غلامعلی حداد عادل، سیاستمدار محجوبی است كه معمولا از حاشیهها پرهیز میكند و همین مساله باعث میشود در طول مصاحبه آنقدر شمرده و حسابشده صحبت كند تا مواضعش، باعث جنجال و حاشیه نشود. با این حال نمیتواند اختلاف سلیقه خود را با جریان حامی دولت، كتمان كند و از این جریان به عنوان یكی از رقیبان خود و دیگر اعضای ائتلاف سهگانه در انتخابات ریاستجمهوری یاد میكند.
وی كه از مدتی قبل با محمدباقر قالیباف و علیاكبر ولایتی، ائتلافی را برای انتخابات ریاستجمهوری آینده تشكیل داده است نسبت به آینده این ائتلاف خوشبین است، اما در ادامه صحبتهایش این نكته را هم میگوید كه حتی اگر این ائتلاف به نتیجه نرسد و هر یك از نامزدها به صورت انفرادی در انتخابات شركت كنند، تازه شرایط شبیه زمانی میشود كه هیچ ائتلافی صورت نگرفته بوده است و بنابراین تشكیل این ائتلاف، ضرری نخواهد داشت.
ما تجربه انتخابات 84 را داریم كه در آن مقطع جمعی از فعالان اصولگرا احساس وظیفه كرده و اعلام نامزدی كردند و با نگرانی از تشتت و با میل وحدت، قرار گذاشتند كه بر اساس مكانیسمی به سمت اجماع بر یك نامزد حركت كنند. اما هرچه جلوتر رفتیم دیدیم تكتك این چهرهها اقدامات خود را به صورت فردی انجام دادند، به سفرهای انتخاباتی رفتند و ستادهای جداگانهای تشكیل دادند. در نهایت هم هركدام از این چهرهها احساس كردند برای خودشان، آرایی دارند و نیازی نیست كه دیگران برای آنها تصمیم بگیرند و به مرور خروجها شروع شد.
آذر 83 بود كه قرار شد تمام نامزدها در جلسهای جمع شوند، اما آقای احمدینژاد دقیقه 90 با ارسال نامهای اعلام كرد كه ما از این جمع خارج شدیم. الان از نظر روح كلی، همان تجربه در حال تكرار است، البته اگر در مورد افراد بخواهیم قضاوت كنیم شاید بتوانیم تفاوتی میان شرایط فعلی با شرایط آن سال قائل شویم. حال سوال اینجاست كه با آن تجربه و با شرایط فعلی، مدلی را كه الان در حال پیگیری هستید با چه مولفههایی موفق ارزیابی میكنید، مدلی كه در گذشته ناكام بوده است؟
مگر غیر از این
است كه در نهایت ممكن است نتیجه مدل فعلی به نتیجه تجربه قبلی منجر شود. فرض كنیم
حاصل تمام تلاشها بینتیجه باشد، در چنین صورتی هركدام از ما به صورت انفرادی شركت
میكنیم، اگر این كارها را هم نكنیم نتیجه همین میشود؛ بنابراین بدتر از وضع فعلی
نخواهد شد.
ولی این احتمال هم هست كه بهتر شود. یعنی میخواهم بگویم یك وقتی ممكن است این سه نفری كه دور هم جمع شدهاند و میگویند میخواهیم با هم ائتلاف كنیم و به وحدت برسیم اگر موفق نشوند اوضاع بدتر میشود، در این حالت میتوانیم بگوییم چرا این كار را كردید، ولی یك وقت هم هست كه اگر موفق نشوند تازه شرایط میشود مثل زمانی كه اصلا ائتلاف نكرده بودند و بدتر از آن زمان نمیشود.
البته ما امیدواریم بهتر شود تا از تكثر و تشتت جلوگیری شود. مثالی میزنم، اگر زمانی شما معتقد شدید كه برای علاج یك بیماری باید به پزشكی مراجعه و داروی تجویز شده توسط او را استفاده كنید، حالا در یك نوبت اگر آن دارو را استفاده نكردید آیا به این معنی است كه اگر دفعه بعد بیمار شدید قید دكتر و درمان و همه اینها را بزنید؟ درد جامعه ما همین تفرقه است. حتی اگر ده بار هم شكست بخوریم، فكر ایجاد وحدت نباید از ذهن ما بیرون برود.
