به گزارش مجله شبانه
باشگاه خبرنگاران، امسال سال حمايت از توليد ملي و كالاهاي ايراني است سالي كه بعضيها
با طمع درسود كالاهاي چيني عملا به مقابله با آن ميپردازند و همگام با
دشمنان مردم ايران، به ترويج شايعاتي چون ما نميتوانيم، كالاي ماقابل
رقابت با خارجيها نيست، مقابله با برندهاي بزرگ غيرممكن است و... روحيه
مردم و تجار داخلي را تضعيف ميكنند اما اينجاست كه رسانه بايد نقش خود
را درنشان دادن قدرت اراده ايراني به نمايش بگذارد؛ موارد زيادي دركشور و
حتي جهان وجود دارد كه ايرانيها با توكل بهخدا و استفاده ازخلاقيت و
توانايي نه تنها توانستند با كالاها و برندهاي بزرگ خارجي رقابت كنند،
بلكه برندهاي مشهوري را هم در جهان به ثبت رساندند و نام ايران را درگوشه و
كنار جهان بلند آوازه نگاهدارند.
در
میدان بزرگ نزدیک معبد کهن «پانتئون» روم، یکی از معروفترین
بستنیفروشیهای ايتاليا قرار دارد كه متعلق به يك ايراني به نام
رضاجوادپور مهندسي از اصفهان است. او مدرك معماري خود را سالها پيش در
ايتاليا گرفت بعد از آن كه از پيدا كردن كارمناسب با رشته تحصيلياش نا
اميد شد به كاري معمولي دركشور بستني ها، يعني ايتاليا روي آورد و به
عنوان شاگرد پدر زن ايتاليايي خود مشغول بهكار شد اما ايده، خلاقيت و
اراده او باعث شد بتواند از يك كارمعمولي، پیشه ای شهور بسازد، چنانچه
نه تنها بسياري از بزرگان ايتاليا و اروپا را شيفته كرده، بلكه نام ايران
را هم در حرفه خود در جهان برافراشت. او در روم به رضا «ژلاتی»،(ژلاته در
زبان ایتالیایی به معنای بستنی است) رضا بستنی، آقا رضا و خلاصه هرچیز
دیگری که به بستنی ربط داشته باشد شهرت دارد. هم اكنون بعد از 38 سال به
ايران برگشته و ميخواهد با سرمايه و ايده خود در كشورش اشتغالزايي كند.
چطورشد با وجود عدم رغبت به كار بستنيسازي توانستيد در جشنوارهها و فستيوالهاي جهاني بستني رتبه برتر كسب كنيد؟
بله.
اول این كار را دوست نداشتم و براي گذزان زندگي و رفع بيكاري دنبال كردم
اما چون دوست داشتم علت فيزيك و شيمي را در بستني پيگيري كنم، كمكم به
كارم علاقهمند شدم در جشنوارهها و مسابقات متعددي شركت كردم كه رتبههاي
برتري هم ميگرفتم و حالا به مقامي رسيدم كه اجازه شركت در مسابقات را
ندارم و شاگردانم ميتوانند شركت كنند.
فستيوال
بستني هر دوسال يكبار انجام ميشود خيلي از كشورهاي دنيا در آن شركت دارند
مانند جام جهاني فوتبال ميماند. سه روز مسابقه طول ميكشد. روز اول
قالبهاي يخي به طول يك در دومترداده ميشود كه بايد با آنها مجسمه ساخت
مرحله بعد با شكر كارامل بايد روي مجسمهها را پوشش داد بعد ساخت بستني
است. يك ظرف بزرگ ميوه كه همه از بستني باشد. بعد هم تهيه كيك بستني تا
درنهايت نفرات برتر معرفي شوند.
من رتبه چهارم
جهان را دريافت كردم رقيب ايتالياييم بااينكه حقش نبود نفراول، فرانسه دوم
و سويس سوم شد. يكي ازهمكارانم در كشور آمريكا هم رتبه هفتم را گرفت. من
هرسال درمسابقات با عناوین مختلف شرکت میکنم. گاهی به عنوان داور و یا
کارشناس انتخاب میشوم.
چقدر حضور در اين مسابقات براي شما اهميت دارد؟
شايد
7 تا 8 سال پيش اينقدر به چنين موضوعي فكر نميكردم تنها مشغول به كار
بودم اما زماني كه خبرهايي در مورد ايران ميشنيدم بعد ميديدم كه
خبرنگاراني درايتاليا ميآيند تا ازطريق كنسول گري يا ايراني هاي مقيم در
مورد رضا بستني بدانند احساس كردم دارم يك كاري انجام ميدهم كه كشورم را
بالا ببرم و به نوعی عرق مليام بيشتر شد. طوري كه شركت در مسابقات و
برنده شده به عنوان يك ايراني مسلمان برايم خيلي مهم شد چون از این طريق
ميتوانستم فرهنگ كشورم را به همه دنيا معرفي كنم و از اين كه اسم ايران
را مطرح كردهام خوشحال هستم.
