به گزارش مجله شبانه
باشگاه
خبرنگاران، وبلاگ
شین مثل شعور در جدیدترین نوشته خود آورده است:
رفتی به بزم آینه هایی نسوخته
جا مانده است از تو صدایی نسوخته
ای لاله چون شقایق پیدا نمیشود
بر پیکر رشید تو جایی نسوخته
پرواز :سبز و آبی و پروانه : سرخ و زرد
... دروازه ای به سوی فضایی نسوخته
تصویر یک مکعب و یک مشت استخوان
همراه چند پاره از آئینه سوخته
در شعله های یاس امیدم به رویشت
باور کن ، آی عشق ! ـ کجایی ؟! ـ نسوخته
در نقطه عروج تو با همرهان تو
تنها به دست آمده پایی نسوخته !
هر چند آسمان هم آتش گرفته است
پرهای مرغهای هوایی نسوخته
گفتی که رسم آمدن عاشقانه نیست
از سرزمین عشق بیایی نسوخته !