به گزارش گروه استانهای باشگاه خبرنگاران ،محمد باقرزاده با بیان این مطلب افزود: از نظر آسیب شناسی اجتماعی، فقر، تورم، مشکلات اقتصادی و بیکاری جایگاه فوقالعاده ویژهای از لحاظ اثرگذاری در پایداری و ناپایداری خانوادهها دارد.
وی با تاکید بر اینکه با گذاشتن 4 کارگاه آموزشی و تشکیل کارگروهها به جایی نمیرسیم و دردی را درمان نمیشود، خاطرنشان کرد: تمام آسیبهای اجتماعی عزم ملی میطلبد که مشکلات مذکور نیز از این امر مستثنی نیست.
وی با عنوان اینکه متاسفانه همه ما مشکل و ریشههایش را میشناسیم، اما هیچ وقت راهکار نداریم، افزود: اگر راهکار داشته باشیم راهکار عملی نبوده و نمیتوانیم اجرایی کنیم.
این روانشناس بالینی ادامه داد: اگر واقعبینانه به آینده مسایل نگاه کنیم، تا چند سال دیگر میتوانیم یک حرکت اساسی و مثبت در جهت خانواده پایدار انجام دهیم.
وی تاکید کرد: اگر قرار است زن و شوهر را در کنار یکدیگر به صورت رضایتمندانه نگه داریم، باید تمام مسوولان از ردههای بالا تا پایین دست به دست هم دهند و روانشناسان و خانواده درمانگرایان نیز مشغول شده تا چارهای اساسی برای مشکلات اجتماعی اندیشیده شود.
وی ضمن بیان اینکه بسیاری از استرسها و مشکلات محیطی به فقر، تورم، بیکاری و مشکلات اقتصادی برمیگردد، به ویژگیهای زندگیهای موفق و پایدار پرداخت و نزدیک بودن خرده فرهنگهای خانواده زوجین، دوری از ازدواج به خاطر هوس، عشق، ارضای نیازهای جنسی و حتی رسیدن به بلوغ جنسی، رعایت تفاوت سنی زن و مرد، بالا نبودن وضعیت اقتصادی زن از مرد و نداشتن تفاوت زیاد وضعیت اقتصادی مرد و زن در صورت بالا بودن وضعیت اقتصادی مرد را از برخی این ویژگیها عنوان کرد.
وی با اشاره به وضعیت اعتقادی نزدیک به هم به عنوان یکی دیگر از ملاکهای ازدواج موفق و پایدار گفت: شاید برای من و شما گذاشتن چادر یا مانتویی بودن حل شده باشد، اما این موضوع میتواند پایههای یک زندگی را تکان دهد.
این روانشناس بالینی خاطرنشان کرد: اگر طرفین حدود 70 تا 80 درصد این ویژگیها را داشته باشند، ازدواج موفقی خواهند داشت.
وی با تاکید بر اینکه قبل از تمام ویژگیهای مذکور باید فرد شناختی از خود و تفاوتهای زن و مرد داشته باشد، گفت: اگر فرد شناختی از خود داشته و به نقاط ضعف خود که نتوانسته به نقاط قوت تبدیل کند به عنوان واقعیت رفتاری و ویژگیهای فردی خود پذیرا باشد و طرف مقابل نیز به این درک از خود رسیده باشد، مطمئنا زندگی پایداری خواهند داشت.
وی با اظهار اینکه ویژگیهای افراد آن قدر با یکدیگر متفاوت است که حتی در یک خانه ویژگیهای خواهر و برادران با یکدیگر فرق دارد، تصریح کرد: بسیاری از بحث و جدلها در خانواده به خاطر عدم درک این تفاوتهاست.
وی با ابراز این عقیده که لیلی و مجنون به خاطر این لیلی و مجنون شدند و نامشان در کتاب ثبت شد که حتی یک شب زیر یک سقف زندگی نکردند وگرنه به خاطر همین تفاوتهای افراد حتما نامشان در دفتر طلاق ثبت میشد، گفت: وقتی مردی با ناراحتی به خانه میآیدف اگر همسرش او را بمباران سوال کند، حتما جنجال برپا میشود، در حالی که همسرش باید فرصتی نیم ساعت تا 45 دقیقهای به او بدهد و بعد علت ناراحتی شوهرش را سوال کند.
وی اضافه کرد: این در حالی است که اگر یک زن ناراحت باشد باید حتما همسرش سریعا از او علت ناراحتیاش را سوال کند وگرنه زن به خاطر نیاز به توجه و محبت بیشتر، احساس ندیده شدن و عدم توجه شوهر به خود را دارد.
وی تصریح کرد: اگر زن و مرد به تفاوتهای کلی یکدیگر آشنا باشند، بسیاری از این چالشها در زندگیها وجود نخواهد داشت.
وی همچنین با تاکید بر اینکه نباید بر پایه اصولی که از گذشته به ما یاد دادند، زندگی کنیم، افزود: شاید آنچه پدر و مادرها به ما یاد دادند، کارآیی چندانی نداشته باشد، همانطور که شیوههای پدربزرگ و مادر بزرگها برای والدین ما کارآیی نداشته است.
این روانشناس بالینی خاطرنشان کرد: باید بسیاری از این اصول نسل قدیم را فقط در موزه زندگی به آن نگاه کنیم، چراکه مثل گذشته دیگر خانوادهها مردسالارانه یا زن سالارانه نیستند.
