البته بازيگراني مثل اليکا عبدالرزاقي، شبنم مقدمي، هادي کاظمي، مريم کاوياني، علي لکپوريان، عارف لرستاني، غلامرضا نيکخواه و ... هنوز نقششان در دو قسمت اول مشخص نشده و دقيقا معلوم نيست با چه کاراکتري وارد کار خواهند شد.
آنطور که از طريق قصه و عکسهاي منتشر شده اين سريال بر ميآيد، هادي کاظمي بايد بازيگر نقش ارباب مشکات باشد اما از آنجايي که او در دو قسمت اول مدام در کما بود و هيچ تصويري از او به نمايش در نيامد نميشود راجع به او اظهار نظر دقيقي داشت قصه دو قسمت اول راجع به پيرمرد ثروتمند و بي وارثي به نام ارباب مشکات است که به کما ميرود در جريان وصيتنامه او پاي دو جوان به نام ارسلان و هدايت خيلي اتفاقي به اين قضيه باز ميشود و ... در اين گزارش شخصيتهاي اصلي دو قسمت اول ويلاي من را به همراه تصاويرشان معرفي ميکنيم.
مهران مديري/ ارسلان
مهران مديري در ويلاي من، نقش ارسلان، مرد سابقه داري را دارد که بعد از هفت سال حبس، تازه از زندان آزاد شده و با هزار زحمت به عنوان گارسون در رستوان مجللي استخدام شده، او چند وقتي است از همسرش منيژه جدا شده و شرط کرده که هر ماه يک سکه به عنوان مهريه برايش بفرستد.
ارسلان جا و مکاني ندارد و به همراه دوستش هدايت، شبها در رستوران ميخوابد، آنها به رئيس رستوان قول دادهاند که کوچکترين کار خلافي انجام ندهند اگر نه از آنجا اخراج ميشوند.
او روزي در جريان نوشتن سفارش غذا، به راز پيرمردي ثروتمند بيکس و کار به نام مشکات پي ميبرد و تصميم ميگيرد خودش را به عنوان يکي از نوادگان او جا بزند.
سيامک انصاري/ هدايت
سيامک انصاري نقش هدايت، پيک موتوري ساده رستوران را دارد، او برخلاف چهره آرام و قابل ترحمش، جاعل سابقهدار اسناد مدارک است و تازگي از حبس آزاد شده.
همين الان هم گهگاه فاکتور جعل ميکند و به قول خودش دستش به اين کار عادت کرده، در قضيه پيدا شدن سر و کله وکيل مشکات، ارسلان از هدايت ميخواهد براي هر دويشان مدرک جعل کند تا بتوانند خودشان را جاي برادر زادههاي مشکات جا بزنند هدايت ابتدا مخالف اين قضيه است اما کم کم به خواسته ارسلان تن ميدهد هدايت آرزو دارد يک بار ديگر مادرش را ببيند اما شوهر دوم مادرش شرط کرده در صورتي امکان ديدن مادرش را دارد که براي هميشه او را پيش خود ببرد.
نگين معتضدي/مهاجر
نگين معتضدي در نقش هنگامه مهاجر وکيل پايه يک دادگستري ظاهر شد او وکيلي درست کار است و از رشوه و کلاهبرداري بدش ميآيد، مهاجر از طرف وکيلي به نام اعتمادي دعوت ميشود تا پرونده مشکات را دنبال کند.
او با وجود پايبندياش به اصول اخلاقي زماني متوجه بي کسر و کاري و ثروت هنگفت مشکات ميشود با فکر اين که اين وسط چيزي به او بماسد پرونده را قبول ميکند مهاجر وارد ويلاي مشکات ميشود تا از حال و هواي اين ويلا سر درآورد و درباره افرادي که در اين ويلا کار ميکنند آمار بگيرد که با قوانين جالب اين ويلا آشنا ميشود.
برزو ارجمند/فريد فتاحي
بروز ارجمند با اين که در خود سريال به عنوان مسئول تاسيسات و امور فني ويلا شناخته ميشود اما در قسمت اول و دوم بيشتر به نظر ميرسد سرايدار ويلا باشد او متصدي امور باز کردن در، همراهي ميهمانها به داخل، بردن آزمايش ارباب به آزمايشگاه است و يک جورهايي اخبار داخل اتاق ارباب مشکات را به آشپزخانه و سرآشپزها ميرساند، فريد بعد از وارد شدن هنگامه مهاجر وکيل جديد مشکات در يک نگاه عاشق ميشود و زبانش بند ميآيد آن طور که پيداست فريد خارج از قضيه ويلا قصههاي مرموز ديگري هم دارد که دراين دو قسمت اول جز چند مکالمه تلفني اطلاع ديگري دربارهشان داده نميشود.
