به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از اینفورمیشن کلیرینگ هاوس، تنها چند روز پس از آن که "جو بایدن" معاون رئیس جمهور آمریکا از تمایل دولت آمریکا به مذاکره دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران سخن گفت، مجموعه دیگری از تحریم های ضد ایرانی علیه بخش تجاری از سوی واشنگتن علیه صنعت نفت ایران و با هدف آسیب رساندن بر اقتصاد ایران از سوی آمریکا وضع شد.  

آیا این موضع گیری ای دوگانه از سوی آمریکا در قبال ایران نیست؟ برخی کارشناسان سیاسی بر این عقیده اند که دولت آمریکا کماکان به سیاست چماق و هویج در مورد رابطه اش با ایران اعتقاد دارد. آمریکائی ها با پیگیری این سیاست به گمان خود می پندارند که عرصه آن قدر بر ایران تنگ خواهد شد تا آن کشور دیگر توانایی ادامه برنامه هسته ای خود را نخواهد داشت.  
 
بنابراین دولت آمریکا درصدد است تا ایران کوتاه بیاید و پس از آن "هویج" را تقدیم آن کشور نماید و ادعا می کند که در آن صورت تحریم های اقتصادی را برخواهد داشت و به عادی سازی روابط دیپلماتیک با ایران خواهد پرداخت.  
از سویی بنظر می رسید که "باراک اوباما" رئیس جمهوری آمریکا در دور دوم دولت خود سیاست خارجی ای کمتر متمایل به رژیم صهیونیستی را در قبال خاورمیانه در پیش گرفته است. اما اکنون موضع گیری آن دولت در قبال ایران نشان می دهد که آمریکائی ها کماکان به سیاست فریب خود ادامه می دهند و با "زبانی دوگانه" با جمهوری اسلامی ایران سخن می گویند. در این میان بنظر می رسد که دولت آمریکا قصد ندارد مشوق قابل توجهی را به ایران ارائه نماید. علیرغم اظهارات اخیر بایدن آمریکا تحریم های ضد ایرانی خود را افزایش داده است.  
 
دولت آمریکا در طول تاریخ و در دهه های گذشته نشان داده که سیاست غلطی را در قبال جمهوری اسلامی ایران اتخاذ کرده است.  
بایدن متکبرانه از ایران انتظار دارد که "رفتار مناسبی" در قبال آمریکا از خود نشان دهد در حالی که در عمل هیچ گونه تغییری در سیاست های تهاجمی و خصمانه آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران پدیدار نشده است.  
 
چنین سیاستی در تاریخ آمریکا بی سابقه نیست. اوباما در ژانویه سال 2009 میلادی در دور اول ریاست جمهوری خود نیز مدعی شد که "دست دوستی  را به سوی ایران" دراز کرده است و ژستی دوستانه و مسالمت آمیز در مقابل ایران گرفت در حالیکه در همان زمان چندین دانشمند هسته ای ایران توسط جوخه های مرگ آمریکائی به شهادت رسیدند.  
در دوره زمامداری اوباما، دولت امریکا سه دور تحریم وحشیانه اقتصادی را علیه ایران وضع کرد. آمریکا در این مسیر اتحادیه اروپا را هم با خود همراه ساخت تا تحریم های ضد ایرانی را تشدید نماید، تحریم های که زندگی میلیون ها ایرانی را بدلیل کاهش دسترسی به دارو و امکانات درمانی در معرض خطر قرار داده است. 

اوباما به اشتباه کاربرد "پهپاد"های ناظر  برای جاسوسی بر فراز خاک ایران افزایش داد و جنگ سایبری علیه جامعه ایران را شدت بخشید. ویروس های موسوم به "استاکس نت" و "فلیم" که از سوی واشنگتن علیه ایران به کار برده شد با همکاری رژیم صهیونیستی ساخته شدند و حملات انجام شده توسط آنها شدت یافتند بطوریکه هفته گذشته دولت اوباما به طور علنی اعلام کرد که چنین حملات سایبری ای با هدف "بازدارندگی و پیش دستی" انجام می شوند.

تاریخ نشان داده که جنگ آشکار و پنهان واشنگتن علیه تهران همواره شدت یافته است، جنگی که جنایتی آشکار محسوب می شود و سبب شده تا گفتگوی میان ایران و آمریکا شکل نگیرد و با پیشرفتی مواجه نشود. براستی با وجود چنین فشارهای دیوانه وار و جنایات وحشیانه ای از سوی آمریکا علیه ایران می توان انتظار تعامل و برقراری روابط و مذاکره فیمابین را انتظار داشت ؟!

