد و ماجراي خودرو را توضيح داد.
شکايت اين مرد در حالي مطرح شد که کارآگاهان پليس آگاهي روز سه شنبه گذشته و با کشف جسد يک جوان در زير پل مشغول تحقيق روي اين پرونده جنايي بودند تا با دستورات ويژه اي که قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد) صادر کرده بود، به سرنخ هايي از هويت جسد و عامل يا عاملان جنايت دست يابند.
وقتي شکايت پدر «الف» و ماجراي خودروي ۲۰۶ در پليس آگاهي مطرح شد، کارآگاهان بلافاصله به «ع» مظنون شدند و با اطلاعاتي که پدر «الف» در اختيار پليس گذاشت، آنان در يک عمليات غافلگيرانه او را دستگير و به پليس آگاهي منتقل کردند.
«ع» که خود را در برابر شواهد انکارناپذير مي ديد در همان بازجويي هاي اوليه به قتل جوان پژوسوار با همدستي «الف» اعتراف کرد. در پي اظهارات «ع» بلافاصله قاضي موحدي راد عازم پليس آگاهي شد و دستور دستگيري «الف» را نيز صادر کرد.
کارآگاهان که در کنار مقام قضايي به محل سکونت «الف» واقع در بزرگراه شهيدکلانتري رفته بودند، موفق شدند با استفاده از شگردهاي پليسي وارد آپارتمان شوند. اعضاي خانواده «الف» که ديگر در جريان ماجراي قتل قرار گرفته بودند، ابتدا قصد همکاري نداشتند اما با نصايح قاضي ويژه قتل مجبور شدند «الف» را به پليس تحويل بدهند. بدين ترتيب بود که راز يک جنايت پس از چند ساعت در مشهد فاش شد و تحقيقات در اين باره ادامه يافت.
هنگامي که پژوسوارجوان ۲دختر را در حاشيه خيابان سوار کرد، او را به بهانه تخلف متوقف کردند و درباره ارتباط با ۲دختر جوان سوال کردند. در اين هنگام ۲دختر از خودرو پياده شدند و فرار کردند.
با رفتن دختران يکي از آنان در صندلي جلو و ديگري در صندلي عقب نشست و از راننده خواستند به سمت يکي از مراکز نظامي حرکت کند، در ميانه مسير، ۲جوان مذکور راننده را به کوچه هاي فرعي خيابان فلسطين کشاندند. يکي از آنان که نقشه شومي را در سر مي پروراند، ناگهان سوئيچ خودرو را برداشت و ديگري سيمي را به دور گردن راننده انداخت. سپس با همکاري يکديگر، راننده جوان را به قتل رساندند و جسد او را به صندلي عقب انتقال دادند.
«ع و الف» پس از ارتکاب جنايت و براي رها شدن از شر جسد به طرف روستاي بازه حوض حرکت کردند چرا که يکي از آنان به منطقه روستا آشنا بود و پدرش در آن نزديکي کارخانه داشت. ۲جوان خلافکار جسد را کنار يک پل و زير تلي از ماسه ها دفن کردند و دوباره به طرف مشهد حرکت کردند.
آنان خودروي مقتول را به پارکينگ منزل پدر «الف» بردند و «ع» نيز عازم منزل خودشان در منطقه ... شد.
به گزارش روزنامه خراسان، هنوز ساعتي از پارک پژو۲۰۶ در منزل «الف» نمي گذشت که پدر وي متوجه خودرو شد. «الف» در پاسخ به سوال و ظن پدرش گفت: خودرو مال يکي از دوستانم است، او با پدرش اختلاف دارد به همين خاطر خودرو را به پارکينگ منزل ما آورده است! اما اين حرف ها پدر را قانع نکرد، دقايقي بعد «ع» در پي تماس «الف» براي بردن خودرو آمد.
پدر «الف» وقتي «ع» را درباره خودروي مذکور سوال پيچ کرد، ناگهان او از منزل «الف» گريخت و همين موضوع شک پدر «الف» را بيشتر کرد، بنابراين او با مراجعه به دستگاه قضايي از «ع» شکايت کرد و ماجراي خودرو را توضيح داد.
شکايت اين مرد در حالي مطرح شد که کارآگاهان پليس آگاهي روز سه شنبه گذشته و با کشف جسد يک جوان در زير پل مشغول تحقيق روي اين پرونده جنايي بودند تا با دستورات ويژه اي که قاضي موحدي راد (قاضي ويژه قتل عمد) صادر کرده بود، به سرنخ هايي از هويت جسد و عامل يا عاملان جنايت دست يابند.
وقتي شکايت پدر «الف» و ماجراي خودروي ۲۰۶ در پليس آگاهي مطرح شد، کارآگاهان بلافاصله به «ع» مظنون شدند و با اطلاعاتي که پدر «الف» در اختيار پليس گذاشت، آنان در يک عمليات غافلگيرانه او را دستگير و به پليس آگاهي منتقل کردند.
«ع» که خود را در برابر شواهد انکارناپذير مي ديد در همان بازجويي هاي اوليه به قتل جوان پژوسوار با همدستي «الف» اعتراف کرد. در پي اظهارات «ع» بلافاصله قاضي موحدي راد عازم پليس آگاهي شد و دستور دستگيري «الف» را نيز صادر کرد.
کارآگاهان که در کنار مقام قضايي به محل سکونت «الف» واقع در بزرگراه شهيدکلانتري رفته بودند، موفق شدند با استفاده از شگردهاي پليسي وارد آپارتمان شوند. اعضاي خانواده «الف» که ديگر در جريان ماجراي قتل قرار گرفته بودند، ابتدا قصد همکاري نداشتند اما با نصايح قاضي ويژه قتل مجبور شدند «الف» را به پليس تحويل بدهند. بدين ترتيب بود که راز يک جنايت پس از چند ساعت در مشهد فاش شد و تحقيقات در اين باره ادامه يافت.