وی با اشاره به اینکه علیرغم ادعای برخی افراد مبنی بر فرزندسالارانه بودن خانوادهها، گفت: خانواده میتواند به جای مردسالارانه، زن سالارانه یا فرزندسالارانه بودن، بر مبنای درک متقابل و تفاهم باشد.
وی به برخی از سنتهای غلط گذشته همچون زن باید با لباس سفید به خانه شوهر رفته و با لباس سفید(کفن) نیز بیرون بیاید، پسر را بعد اتمام دوره خدمت سربازی همسر دادن و ... پرداخت و خاطرنشان کرد: خوشبختانه الان زن و مرد به حقوق خود بیشتر آشنا شدهاند.
باقرزداه بیان کرد: زن با آشنا شدن به حقوق خود میداند که در حقوق انسانی کتک خوردن و ناسزا شنیدن نیست، بنابراین با مردی دارای چنین رفتاری برنمیتابد و زندگیاش را بهم میزند.
وی تصریح کرد: اینکه زن به حقوق خود آشنا شدهاند، از یک جنبه خوب است، چراکه در مقابل ابزار بودن خود، برخی بیعدالتیها، ظلمها و مشکلات اجتماعی میایستد، اما به شرط اینکه مرد نیز به این حقوق آشنا باشد تا به یک درک همدلانه برسند و زندگی خود را بر پایه یک فکر جمعی بین زن و مرد بنا کنند.
باقرزاده در خصوص معضل طلاق و افزایش آن نسبت به گذشته نیز افزود: میزان سطح تحمل زن و مرد نسبت به گذشته بسیار پایین آمده است.
وی اظهار کرد: این معضل همانند اعتیاد یک معضل روانشناختی، فردی یا یک ناهنجاری اجتماعی نیست، بلکه معضلی بوده که چندین عامل در آن موثر است.
این روانشناس بالینی ضمن مقایسه زمان گذشته با کنونی خاطرنشان کرد: از وقتی فردی تحصیلات خود را به اتمام نرسانده و از لحاظ کاری نیز مشکلش را حل کند، زمان زیادی میبرد، بنابراین حمایتهای خانوادهها از فرزندان بالا رفته، بنابراین پس از ازدواج نیز با توجه به نیازمند بودن به حمایتهای مالی و اقتصادی به بلوغ و استقلال فکری نرسیدهاند.
این روانشناس بالینی سبزواری اضافه کرد: باید به این معضل از دید جامعه شناختی و آسیب شناسی اجتماعی و رفتاری توجه شود.
وی همچنین با اشاره به پایین آمدن سن اعتیاد، این معضل را یکی از عوامل تهدید خانوادههای پایدار دانست و گفت: مصرف مواد مخدر به ویژه آمفتامینها همچون شیشه که سبب اختلالات واضحی میشود، میتواند پایههای زندگی را بلرزاند.
وی سپس با بیان اینکه پسران و دختران میگویند وقتی یک نفر را پسندیدم دیگر کافی بوده و به خانوادهاش کاری نداریم، افزود: وقتی فردی ازدواج میکند در حقیقت با خانواده فرد مقابل ازدواج میکند، چراکه خرده فرهنگ خانواده بسیار در رفتار فرد اثر دارد.
وی به پسران و دختران و زنان و مردان توصیه کرد: برای یک زندگی باید فرد علاوه بر رسیدن به بلوغ جنسی، داشتن تمکن مالی، کار و ... بتواند زندگی و مشکلات آن را را از دیدگاه طرف مقابل نگاه کند.
باقرزاده با اظهار اینکه به خاطر بالا رفتن میزان طلاق، طرح خانواده پایدار در کشور در حال اجراست، تصریح کرد: بر اساس تحقیقات علمی گمان نمیکنم در شهر سبزوار چنین طرحی برای خانواده پایدار اجرا شده باشد.
وی گفت: اگر آمار سال گذشته طلاق شهرستان درست باشد، درصد خانوادههای ناپایدار در این شهرستان بالاست.
وی با اشاره به اینکه خانواده اصلیترین کانونی است که میتواند یک انسان را هدایت یا منحرف کند، خانوادهها را به دموکراتیک و استبدادی تقسیم کرد و افزود: وقتی کسی در خانوادهای که مسایل و مشکلاتش با مشورت یکدیگر حل و تمام نظرات بیان میشود، رشد کند از لحاظ روابط بین فردی، روانی و اجتماعی سالم خواهد بود.
این روانشناس بالینی در خصوص استفاده از تجارب و شیوههای جوامع دیگر در این رابطه هم گفت: باید روی این شیوهها کار کارشناسی انجام شود، چراکه نمیتوانیم جلوی راه علم را به جامعه بگیریم.
وی نظام آموزشی و تغییرات انجام شده به صورت هر ساله را یادآورشد و تصریح کرد: اینکه بعد از سالها به نظام آموزشی زمان والدین ما یعنی نظام 6 کلاسه ابتدایی رسیدهاند، یعنی کارشناسانه عمل نکردن است.
وی با تاکید بر اینکه طرحهای کلان را نباید به یکباره اجرا کرد، گفت: نباید طرحها بر اساس آزمون و خطا اجرا شود.
منبع: خبرگزاری ایسنا