اینگونه امور هم كه چند نفر دور هم جمع میشوند هیچ ضمانت اجرایی جز مسئولیتهای وجدانی و ایمانی خود آن افراد ندارد. اگر فردی در دلش این باشد كه با دیگران بازی كند و آنها را بازی بدهد، دروغ بگوید و بظاهر شركت كند، اما نیتش چیز دیگری باشد نتیجه نمیگیرد، اما ممكن است واقعا افرادی در جامعه ما پیدا شوند كه حرف دلشان با حرف زبانشان یكی باشد.
آقای دكتر! خیلی خوشبینانه به سوال من پاسخ ندادید. آیا احتمال میدهید دوباره این تجربه به نتیجه مطلوب نرسد؟
من پیشگو نیستم كه بگویم حتما به نتیجه میرسیم.
به هر حال از خود و دو چهره دیگری كه با آنها ائتلاف كردهاید شناخت دارید و بر اساس این شناخت، میتوانید ارزیابی كلی از آینده داشته باشید؟
در حال حاضر از اینكه این كار به نتیجه برسد ناامید نیستم.
اما در ظاهر خیلی هم امیدوار نیستید؟
چرا، خوشبین هستم و لااقل در مورد آنچه به خودم مربوط میشود، خیالم راحت است و نسبت به دوستان دیگرم هم بدبین نیستم. حالا بالاخره این هم میدان امتحانی است و آزمایش و محكی برای همه ماست.
سال 84 كه حركت مشابه ائتلاف فعلی شما انجام شد شرایط با الان متفاوت بود. در آن زمان اصولگراها رقابت جدی با اصلاحطلبان داشتند و پس از اینكه هشت سال دولت در دست اصلاحطلبان بود میخواستند دولتی اصولگرا را بر سر كار بیاورند، اما الان به نظر نمیرسد كه اصولگرایان خطر خیلی جدی را از جانب اصلاحطلبان احساس كنند. با توجه به چنین شرایطی، شما رقیب واقعی خود را در انتخابات كدام گروه یا جریان میدانید كه این انگیزه را به شما داده كه به دنبال ایجاد یك ائتلاف برای بالا بردن شانس پیروزی در انتخابات باشید؟
بنده صحنه را متفاوت از شما میبینم. در نظر من تفاوت انتخابات 92 با 84 و 88 این است كه در آنجا رقابت میان اصولگرایان و اصلاحطلبان بود اما در شرایط فعلی، یك ضلع سومی هم ایجاد شده و آن جریان طرفدار دولت است كه بعضیها نام انحراف را بر آن گذاشتهاند. به هر حال این جریان یك ضلع سومی در عرصه انتخابات است. درون خود اصولگرایان هم از ابتدای مجلس هفتم یعنی در ده سال گذشته، انشعاباتی ایجاد شده است.
به همین دلیل،
رقابت به یك معنا بیشتر شده است، علاوه بر این فشار اقتصادی هم زیاد شده و تحلیل
بنده این است كه یك دلیل خاص برای این تحریمهای اقتصادی این است كه ما یك
انتخابات پیش رو داریم و عدهای هم در صددند بذری را كه تحریمكنندگان افشاندهاند،
در انتخابات درو كنند. چنین واقعیتهایی، صحنه انتخابات 92 را از دورههای
انتخابات گذشته، متمایز و البته حساستر میكند.
جهات دیگری هم هست و مشكلاتی كه هم اكنون در روابط بین قوا و در روابط میان مجلس و دولت یا قوه قضاییه و دولت مشاهده میشود، ایجاب میكند كه ما خیلی حساب شده در انتخابات 92 عمل كنیم و مهمترین نكته این است كه با تكثر نامزدها، زمینه شكست اصولگرایی را فراهم نكنیم.
با وجود حساسیتهایی نظیر تحریمها و شرایط اقتصادی كه اشاره كردید اگر هر یك از شما به صورت فردی هم اقدام میكردید بالاخره یك نفر رای میآورد و... .
نه معلوم نبود كه یك نفر رای بیاورد و ممكن است یك نفر از غیر اصولگراها رای بیاورد.
سوال من همین است كه با توجه به اینكه حتی اصلاحطلبان هم شانس چندانی برای پیروزی خود در انتخابات قائل نیستند، میشود این برداشت را از صحبتهای شما كرد كه هدف ائتلاف شما جلوگیری از پیروزی نامزدی از جریان حامیان دولت و ادامه روند فعلی است؟
بالاخره همه برای انتخابات خیز برداشتهاند و همه هم فكر میكنند پیروز میشوند. ما اگر لااقل بتوانیم بین آنهایی كه با هم اختلاف اصولی ندارند وحدت ایجاد كنیم، احتمال پیروزیمان مقداری بیشتر میشود.
