صحبتهاي دوباره رئيس فدراسيون بسكتبال در مورد جام ملتهاي آسيا در ووهان اين سوال را به وجود آورد كه آيا فقط افتخارات بسكتبال مربوط به رئيس فدراسيون و شكستها متعلق به ديگران است؟

به گزارش خبرنگار ورزشي باشگاه خبرنگاران؛ محمود مشحون رئيس فدراسيون بسكتبال قدرت زيادي در ادبيات كلامي دارد، با صحبتهاي خود به خوبي اوضاع را كنترل كرده و در مباحثه رودرور هيچكس قدرت مقابله با فن بيان وي را ندارد. اقدامات خوب انجام شده در دوران رياست رئيس فعلي فدراسيون بسكتبال هم نياز به سوال ندارند اما نحوه برخوردهاي مشحون به گونه اي است كه گويا كارها در فدراسيون بسكتبال هيچ ايرادي ندارند مگر اينكه توطئه و اشتباه ديگران در كار باشد.

رئيس فدراسيون بسكتبال در جديدترين مصاحبه خود بار ديگر به نقطه تاريك دوران ده ساله رياستش يعني شكست در ووهان چين پرداخت و در مجموع چند متهم را براي آن جريان معرفي كرد: بازيكناني كه با هم نفاق داشتند، ماتيچ كه براي تيم ملي كم گذاشت و مسئولان برگزاري كه ساعت مسابقات تيم ملي ايران را تغيير دادند.

***عملكرد بد، انتخاب بد

به جز بحث نفاق بين بازيكنان كه اطلاع نداشتن از آن با توجه به چند ماه اردوي طولاني و فرسايشي قبل از بازيها چندان منطقي به نظر نمي رسد ،مقصر بودن ماتيچ مربي تيم ملي هم براي چندمين بار مطرح شد. گويا با مطرح كردن چندباره موضوع، اين اصل ناديده گرفته شده كه يك گزينه بد از انتخابي بد نشات مي گيرد به خصوص كه رئيس فدراسيون در جمله اي طلايي گفته:"ديديد ترومن را چطور رد كردم كه آب از آب تكان نخورد".

از چنين جمله اي مي توان نتيجه گرفت كه انتخاب ترومن هم پيش از ماتيچ خوب نبوده و فدراسيون مجبور به رد كردن اين مربي بوده البته به گونه اي كه آب از آب تكان نخورد! و در زمان ماتيچ هم به دستياران وي گفته شده كه بعد از رسيدن تيم به مرحله نيمه نهايي، وي مربيگري نكند كه تيم به اين مرحله هم نرسيد.

اينكه چطور در زمان قهرماني با ماتيچ اين مربي مشكلي نداشت مشخص نيست اما مهمتر از آن معلوم نيست چرا بعد از مسابقات گوانگجو كه بسياري از بازيكنان تيم ملي شكست مقابل چين را به تصميمات اشتباه سرمربي تيم مربوط مي دانستند، تصميم به بركناري وي گرفته نشد؟ قطعا اگر در همان زمان اقدامي در اين مورد صورت مي گرفت جلوي ضرر بعدي هم گرفته مي شد اما يا فدراسيون در آن زمان به چنين تشخيصي نرسيده بود و يا با وجود پي بردن به اين موضوع اقدام به موقعي در مورد آن انجام نگرفت.

البته تمام اينها در شرايطي است كه ماتيچ واقعا با مشكل مواجه بوده و مقصر اصلي تمام مشكلات تيم ملي بود.

*** خداحافظي با صربها، سلام به اسلونيايي ها

مشحون در ادامه صحبتهاي خود نتيجه گرفته كه مربيان صرب خوب نبوده و مربي اسلونيايي فعلي با دانش است. البته رئيس فدراسيون در زمان حضور گسترده صربها در ايران هيچ مشكلي با مربيان اهل صربستان نداشت و جالب اينجا است كه بعد از قهرماني غرب آسياهم، با رها كردن سرمربي اسلونيايي تيم ملي، به سرعت مشغول مصاحبه و اهدا مدالها شد. بي اعتنايي به بچيروويچ در اين زمان به حدي رسيد كه اين مربي به حالت قهر از سالن خارج شده و حاضر به شركت در مراسم قهرماني نبود.