فرزندانتان چي از قرار ايتاليايي هستند درباره ايران برايشان چيزي گفتيد؟
بله!
دخترانم سارا و آريانا مدام به ايران رفت وآمد دارند. به قدري از كشورم
برايشان گفتم كه ايران را دوست دارند. حتي به توصيه من تز دانشگاهشان را
درمورد حجاب نوشتند و درباره اين نشانه خوب زنان، تحقيق كردند كه نتیجه اش
حدود 100صفحه مطلب و يك فيلم شد.
مثلا بخشي ازآن
در مورد مناطقي درسيسيل است كه كليساها قوانيني درخصوص حجاب دارند و افراد
براي ورود به اين مكان بايد با حجاب بيايند يا نقاط ديگري كه زنان داراي
پوشيدگي و حجاب هستند كارهاي تحقيقاتي خوبي انجام دادند.
برخورد مردم ايتاليا با شما كه ايراني و مسلمان هستيد و تازه يك اسم اسلامي برند شماست چگونه بوده؟
اوايل
اوضاع خيلي برايم مشكل بود چون همانطور كه گفتيد رضا نماد اسمي اسلامي و
ايراني است ولي من دوست داشتم اين اسم را انتخاب كنم. البته برخوردهاي
نژادپرستان در ايتاليا به نسبت جاهاي ديگر كمتر است. يادم است 6 یا 7 سال
قبل يكي از بزرگترين بستنيسازهاي ايتاليا نيرو ميخواست يكي ازفروشنده
هاي ماشين بستني به من گفت رضا برو فلاني نياز به كمك تو دارد. خودم را
معرفي كردم به همراه من يك ايتاليايي به نام ماريو آمد توجه داشته باشيد
اسم ماريو ايتاليايي است و براي كار در ايتاليا يك امتياز خوبي به نسبت اسم
رضا بود.
موقع معرفي گفتم اسمم رضا است ماريو
بلافاصله پوزخندي زد اين حركت را مدير كارخانه ديد. هر دويمان سوالات را
به خوبي جواب داديم وقتي تمام شد. به خاطر پوزخند ماريو كه در ابتدا انجام
داد مدير گفت: ماريو تو آدم بيتربيتي هستي تحصيلات نداري وهيچگونه تربيت
هم نداري. این شد که مرا انتخاب کرد.
مردم ايتاليا خيلي بستني خورهستند و به كشور بستني خورها هم معروفند با
اين اوصاف چطور توانستيد آنجا بستنيهايي به نام خودتان ثبت كنيد؟
کارمشکلی
بود،. ولی راهی بود که انتخاب کردم وبه این سطح رسیدم. افتخار هم میکنم،
هم برای خودم و هم برای هموطنانم که میگویند خب یک ایرانی در سطح
بالایی در کار بستنی سازی است. میشود گفت کار بستنی را میتوان یکی از
رنگهای پرچم غذایی ایتالیا به شمار آورد.
هنر
بستنی در ایتالیا امروز تقریبا حرف اول را میزند.من اولين كسي بودم كه
بستني زعفراني كه از بستنيهاي ستني ايران است را درايتاليا وارد و رايج
كردم يا بستنيهايي كه با طعمهاي اصيل ايراني مثل گلاب، هل و دارچين
هستند كه همه با استقبال خوبي هم مواجه شد. همانطور كه گفتيد ايتالياييها
بستني خور حرفهاي هستند. در ايتاليا 70 تا 80 نوع بستني وجود دارد
بهصورتي كه حتي يك بچه پنج ساله همه اين بستنيها را ميشناسد مثل بستني
استراچتلا يا ليتراميسو و...
اصولا ایتالیاییها
علاقه زيادي به بستنی دارند و سالانه 4 میلیارد یورو صرف خرید
بستنی میکنند يك سري بستنيهايي هستند كه براي يك عده ثبت شده مثلا بستني
زعفراني و طعمهاي خاص گلاب، هل و ... كه مختص رضا بستني است تو ليست
بستنيهاي آنها نبوده.
یکی
از بستنیهای معروف «رضا ژلاتی» بستنی اورینتال یا بستنی شرقیست که همان
بستنی سنتی خودمان است. چقدر مزه و طعم این بستنی با ذائقه ایتالیاییها
جور درآمده؟
۸۰ درصد مشتریهای ما عجیب به
این بستنی علاقه دارند. شاید به خاطر طعم هل و زعفران و گلاب که از
نظرغذایی برای اروپاییها یک طعم ناآشناست و کاملا یک کنتراست در ذائقه
افرادی که با آن آشنا نیستند به وجود می آورد و آنها را کاملا تحت تاثیر
قرار میدهد و میشود گفت معجزهآور است.