شما سه ضلع را شامل دولت، اصلاحطلبان و ائتلاف اصولگرایان میدانید. یعنی احتمال میدهید اساسا با دولت هم به رقابت خواهید پرداخت یا اینكه این احتمال هست كه آنها هم بیایند و جذب ائتلاف شما شوند؟
ما هیچ منعی نمیبینیم كه هر كسی مایل باشد بیاید و از نامزدی كه از این ائتلاف بیرون میآید حمایت كند. منعی نمیبینیم، ولی این در اختیار خودشان است.
برداشت من از صحبتهای شما این است شما آنها را رقیب خودتان میدانید؟
واقعیت همین است. یعنی ما احتمال میدهیم آنها با دیدگاههای خاصی كه دارند نامزدی معرفی كنند، اصلاحطلبان هم همین طور و چون این احتمال را میدهیم، سعی میكنیم تا حد امكان میان اصولگرایان از تعدد نامزدها كم كنیم.
یعنی نامزد جریان حامی دولت را اصولگرا نمیدانید؟
بالاخره ما با آنها اختلاف سلیقه داریم.
در اصول هم مشترك نیستید؟
در اصول كه با خیلیها مشتركیم، ولی به هر حال اختلاف سلیقه وجود دارد.
حضور شما در این ائتلاف باعث انتقادهایی شد. خیلیها تصور نمیكردند شما مشخصا با آقای قالیباف و حتی تا حدودی با آقای ولایتی وارد یك ائتلاف شوید. مشخصا دولتیها و جریان پایداری، انتقادات زیادی از این اقدام شما داشتند و بعضی از آنها عباراتی به كار بردند با این مضمون كه كلا از شما ناامید شدهاند و شما را از دست رفته دیدند. شما پاسخی به این انتقادها ندارید؟
بله اینها بهایی است كه ما برای وحدت میپردازیم. بالاخره هر چیزی یك بهایی دارد. وحدت هم یك قیمتی دارد كه تا نپردازیم به آن نمیرسیم.
خیلی كلی پاسخ دادید.
منظورم این است كه بالاخره ما سه نفر، مثل هم كه نیستیم. وحدت هم میان كسانی برقرار میشود كه مثل هم نیستند وگرنه اگر مثل هم بودند كه وحدت داشتند.
به نظر میرسید شما روابط نزدیكتری با آن دو جریانی كه اشاره كردم یعنی هم جریان دولتی و هم جریان نزدیك به آقای مصباحیزدی و جبهه پایداری داشته باشید. ولی در یك اتفاق پیش بینی نشده شما وارد این ائتلاف شدید و از نظر بسیاری از فعالان سیاسی، این اقدام شما دور از انتظار بود.
بله زیرا تصور میكنم بعضی از دوستان ما بیشتر روی آرمانگرایی تاكید میكنند، اما من سعی میكنم تركیبی از آرمانگرایی و واقع بینی را در عمل سیاسی، مبنای كارم قرار دهم. همیشه ما این موضوع را مطرح میكنیم كه انتخاب در عالم سیاست، انتخاب بین خوب و بد نیست و بعضی وقتها غیر از این است. یعنی سیاه و سفید نیست. حالا من نمیخواهم بگویم دوستانی كه من با آنها ائتلاف كردهام بد هستند، ولی میخواهم بگویم عالم سیاست اینطور است كه یك وقت شما با این نیت كه به خوبترین برسید، گرفتار بدترین میشوید.
یعنی اگر خیلی آرمانگرا باشیم؟
بله، اختلاف نظر ما با دوستان در مبانی نیست، بلكه در روش است.
فكر نمیكردید با آن جریانهایی كه اسم بردم بیشتر نزدیك باشید تا با جریانهای دیگر؟ لااقل قبلا اینطور به نظر میرسید.
مساله این است ما كاری بكنیم كه بالاخره نامزدی به مردم معرفی شود كه در مجموع، هم رایآور باشد و هم درجه قابل قبولی از شرایط لازم را داشته باشد. موضوع اصلی این است.
فردی كه درنهایت از ائتلاف شما معرفی میشود، تیم خودش را هم معرفی میكند؟
اینبار ما تلاش میكنیم زودتر، افرادی شناسایی شوند كه حداقل قابلیتها و تجربههای لازم را داشته باشند و اینطور نباشد كه در دقیقه 90 ناچار باشیم برای وزارتخانهها، افرادی را تعیین كنیم و بعد هم پشت سر هم وزیران را عوض كنیم.