با اين رفتارها و مصاحبه ها اين فكر به ذهن مي رسد كه بحث مربيان صرب، اسلونيايي و ايراني مطرح نبوده و مسئولان فدراسيون هميشه در قهرماني ها و افتخارات تيم ملي سهيم شده و موفقيت بسكتبال را نتيجه كار خود مي دانند اما شكستها را به چند قسمت مساوي تقسيم كرده و هر بخش را به گردن فرد يا گروهي مي اندازند كه قطعا داخل ديوارهاي فدراسيون نيست.

حتي در حالتي بدبينانه مي توان در نظر گرفت كه مربيان انتخابي تيم ملي از بين مربيان خارجي هستند تا بعد از پايان دوره خود از ايران خارج شده و مدعي موفقيتها نشوند و يا در صورت باخت به راحتي بتوان تقصيرات را گردن آنها انداخت البته در مورد موضوع آخر دلايل بهتري هم از سوي رئيس فدراسيون مطرح شد.

*** منع مربيگري همزمان در تيم ملي و باشگاهها فقط براي ايراني ها

محمود مشحون بار ديگر در صحبتهايش دليل همكاري نكردن مربيان ايراني با تيم ملي را "لبيك" نگفتن خود مربيان ايراني عنوان كرده در حالي كه در سالهاي اخير بارها مربيان ايراني از علاقه و آمادگي خود براي همراهي با تيم ملي صحبت كرده اند و حتي بسياري از مربيان حاضر به همكاري با مربيان خارجي به عنوان كمك اين مربيان و مربيگري تيمهاي مختلف پايه شده اند.

قطعا " نه" گفتن مربيان ايراني به تيم ملي در يك مقطع به معني كناره گيري هميشگي آنها نبوده است. اگر هم واقعا اعتقاد روي استفاده از مربيان خارجي است، دليلي بر پنهان كردن اين اعتقاد به عنوان سياست فعلي فدراسيون وجود ندارد.
اما بحث مشكلزا بودن مربيگري همزمان در تيم ملي و باشگاهها در حالي براي مربيان ايراني عنوان شد كه بچيروويچ هنوز هم در ليگ بر روي نيمكت يك تيم باشگاهي مي نشيند.

مشحون در مضرات حضور مربي ايراني روي نيمكت تيم ملي سوال مي كند كه مربي ايراني با اين شرايط كدام بازيكنان را به تيم ملي دعوت مي كند؟ سوال اينجا است كه مربي اي مثل بچيروويچ با تمركز بر روي تيم باشگاهي خود چه كساني را در اين دوره به تيم ملي دعوت كرد؟ و چرا بازيكنان سابق تيم ملي مثل نبي پور، آتشي، داورپناه و ... در ليست 16 نفر ابتدايي تيم ملي هم به چشم نمي خوردند؟ آيا بچيروويچ بدون توجه به بحثهاي باشگاهي و با ديدي همه جانبه بازيكنان را به تيم ملي فراخواند؟

*** پذيرش انتقاد از نوع كميته انضباطي

آخرين مورد حرفهاي مشحون هم مربوط به پذيرش انتقادات است. رئيس فدراسيون در حالي بحث پذيرش انتقادات را پيش مي كشد كه در همين ليگ جاري چند انتقاد تند با جلسه كميته انضباطي پاسخ داده شد و افراد دعوت شده در اين كميته يا مجبور به تكذيب صحبتها و يا تحمل جريمه شدند. البته در فصل هاي قبل هم مواردي مثل اين، كه اوج آن محروميت سه ماهه مهران شاهين طبع بود، ديده مي شد.

رئيس فدراسيون در حالي تاكيد دارد " انتقادات سازنده را مي پذيريم" كه در جلسات ليگ به عنوان تنها جايي كه اهالي بسكتبال دور هم جمع شده و فرصت حرف پيدا مي كنند، كوچكترين حرف و ايرادي با شديدترين برخورد مواجه مي شود. مربياني مثل كبير، شاهين طبع، كوهيان و هاشمي قطعا خاطرات جالبي از برخوردهاي طلايي داخل اين جلسات براي تعريف كردن دارند./مح
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار