نشسته است كنار ایوان خانه ای قدیمی كه حالا بخشی از تیرهای چوبی سقف آن را دود زده است.

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران شهرکرد :

این روزها، او "مرد آرشیو" ذهن پیرمردها و پیرزن های بسیاری از شهرهای ایران شده است، كه روزی گره روی گره می انداختند تا فرشی از هزار رنگ ایرانی را نقش بزنند.

در تمام این كوچه های قدیمی دوره گردی كرده است، با همان صدای خش دار، با همان چوب و سیم خشك كه از هر كوبش اش هزاران آهنگ دلنواز شنیده می شد.

حلاجی را از پدرش به ارث برده بود، با همان نشستن خاص كه حلاج ها گوشه ای از اتاق یا ایوان می نشستند و با همان سرفه های ممتد و تمام نشدنی كه به قول خودش به دلیل آن است كه زیاد پنبه زنی كرده است.

سالها، تار و پودهای زیادی را سر هم كرده یا به قول خودش برای خیلی ها، قالی دوانیده است بی آنكه از این همه چله دوانی چیزی نصیب اش شده باشد.

سالها، رنگرزی كرده است، با دیگ های مسی، كه می گوید، رنگ انداختن را نیز از ترك های عشایر شیرازی یاد گرفته است.

جوان تر كه بوده است، با همین چوب خشك و سیم حلاجی اش برای علی حاتمی در یكی از سكانس های "هزار دستان" بازی كرده است، بدون این كه خودش آن را دیده باشد.

حالا 67 سال است كه حلاجی كرده و دستش آنقدر می لرزد كه نمی تواند حتی برای دوختن سوراخ جوراب اش سوزنی را نخ كند.

مشهدی قربانعلی می گوید: برای بافندگان در تولید یك قالی با اصالت، همیشه خامه و پشم گوسفندانی كه از آن، مواد اولیه تولید قالی را فراهم می كردند، مهم بوده است.

مشهدی قربانعلی، پشم گوسفندان چیده شده در تابستان را خوب می زد، تا پیرزن ها، آن را به دور دوك ریسندگی كنند و سپس آن را برای رنگرزی دوباره، به مشهدی قربانعلی باز گردانند.

این پیرمرد خوش دست،سالها برای مردم قالی دوانیده و چله كشی كرده است و حالا هر جا كه می نشیند، به آرامی با كف دست اش فرش را نوازش می كند، یعنی كه هر نوع گره ها را به خوبی می شناسد، بی آنكه حالا توانی برای حلاجی و چله كشی و رنگرزی داشته باشد.

بافندگان قدیمی می گویند، مشهدی قربانعلی تنها حلاجی بود، كه هم پشم چینی می كرد، هم حلاجی ، هم چله كشی، هم رنگرزی و هم بافندگی و بیشتر حلاج های قدیمی، چله كشی و رنگرزی را انجام نمی دادند و یا مانند مشهدی قربانعلی بلد نبودند.

فرش ایرانی سالهاست مدیون قربانعلی و دستان نوازشگر اوست كه با هر انگشت اش هزاران نقش را به فرش می انداخت.

دستان مشهدی قربانعلی، بر تار و پود قالی ایرانی چه چنگ ها كه نزده است،چه گلهای فراوانی را كه نوازش نكرده است، چونان كه گره های تو در تو، روی رجهای ردیف را به خوبی می شناسد.

فرش استان چهارمحال و بختیاری را هم خوب می شناسد، فرشی كه از پشم گوسفندان عشایر هم ردیف شده است.

پشم گوسفندان عشایر استان چهارمحال و بختیاری را با كیفیت ترین پشم برای قالی بافی می داند و می گوید: پشم گله داری خوب رنگ می خورد، خوب می پیچید و خوب پنبه می شد.

فرش ایرانی، در بافت نقش های مختلف با گلهای ترنج، لچكی، سرو كاج، گل مینا و با قابهای تركیبی و خشتی های چهار ضلعی، یكی از زیباترین آثار هنری ماندگار در این سرزمین است.

عصاره ها و افشانه های رنگین برگرفته از برگ مو، رنداس، پوست انار، پوست گردو، افشانه حنا، رنگ دانه، دوده زغال و سقز بنه از مهمترین مواد تشكیل دهنده رنگ طبیعی پودهای قالی است.

مهمترین ویژگی رنگرزی سنتی فرشهای ایرانی از آن جهت است، كه قالی هرچه بیشتر پا بخورد خوش رنگتر می شود.

فرش ایرانی به دلیل استفاده از رنگهای طبیعی و گیاهی، دارای رنگ ثابت و اصیل است، به همین دلیل مورد توجه كارشناسان فرش دنیا قرار گرفته است.

پشم های گوسفندان عشایر، هم اكنون نیز برای بافت قالی به كار می رود و در بین بافندگان كشور از جایگاه ویژه ای برخوردار است./س

برچسب ها: پشم ، فرش ، قالی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.