الان بر اساس آنچه اعلام شده است، مبنای كار ائتلاف برای تعیین نامزد نهایی، نظرسنجی خواهد بود. بحثی كه مطرح است، اینكه این نظرسنجی در چه جامعه آماری و به چه طریقی انجام خواهد شد كه بعدا نتایج همین نظرسنجی به منشأ اختلاف میان اعضای ائتلاف تبدیل نشود؟
ما جزئیات نتیجهگیری از این ائتلاف را در آینده به اطلاع میرسانیم. خودمان هم در حال بررسی شیوهها و روشها هستیم. در حال حاضر ما بر سر كلیت امر، توافق كردهایم و آرام آرام راجع به نحوه جمعبندی و نتیجهگیری با توجه به همین نكاتی كه گفتید كه مثلا نظرسنجی چگونه انجام شود یا اینكه غیر از نظرسنجی و با روشهایی دیگر به نتیجه برسیم، در مورد همه اینها در حال بحث و مشورت هستیم.
یعنی خودتان هم هنوز راجع به این موضوعات به نتیجه نهایی نرسیدهاید؟
نه به نتیجه نهایی نرسیدهایم، ولی اینطور نیست كه اصلا فكر نكرده باشیم.
مشكلی كه در سال 84 بود هم مربوط به همین موضوع بود. به این صورت كه چون در آن مقطع هم، مسائل خیلی شفاف نبود، رفتهرفته فاصله افراد با یكدیگر زیاد شد. الان هم اگر تا چند هفته آینده، مكانیسم نهایی تصمیمگیری قطعی نشود فكر نمیكنید هر كسی به خودش حق میدهد جداگانه فعالیت كند؟
مشكل سال 84 از شفاف نبودن روش نبود، بلكه از عدم شفافیت آدمها بود.
آیا این موضوع را كه گفته شده امكان دارد نامزد نهایی این ائتلاف از میان اعضای آن نباشد تائید میكنید؟
بله، ممكن است. اصلا ممكن است كسی را پیدا كنیم كه اصولگرا باشد و به این نتیجه برسیم كه رای هم دارد و ما هر سه نفر به نفع او كنار برویم.
آیا واقعا چنین موضوعی را محتمل میدانید؟
بله، مگر ریاستجمهوری میراث پدری ماست كه بگوییم فقط باید به ما برسد و به نام ما سه نفر ثبت شده باشد. اگر كسی آمد و دیدیم همان ملاكهایی كه این سه نفر را دور هم جمع كرده است در آن نفر چهارم هم وجود دارد، حتما او هم مثل این سه نفر خواهد بود. یعنی این فرض، فرض غلطی نیست.
بخشی از منتقدان دولت معتقدند دولت بعدی كه سر كار میآید با مشكلات فراوانی روبهروست. از یك طرف وعدههای بیشماری كه آقای احمدینژاد داده و توقعاتی كه ایشان بالا برده، همچنین تحریم ها و مواردی از این قبیل. از سوی دیگر، دولت و خود آقای احمدینژاد اعلام میكنند ما راه را باز كردهایم و هر كس دیگری كه بیاید كارها روی غلتك افتاده است و كارها خیلی راحت پیش میرود. شما اگر نامزد نهایی اصولگرایان باشید و در انتخابات به پیروزی برسید تصور میكنید آینده كشور چگونه خواهد بود؟
بدون اینكه بخواهم خدمات دولت را انكار كنم باید بگویم دولت آینده كار سختی بر دوش دارد.
از چه جهت؟
از جهت شرایطی كه در كشور ما وجود دارد و بخصوص از نظر اقتصادی. حداقل میتوان گفت همین سختیهایی كه دولت فعلی دارد، بر دوش دولت آینده هم خواهد بود.
آیا معتقدید به دلیل عملكرد دولت فعلی، دولت آینده كار سختی دارد؟
اگر این هم نبود، شرایط اقتصادی كشور ما و تحریمهای تحمیلی و مشكلات دیگر، اداره كشور را مشكلتر كرده و این یك واقعیت است كه هم شامل دولت فعلی میشود و هم دولت بعدی.
