توضیح عکس: نمای فروسرخ دوربینهای ثبتشده روی ماهواره هواشناسی MeteoSat-9 از رد شهابسنگ برفراز کوههای اورال روسیه
فقط یک بار!
بر
اساس مدارک علمی، تنها یک مثال وجود دارد که شهابسنگی پیش از برخورد با
زمین شناسایی شده است. در نیمههای شب بین 5 و 6 اکتبر 2008 / 14 و 15 مهر
1387، ریچارد کوالاسکی در حال کار با تلسکوپ 1.5 متری متعلق به آسماننمای
کاتالینا در توسکان آریزونا بود، که موفق شد جرمی را مکانیابی کند که در
نهایت 2008TC3 نام گرفت. این سنگ آسمانی که تنها بین 2 تا 5 متر عرض داشت،
بسیار کوچکتر از سنگی بود که جمعه در روسیه با زمین برخورد کرد. همنین این
جرم به طرز باورنکردنی کم نور بود و از قدر 19 دیده میشد (100هزار بار
ضعیفتر از کمنورترین ستارهای که با چشم غیرمسلح در آسمانی کاملا تاریک
قابل مشاهده است). مشاهده کوالاسکی حدود 20 ساعت قبل از آن صورت گرفت که
شهابسنگ مذکور در فاصله تخمینی 37 کیلومتری بالای صحرای سودان منفجر شود.
به گفته جنینکسن، آن انفجار موجی ضربهای با شدت 1.2 کیلوتن تی.ان.ای ایجاد
کرد.
رندی کوروتف، متخصص شهابسنگها در دانشگاه واشنگتن میگوید که
بسیاری از شهابسنگها تودهای از مواد غیر بازتابنده هستند که برای انعکاس
دادن نور بیش از اندازه کوچکند. این موضوع همچنین کمک میکند تا متلاشی
شدن آنها را هنگام ورود به جو زمین توضیح داد: آنها کلوخمانند هسند
و ساختارشان بسیار ترد و شبیه به خرده نان است. وی میگوید: «وقتی این
اجرام با جو برخورد میکنند، گویی با دیوارهای بتنی برخورد کردهاند.
شهابسنگها هوا را به سرعت فشرده میکنند، و اغلب آنها نمیتوانند در
مقابل شوک داخلی حاصل از ضربه خود مقاومت کنند. به همین دلیل است که در
نهایت نیز از هم فرو میپاشند و تکه تکه میشوند.»
زمان، زمان و زمان
مهمترین
چیز در این میان مساله زمان است. شهابسنگها زمانی مرئی می شوند که به
تعبیر لشین به «گویی آتشین» بدل میشوند. وی میگوید: «درخشش آنها در اثر
آتش است، چرا که با سرعت زیادی از جو عبور میکنند. البته این مساله تنها
در سطح شهابسنگها صادق است، و در داخل، شهابسنگ هنوز همچون یخ سرد است.»
فیلیپ
هک، متصدی بخش مطالعات قطبی و شهابسنگی موزه تاریخ طبیع شیکاگو عقیده
دارد که از نظر تئوری، شبکهای متراکمتر از تلسکوپهای کوچک زمینی و
دوربینهای حساس میتواند شهابسنگ کوچکی مانند شهابسنگ روسیه را شناسایی
کند. شاید هم تلسکوپی فروسرخ که میتواند اجرام بسیار کوچک را تشخیص دهد،
قادر به شناسایی آنها باشد. وی میگوید: «ترکیبی از هر دو اینها منطقی است.
پس از اتفاق روز جمعه، من فکر میکنم مردم نسبت به خطراتی که وجود دارد
آگاهتر شدهاند.»
دفاع در برابر شهابسنگها
برخی افراد تصور میکنند که سیستمهای پدافند هوایی و دفاع موشکی کشورهای روسیه و ایالات متحده که قرار ست موشکهای بالستیک را رهگیری کنند، باید بتوانند سنگهای آسمانی از این دست را به سادگی شناسایی کنند؛ درحالیکه این سیستمها بر اساس رد حرارتی برجامانده از شلیک موشک، بازتاب راداری مواد فلزی بدنه و درنهایت برای سرعتهای قابل دستیابی توسط بشر طراحی شدهاند که بیش از 8 کیلومتر بر ثانیه (29هزار کیلومتر بر ساعت) نیست؛ این درحالی است که شهابسنگها تا پیش از ورود به جو رد حرارتی ندارند؛ تعداد محدودی از آنها فلزی هستند و بیشتر آنها سنگی یا کربنی هستند و سرعت حرکت آنها در بازه 11 تا 77 کیلومتر بر ثانیه (40هزار تا 277هزار کیلومتر بر ساعت) است که بسیار سریعتر از موشکهای دستساز بشر است.
تازه اگر هم بتوانیم سیارکها، دنبالهدارها یا شهابوارههای خطرساز را به موقع شناسایی کنیم، ابزاری برای مقابله با آنها نداریم. شیوههای دفاعی کنونی برای مقابله با ساختارهای سخت و مستحکم کارایی دارد. اگر گلولهای را به جسمی کلوخ مانند شلیک کنید، به سادگی از آن عبور میکند و نمیتواند از انرژی یا تکانه آن بکاهد؛ حتی اگر از سناریوهای هالیوودی استفاده کنیم و مثلا بمبی هستهای را در آنها منفجر کنیم، این اجسام متلاشی نمیشوند. به همین دلیل، دانشمندان در جستجوی روشهایی درازمدت هستند که بتوانند آرامآرام مسیر حرکت این اجرام را تغییر دهند. اما شرط لازم برای استفاده از این روشهای احتمالی این است که بتوانیم سیارک را در زمان مناسب و بسیار قبلتر از برخورد با زمین (شاید از مرتبه چند ده سال) شناسایی کنیم، چیزی که هنوز به آن دست نیافتهایم.