حقیقت آنست که در چنین وضعیتی برقراری مذاکرات فیمابین صرفا توهمی است که دولت آمریکا دارد. تنها چارچوب مناسب برای فراهم شدن امکان مذاکره ایران و آمریکا آنست که دولت آمریکا تمام حملات وحشیانه و تهاجمی خود علیه ملت ایران را متوقف سازد. نخست آنکه بایستی تحریم های ضد ایرانی وضع شده از سوی آمریکائی ها و اروپائی ها برداشته شوند. دوم انکه ایران بایستی قانع شود که آمریکا با حسن نیت پا به جلو گذاشته است.  
 
با این حال بعید است که دولتهای غربی چنین الزاماتی را اجرا نمایند زیرا مشکل آنان تنها برنامه هسته ای ایران نیست بلکه آنان بدلیل سیاست های استکباری خود با "موجودیت" ایران مشکل دارند.  
 
آمریکائی ها و عروسک های خیمه شب بازی اروپائی آنان نمی توانند این واقعیت را بپذیرند که ایران کشوری "مستقل" است، کشوری که دارای منابع بسیار است و می خواهد پیشرفت کند و مخالف با سلطه سرمایه سالاری غرب و سلطه نظام بانکی غربی بر جهان است. ایران کشوری است که منتقد جدی سیاست های نظامی غرب در خاورمیانه و آفریقا و سایر بخش های توسعه نیافته جهان است، کشوری که از حقوق ملت فلسطین دفاع می کند، فلسطینیانی که سالهاست از سوی رژیم صهیونیستی، رژیم مورد حمایت غرب مورد ظلم و ستم واقع شده اند.  
 
اینها عللی هستند که واشنگتن خواهان شکست دادن جمهوری اسلامی ایران است. جمهوری اسلامی پیشرفت های زیادی نموده و اکنون رهبری جنبش عدم تعهد را برعهده دارد آمریکا بهانه تلاش ایران در صدد دستیابی به "سلاح هسته ای" را مطرح ساخته تا بتواند سیاست های تجاوزکارانه خود در قبال جمهوری اسلامی ایران را دنبال نماید.  
 
علت دیگر مخالفت آمریکا با ایران ناشی از فرض غلطی است که آنان از سیاست چماق و هویج در قبال ایران دارند. دولت امریکا به اشتباه گمان می کرد که با پیگیری این سیاست موفق خواهد شد تا ایران را از حق خود برای داشتن فناوری هسته ای بازدارد. دولت آمریکا در گامی فراتر خواهان آن است تا ایران مستقل را تسلیم کند و این علت اصلی سخن گفتن آمریکا با یاران با زبانی دوگانه است.  
 
سیاست آمریکا در قبال ایران که در صدد بوده تا پروژه "ایران هراسی" را شدت بخشد و ایران را بعنوان "تهدیدی" برای جهان معرفی نماید نتیجه معکوس داشته است. امروز جمهوری اسلامی ایران موفق شده تا حمایت بیش از 120 کشور عضو جنبش عدم تعهد را کسب نماید. ایران در ماه آگوست سال گذشته میلادی میزبان اجلاس کشورهای عضو جنبش عدم تعهد در تهران بود و بار دیگر نقش مثبت جهانی خود را نشان داد و باعث تغییر ذهنیت بسیاری از کشورهای جهان نسبت به خود شد. واقعیت آنست که علیرغم تقلای آمریکا برای کارشکنی در روابط ایران با سایر کشورهای جهان، جمهوری اسلامی ایران مشارکتی سازنده با تمامی قاره ها و ملل دنیا دارد.  
 
علاوه بر آن تحریم های ضد ایرانی وضع شده سبب افزایش بهای جهانی نفت شده اند و ضرر آن متوجه اقتصاد آمریکا و کشورهای اروپائی شده است بطوریکه اقتصادهای این کشورها بدلیل بحران از درون در حال فروپاشی هستند. این حق ایران است که در مقابل فشارهای وارده از سوی آمریکا مقاومت کند. استکبار جهانی با استفاده از زبان دوگانه و سمی خود تنها به خودش ضربه می زند. بگذارید آمریکا به خود بپیچد و عذاب بکشد.  
 
"فینیان کانینگهام" کارشناس امور بین الملل و مسلط به چندین زبان بین المللی است. وی که روزنامه نگاری منتقد به شمار می آید در ماه ژوئن سال 2011 میلادی توسط رژیم آل خلیفه بدلیل انتقاداتش از آن رژیم مورد حمایت غرب و نقض حقوق بشر توسط آنان در قبال شیعیان بحرینی از کشور بحرین اخراج شد.