احتمال دارد در ماههای آینده كه به انتخابات نزدیكتر میشویم لحن انتقادی شما نسبت به دولت تند شود، بخصوص اگر رقیب دولتی داشته باشید؟
شما چرا جنجال را پیش خرید میكنید؟
پیشبینی شما در این زمینه چیست؟ زیرا از صحبتهایتان اینگونه احساس میشود كه الان تا اندازهای مواضع شما نسبت به ماههای گذشته دچار تغییرات مختصری شده است.
بهتر است صبر كنیم و ببینیم در ماههای آینده چه میشود.
اگر نامزد نهایی ائتلاف شما فردی غیر از خودتان باشد و در مقابل نیز رقیبی از جریان دولت داشته باشید، آیا شما در این میدان بیطرف خواهید بود یا اینكه خیلی محكم پشت سر نامزد ائتلاف خودتان میایستید؟
بالاخره ما جزو این ائتلاف هستیم و انشاءالله رفیق نیمهراه نخواهیم بود.
آقای ولایتی اعلام كرده بود این ائتلاف با احزاب رایزنی نمیكند و طرف مذاكره آن، افراد هستند. در روزهای اخیر هم اعلام شده جبهه پیروان خط امام و رهبری با مكانیسمی به دنبال دستیابی به یك نامزد برای حضور در انتخابات است. با توجه به این اظهار نظر آقای ولایتی آیا این احتمال وجود ندارد ائتلاف سهگانه با تشكلهای اصولگرا مانند جبهه پیروان به تفاهم برسد و یك نامزد مشترك داشته باشند؟
من احتمال میدهم آنها هم اگر نظرسنجی بكنند در نهایت به یكی از همین سه نفری كه در ائتلاف سهگانه حضور دارند، برسند. ما مخالفتی با كارهایی كه دیگران میكنند نداریم، ولی احتمال میدهیم نتیجهای كه آنها از راه دیگری به دست خواهند آورد با یكی از این سه نفر انطباق داشته باشد.
بهتر نبود سیستم را به صورت تشكلی و حزبی جلو میبردید؟
تجربه خوبی در این زمینه نداشتیم. الان شما بین همین سه نفر هم دارید شك میكنید چه برسد به سه تا حزب. یعنی اگر سهنفر نتوانند با یكدیگر ائتلاف كنند سه تا تشكل یا دهتا تشكل به طریق اولی نمیتوانند ائتلاف كنند.
حالا اگر بخواهیم موضوع را كمی كلیتر ببینیم آیا فكر میكنید اصلاحطلبان، نامزد شاخصی در انتخابات خواهند داشت؟
من نمیدانم منظور شما از شاخص چیست؟
رایآور و مطرح بودن؟
به هر حال آنها سعی میكنند با توجه به همه تجربههایی كه دارند یك بار دیگر بخت خودشان را آزمایش كنند؛ بنابراین طبیعی است به دنبال فردی بروند كه با توجه به جمیع شرایط بتواند برای آنها رایی بیاورد، ولی اینكه آیا پیروز میشوند یا نه، باید صبر كنیم تا انتخابات برگزار شود. از حالا ما نباید مطلبی را القا كنیم.
برخی سایتها نوشته بودند آقای قالیباف در روزهای اخیر در دیدار با برخی نمایندگان صحبتهایی در مورد اعضای ائتلاف سهگانه داشته و از جمله اینكه اعلام كرده آقای حداد عادل را در سطح ریاست جمهوری نمیداند. واكنش شما به چنین مطالبی چیست؟
هر روزی، مجموعهای از شایعات و اكاذیب، حول و حوش این ائتلاف منتشر میشود. این مطلبی هم كه شما گفتید، خبرامروز است و خبر دیروز، یك دروغ دیگری بود و خبر پریروز یك دروغ دیگر. فردا هم باید منتظر شایعه دیگری باشیم. خیلی تلاش میشود این ائتلاف را مخدوش كنند و تصور میكنم این صحبتها هم از همین جا نشأت میگیرد.
در انتخابات مجلس نهم، شما كه عضو شورای مركزی جبهه متحد اصولگرایان بودید، تاكید زیادی بر لحاظشدن نظر روحانیت در جمعبندی نهایی كار اصولگرایان داشتید. الان درائتلاف سهگانه شما برای انتخابات ریاستجمهوری، جایگاه روحانیت كجاست؟
شما تعابیری را در سوال خودتان میآورید كه از نظر من، هم درست است و هم میتواند منشأ سوءتفاهم باشد. در اینكه ما در این انقلاب از روحانیت جدا نیستیم شك نیست، اما این به آن معنا نیست كه ما روحانیت را یك حزب میبینیم كه بخواهیم آن را در انتخابات در كنار بقیه احزاب قرار داده و سهمی را به روحانیت بدهیم.