چون
شماری از ایتالیاییها و اروپاییها هستند که پس از اینکه این بستنی را
مزه میکنند، وقتی کیلومترها دور شدند، برمیگردند به مکان زندگیشان، حتی
به دوستانشان آدرس دادند که بروید و کرم اورینتال را امتحان کنید، که همان
بستنی سنتی ايراني ماست.
شنیده ام که «بستنیپسته» شما هم در بين ايتالياييها معروف است چرا اين قدر محبوبيت دارد آيا واقعا پسته ایرانی در آن استفاده ميكنيد؟
بله
اگر پسته ایرانی را استفاده نمیکردم، همین شهرت پسته را درسطح ایتالیا
نداشتم. شما باید بدانید طعم پسته ایرانی یک طعم ویژه است در «سیسیل» پسته
هست،اما آن عطر و طعم پسته ایرانی را ندارد. از نکتههای بستنی پستهایی
که من میسازم، این است که خود پسته را خردش میکنم، میگذارم مدتی در شیر
خودش را بگیرد بعد یک حالت و صورتی پیدا میکند وبه شکل بستنی درمیآید.
چطور فرهنگ ايراني اسلامي را از طريق بستني در ايتاليا رايج كرديد؟
من
80 الی 90 مركز بستني سازي و فروشي در ايتاليا، فرانسه، مكزيك و روماني
دارم كه همه با برند رضاست و اسم ايراني و اسلامي رضا سرزبانهاي آنهاست.
اسم يكي ازبستني فروشيهاي خودم را در پانتهآ «اكبرمشدي» گذاشتم به ياد و
احترام اكبرمشدي، بستني ساز قديمي و معروف تهراني.
يكسري
عمده فروشي هم داريم كه روي اين بستهها «اورينتاله» يعني(شرقي) گذاشتم
چون اين بستنيها طعم شرقي دارد اين لغت براي ايتالياييها خيلي نوستالوژيك
و شيرين است به علت افسانههاي قديمي و جالبي مثل عليبابا و قصههاي
هزارو يكشب كه براي آنها شناخته شده است و آنها را به ايران علاقهمند
كرده است. در پاريس هم قصد دارم تا درميدان اوپرا يك مركز تاسيس كنم. در
ضمن در مكزيك مركزي به نام«بچو» راه اندازي كردم.
چقدر مشتری ایرانی دارید و چقدر ایرانیها از بستنیهای شما استقبال میکنند؟
ایرانیهایی
زيادي درايتاليا به مغازه من میآیند، چون ایرانی بودن برای من خیلی مهم
است اگر ملاحظه کنید، آن مارکی که زدهام و آرمی هم که دارم، حتی نوشته
«رضا جلاتی: رضا بستنی» یعنی توی قیف بستنی من اسم رضا نوشته شده حتی ما
موسیقی ایرانی می گذاریم.
شركتهاي ايتاليايي ازاين وسعت كار رضا بستني شاكي نيستند؟
نه
امروز در ايتاليا افرادي مثل ما ديگر رقيبي ندارند. همه آرم و كارمان را
ميشناسند حتي در مراسم و جشنهايشان چه ايتاليا و چه ساير كشورهاي اروپايي
ازبستني ايراني رضا استفاده ميكنند و شيفته طعمهاي ايراني هستند.
مشتري هاي خاصي هم تا به حال دراين سالها داشتيد؟
بله
فراوان. به طور مثال پاپ ژان پل دوم رهبر قبلي مسيحيان، به خاطر اين كه
بستنيهاي ما را دوست خيلي داشت، حتي برگه تقديرنامهاي هم به من داده است.
او هميشه بستني كرم و قهوه ميخورد كه اين علاقه خاصش برايم جالب بود كه
مظهر كاتوليك جهان اينقدر به بستني يك ايراني مسلمان علاقه دارد.
هر
وقت سفارش بستني ميداد خودم بايد برايش ميبردم و دم آسانسور شخصياش
ميايستادم بعد راهبه مخصوصش با 10تا15 راهبه ديگر ميآمد بستني را از من
ميگرفت البته يكي دوبار اول رايگان بود ولي بعدا پولش راحساب ميكرد يا
برلوسكوني كه مشتري من بود هر وقت ازمقابل بستني فروشي من ميگذشت با
باديگاردها و محافظانش در مغازه ميآمدند و بستني ميخورد ولي پولش را
نميداد مردم زيادي دورش جمع ميشدند.