رضا فيض نوروزي/آلبرت
رضا فيض نوروزي در ويلاي من در نقش پيشکاري به اسم آلبرت معرفي ميشود، او در اين سريال نقشي درست شبيه به اژدر در کلاه قرمزي و سروناز دارد درست مثل فيلم طهماسب سرپيش خدمت ارباب است لباس فراک ميپوشد، نظم و مقررات خاصي براي زير دستشان مقرر ميکند، سختگير است و تمام امور ويلا را در طول شبانه روز زير نظر دارد.
آلبرت تعيين ميکند چه کسي ارباب را ملاقات کند موقع صرف شام هر کس چه لباسي بپوشد و حتي براي صحبت کردن در کدام نقطه از زمين بايستد هنوز مشخص نيست در جريان ارث و ميراث مشکات نفي به او ميرسد يا نه
محسن قاضي مرادي/فيضي
محسن قاضي مرادي نقش فيضي پيشکار ارباب مشکات را به عهده دارد او مشکل تکلمي دارد و گويا به خاطر بيماري شنوايي يا سکته قبلي جملات را خيلي سخت و نامفهوم ادا ميکند او در جريان بيماري ارباب با وکيلي به اسم اعتمادي زد و بند ميکند تا قبل از مرگ مشکات بتواند تمام اموال او را به جيب بزند.
فيضي پيش از اين نسبت به ارباب هيچ خواهر وبرادر و فرزندي ندارد، اطلاعات کاملي به دست آورده و مطمئن است که ارث و ميراث او به هيچ کسي نميرسد، فيضي از اعتمادي ميخواهد تا وکيلي درجه يک برايش پيدا کند تا با کمک او بتواند قضيه ارث را فيصله دهد.
افسانه چهره آزاد/منيژه
افسانه چهره آزاد نقش منيژه همسر سابق ارسلان را دارد، آنطور که سر و وضع و صحبتهايش بر ميآيد وضع مالي چندان بدي ندارد و اصلا او باعث شده تا ارسلان خلاف کار شود.
منيژه بعد از زنداني شدن ارسلان به خاطر بي عرضه بودن و موفق نشدنش در کار خلاف از او جدا شده منيژه مدتي است با ارسلان توافق کرده که هر ماه يک سکه به عنوان مهره از او دريافت کند و از آن جايي که منيژه چند بار تا به حال از روي عصبانيت در رستوران ظرف شکسته ارسلان به شدت از او ميترسد و همين دليل با وجود بي پولي و آوارگياش سعي ميکند سر ماه هر جور شده پول سکه را برايش جور کند.
کمند امير سليماني/روح انگيز
کمند اميرسليماني نقش چنداني در دو قسمت اول ندارد اما در همين دو قسمت کوتاه معلوم ميشود که سرآشپزي به اسم روح انگيز است که همراه با دخترش در آشپزخانه ويلاي ارباب کار ميکند او زني به شدت فضول و پر حرف است و به ظاهر از اين که ارباب در کما رفته و نميتواند دست پختش را بخورد ناراحتي ميکند.
دخترش دانشجوي رشته هوافضا است و در حال حاضر کنار دستش آشپزي ميکند او به عنوان سرآشپز مدام به آشپزها دستور ميدهد و معتقد است که غذا بايد با کيفيت هميشگي ساعت معين سرو شود حتي اگر ارباب در کما باشد و نتواند سر ميز غذا حاضر شود.
رابعه اسکويي/مهين
رابعه اسکويي نقش آشپزي به اسم مهين را دارد که زير دست روح انگيز در آشپزخانه ويلاي ارباب مشکات آشپزي ميکند درباره ويژگيهاي شخصيتي مهين در دو قسمت اول اطلاعي خاصي داده نشده اما او هم مثل ساير خدمه ويلا هر روز در ساعاتي محدود کار ميکند حقوقي غيرمشخص ميگيرد و تا زمان فوت ارباب مجبور است در اين ويلا کار کند آن طور که پيداست او هم مثل روح انگيز نگران حال ارباب است و حال او را مدام از طريق فريد پيگيري ميکند اسکويي پيش از اين در (پلاک 14) با مديري همکاري داشت اما در طول اين چند سال هيچ وقت با اين کارگردان همکاري ديگري انجام نداده است.
منبع: هفت صبح
انتهای پیام/