نه منظورم این است كه الان تعامل شما با روحانیت و مشخصا با جامعتین چگونه است؟
ما سعی میكنیم در ارتباط با مقامات روحانی و علمای مبارزی مثل آیتالله مهدویكنی، آیتالله جنتی و آیتالله یزدی كه آنها را از پیشگامان انقلاب و از یاران رهبر معظم انقلاب میدانیم، در هر مقطعی مشورت داشته باشیم و معیارها و ارزشهای مورد نظر آنها را رعایت كنیم. ولی نه آنها روی مصداق نظرمیدهند و نه ما وارد آن وادی میشویم.
با توجه به نزدیكشدن به انتخابات، فضای كشور رفتهرفته بازتر میشود و بعضا اظهارنظرها و موضعگیریهای متفاوتی را شاهدیم كه بعضی از آنها با واكنشهای زیادی روبهرو میشود. از جمله اینها میتوان به اظهارات آقای عسكراولادی در روزهای اخیر یا موضعگیریهای آیتالله هاشمی رفسنجانی اشاره كرد. نظر شما درباره این موارد بخصوص درباره مواضع آقای عسكراولادی چیست؟
من برای آقای عسكراولادی، احترام زیادی قائلم و ایشان را همیشه به عنوان برادر بزرگتر نیروهای انقلابی اصولگرا، تلقی كرده و میكنم، ولی با اظهارات اخیر ایشان موافق نیستم و با حفظاحترام، باید بگویم موضع بنده در این قضیه با موضع آقای عسكراولادی فرق میكند.
بعضیها اینگونه اظهارات را در چنین شرایطی، تلاش برای جلوگیری از تكصداییشدن كشور میدانند. آیا شما هم چنین دغدغهای دارید؟
در اینكه انتخابات نباید تك صدایی باشد شك نیست. ولی آقای عسكراولادی، خودشان چنین انگیزهای را مطرح نكردهاند و این تحلیل دیگران است. یعنی آقای عسكراولادی، انگیزه و مبنای ورود خودشان را به این مباحث، اصول دیگری اعلامكردهاند كه البته آن اصول، مورد احترام ماست ولی در تشخیص مصداق ممكن است ما با آقای عسكراولادی، اختلاف نظر داشته باشیم.
آقای عسكراولادی در مصاحبههای خودشان اعلام كردند كه میخواهیم انتخابات را به یك جشن ملی تبدیل كنیم.
بله، ایشان میخواهد وحدت را تحكیم كند و در آن شكی نیست. ایشان میخواهد جامعه را از تفرقه بیشتر حفظ كند. ما این انگیزه را تحسین میكنیم، ولی در مصداق، بحث داریم. البته همانطور كه اشاره كردم ایشان پیشگام و پیشكسوت و جزو السابقونالسابقون هستند، ولی در این زمینه، بنده نظر دیگری دارم و فكر میكنم كه مثل من هم كم نباشند.
بخشی از سوال قبلی من به مواضع اخیر آیتالله هاشمی رفسنجانی مربوط میشد. ایشان در ادبیاتشان، تركیبی از صحبتهای خیلی روشن و مبهم استفاده میكنند. مثلا در جایی گفتند ما همیشه به عنوان یك كشور دموكراتیك شناخته شدهایم و باید تلاش كنیم انتخاباتی با استاندارد جهانی برگزار كنیم. این در حالی است كه اگر ما دورههای گذشته انتخابات را مرور كنیم بعید است انتخاباتی را بیابیم كه از نظر غربیها، استاندارد بوده باشد. به صورت كلی میتوان گفت در ادبیات ایشان از یك طرف بخصوص در موارد مربوط به رهبری و بحث وحدت، گونهای از اصولگرایی مشاهده میشود و از طرف دیگر هم بحثهای متفاوتی مطرح میشود. نظر شما در این زمینه چیست؟
بالاخره آقای هاشمی، همین است كه میفرمایید.
یعنی همیشه همینطور بوده است؟
نخیر.
آیا احتمال میدهید در آستانه انتخابات، واگراییها مجددا نسبت به آقای هاشمی بیشتر شود؟
ما دلمان نمیخواهد چنین اتفاقی بیفتد، ولی احتمالش هست.