به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از گروه مطالعاتي آكسفورد، نويسندگان اين مقاله در ابتداي مقاله به بحران جاري در سوريه و بيداري اسلامي اشاره مي كند و مي نويسد "اخباري از سوي دولت سوريه و ائتلاف مخالفين سوري منتشر شده است كه نشان مي دهد تمايلاتي براي مذاكره وجود دارد و اميد مي رود كه منازعه سوريه رفع شود. اما واقعيت نشان مي دهد كه خشونت و حملات تروريست هاي سوري همچنان ادامه دارد. قدرت هاي منطقه اي نيز در اين ميان به ايفاي نقش مي پردازند و در حال رقابت با يكديگر هستند. موج بيداري اسلامي در حال پيش روي است و ملت هاي منطقه نشان داده اند كه خواهان كسب عزت و شرافت انساني هستند."
آنان در ادامه مقاله به نقش كليدي جمهوري اسلامي ايران در منطقه اشاره مي كنند و مي نويسند "اما واقعيت آنست كه اين رقابت جمهوري اسلامي ايران و عربستان سعودي در منطقه است كه عاملي كليدي براي حل بحران سوريه محسوب مي شود و مي تواند چشم انداز منطقه را تعيين نمايد. بايستي گفت كه در اين ميان روسيه و آمريكا نيز همچنان تاثيرگذار هستند اما نقش عوامل و قدرت هاي منطقه اي بسيار مهم تر است."
نويسنده در ادامه به افزايش قدرت شيعيان در منطقه اشاره مي كند و مي افزايد "پس از سقوط صدام حسين ديكتاتور عراق در سال 2003 ميلادي، شيعيان در عراق از قدرت بيشتري نسبت به قبل برخوردار شدند. اين مسئله براي عربستان سعودي غير قابل تحمل بوده است. در اين ميان بايستي اشاره كرد كه تنها راه حل رفع بحران سوريه مذاكره با قدرت هاي منطقه اي از جمله جمهوري اسلامي ايران و عربستان سعودي است."
نويسندگان مقاله در ادامه خواستار آن شده اند كه "ميان جمهوري اسلامي ايران و سعودي ها مذاكره و تفاهمي صورت گيرد و پس از آن چين و روسيه با آمريكا دست به تفاهم بزنند تا بتوان به حل بحران سوريه اميدوار بود. اما مسئله اصلي آنست كه براي جلوگيري از گسترش دامنه منازعه در سوريه بايستي ميان ايران و عربستان سعودي تفاهمي حاصل شود."