این فرصتى که به ما داده شده، باید قدر بدانیم و حداکثر استفاده را بکنیم؛ چون وقتى انسان از این عالم پایش را بیرون گذاشت، همه‌ى درهاى حرکت و تحرک از سوى خود انسان قفل میشود.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ گفتمان معنویت در جدیدترین نوشته خود آورده است:

این فرصتى که به ما داده شده، باید قدر بدانیم و حداکثر استفاده را بکنیم؛ چون وقتى انسان از این عالم پایش را بیرون گذاشت، همه‌ى درهاى حرکت و تحرک از سوى خود انسان قفل میشود. بله، ممکن است دیگران براى ما استغفار کنند و به درد ما بخورد، یا کارهائى صدقه‌ى جاریه باشد؛ اما دیگر خود ما هیچ کار نمیتوانیم بکنیم، دستمان بسته است. تا در این دنیا هستیم، دستمان باز است؛ میتوانیم خیلى کارها بکنیم. با یک نگاه، با یک لبخند، با یک کلمه حرف، با یک حرکت دست، با یک حرکت قلم، شما الان میتوانید به قدر آسمانها و زمین براى خودتان حسنه ایجاد کنید - در این دنیا اینجورى است؛ میتواند انسان بکند، دست باز است - از اینجا که رفتیم، دست بسته است؛ دیگر هیچ کار نمیتوانیم بکنیم؛ مگر دیگران یک وقتى به یاد ما بیفتند، یک صدقه‌اى بدهند، استغفارى بکنند، یک چیزکى خواهد رسید؛ که به هیچ وجه جایگزین آن کارى که خود ما میتوانستیم بکنیم، نخواهد شد. لذاست که این فرصت را باید قدر دانست.اگر بخواهیم این قدردانى را به معناى حقیقى کلمه به کار ببندیم، باید همه‌ى نیروها را به صحنه بیاوریم؛ واقعاً کمربسته‌ى کار، وارد میدان شویم و یک مقدارى هم برگردیم به خودمان، نقصهاى خودمان را مشاهده کنیم. ما هر کداممان نقصهائى داریم؛ کم هم نیست. معمولاً عیوب ما انسانها خیلى بیشتر از محسّناتمان است؛ خودمان ملتفت نیستیم. اگر اینجور نبود، کسى مثل پیغمبر با آن عظمت -  که نور خالص است و ظلمتى در وجود او نیست - استغفار نمیکرد. پیغمبر هم استغفار میکرد؛ «لأستغفر اللَّه فى کلّ یوم سبعین مرّة». حضرت فرمود: بارها و بارها من در روز استغفار میکنم؛ «انّه لیغان على قلبى». طبیعت بشر، اینجورى است. ما مجموعه‌اى از ضعفها هستیم؛ اما خداى متعال توان قدرت پیشرفت و حسن بى‌انتها را هم در ما قرار داده، که میتوانیم همین طور هى بر این ضعفها فائق بیائیم؛ یکى پس از دیگرى این صفرها را تبدیل کنیم به عدد، این منفى‌ها را تبدیل کنیم به مثبتات. خدا که به ما ظلم نمیکند. ما میتوانیم همه‌ى اینها را از آن طرف برگردانیم به عدد. هرچه کردیم، پیش رفتیم. آن مقدارى که باقى میماند و کمبود کار ماست، این را باید متوجه باشیم. یعنى اگر انسان متوجه ضعفهاى خود و کمبودهاى کار خود و عیوب خود نبود، عقب خواهد ماند. یکى از فوائد مسابقه این است دیگر. در مسابقه چون یک رقیب بغل دست انسان هست، آدم کمبود خودش را میفهمد؛ والّا وقتى خود انسان به‌تنهائى دارد میدود، یک وقت لازم بداند، مثلاً مى‌ایستد و چند تا سرفه و عطسه‌اى هم میکند؛ دیگر نمیداند که همین کار چقدر انسان را عقب مى‌اندازد. وقتى یک نفر بغل دست انسان هست که همان دو ثانیه، پنج ثانیه را هم توقف نکرده، آدم مى‌بیند که عجب، چقدر انسان جلو افتاد. در زندگى کارى ما، ثانیه‌ها و دقایق و ساعات، عقب‌افتادگى وجود دارد؛ اینها را باید ببینیم تا به فکر جبران بیفتیم. اگر نتوانیم جبران کنیم، لااقل پیش خداى متعال اقرار کنیم؛ «و ان کان قددنا اجلى و لم یدننى منک عملى فقد جعلت الاقرار بالذّنب الیک وسیلتى». یکى از راه‌هاى تقرب به پروردگار، همین است: اقرار به ذنب و اقرار به کوتاهى‌ها و عقب‌ماندگى‌ها و نقصها و تاریکى‌هائى که در وجود خودمان هست. به این مسئله توجه کنیم. همه‌ى اینها با توفیقات الهى امکان‌پذیر است.
بیانات  رهبر انقلاب در دیدار رئیس‌جمهور، اعضای هیئت دولت و هیئت رئیسه مجلس 15/1/90
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.