محمدجواد هاشمینژاد در گفتگوي مشروح با خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران به بررسی مسئله تروریسم و تاریخچه آن در کشورمان پرداخت که متن این گفتگو در ذیل آمده است:
تاریخچه تروریسم در ایران چگونه است و چه گروههای تروریستی تاکنون در ایران فعالیت کردهاند؟ تروریسم در ایران، بهشکل منسجم و سازمانیافته آن با فرقه حشاشین و بنیانگذار آن حسن صباح در قرن 5 هجری آغاز شد، این فرقه که تا قرن هفتم به حیات مخفیانه و رازگونه خود در قلعه الموت ادامه میداد برای ارعاب مخالفان فرقه اسماعیلیه و حذف آنها تأسیس شد هر چند که دامنه ترورهای آنها از مرزهای جغرافیایی ایران نیز فراتر رفت.
شهرت این فرقه در تاریخ به قدری است که حتی بنابر برخی نظرات، واژه Assasians به معنای آدمکشان گرفته شده از همین کلمه حشاشین است.
ترور خواجه نظامالملک وزیر سلجوقیان، راشد عباسی و همچنین پادشاه صلیبی بیتالمقدس، از جمله معروفترین عملیاتهای این فرقه بوده که بعدها در قرن هفتم هجری توسط ایوبیان از بین میروند.
پس از زوال فرقه حشاشین، تروریسم به شکل سازمانیافته و منسجم آن بروز نیافت، تا اینکه به پیروزی انقلاب اسلامی رسیدیم، البته پیش از انقلاب نیز برخی گروهها ظهور کردند که بعضا فعالیتهای مسلحانه هم داشتند اما صبغه غالب در آنها تمایلات تجزیهطلبانه قومی بود.
در این دوره سازمان مجاهدین خلق ( گروهک تروریستی منافقین) دست به برخی عملیات تروریستی علیه اعضای ناراضی، منتقد خود و تنی چند از مشاورین نظامی آمریکایی زد.
پیروزی انقلاب اسلامی نیز بهانهای برای گروههای تمامیتخواه و همچنین جداییطلب شد تا به طور منسجم اقدام به تأسیس تشکیلات تروریستی علیه اهداف غیرنظامی و دولتی با هدایت پشت پرده کشورهای غربی و برخی کشورهای منطقهای همچون عراق کنند.
یکی از آنها گروهک تروریستی منافقین بود که بیش از 12000 نفر از مردم ایران را ترور کرد و به تعبیری بیش از 70 درصد کل آدمکشیهای گروههای تروریستی پس از انقلاب را انجام داد.
حزب کوموله نیز پس از پیروزی انقلاب اسلامی دست به فعالیتهای مسلحانه و تروریستی زد، حزب دموکرات، گروهک فرقان، گروهک تروریستی جندالله و بعضا جریانهای سلفی در مناطق کردنشین ایران که طی سال های اخیر با ترور برخی رهبران مذهبی اهل سنت به دنبال ایجاد تفرقه مذهبی و انتقامگیری از این افراد بدلیل مواضع متعادل و انقلابیشان بودند.
نکته جالب اینکه فعالیت گروهکهای تروریستی پس از پیروزی انقلاب اسلامی علیه نظام و شهروندان آن در این 33 سال برابر با کل اقدامات تروریستی صورت گرفته در 3000 هزار سال تاریخ کشور براساس اطلاعات موجود است.
حتی فرقه حشاشین که حدود دویست سال به فعالیت خود ادامه داد به این اندازه ترور و قتل انجام نداده بود و اغلب فعالیتهای آن متوجه مخالفان سیاسی بود در حالیکه گروهکهای تروریستی پس از انقلاب حملات خود را متوجه مردم کرده بودند.
نظر شما در مورد گروهکهای تروریستی سلفی فعال در شرق کشور چیست؟ آنچه که با عنوان گروههای سلفی شرق کشور شناخته می شود نیاز به بررسی بیشتری دارد، اطلاق عنوان سلفی بیشتر بر گروههای بنیادگرا تندرویی که ایدئولوژی مذهبی دارند صادق است اما شرایط زمانی و مکانی تأسیس گروهک تروریستی جندالشیطان و اقدامات آن نشان میدهد که حتی باید به اطلاق عنوان گروه سلفی بر آن به معنای رایج آن در جهان عرب شک کنیم و باید به آن به دیده یک گروهک اوباش و اشرار بنگریم.
تأسیس این گروهک تروریستی مدتی پس از حضور آمریکا و ناتو در افغانستان یعنی در سال 1382 صورت گرفت و این موضوع بسیار مشکوک بوده بهویژه اینکه بعدها مشخص شد سرکرده این گروهک تروریستی در پایگاههای ناتو در افغانستان رفت و آمد دارد.
درست است که ریگی دانش آموخته مدارس سلفی پاکستان بوده و مدعی بود گروهکش نگاه مذهبی دارد اما به جز یکی دو نفر غالب بدنه این گروهک تروریستی از راهزنان و اوباش بودند که حتی با تعالیم مدارس دینی پاکستان نیز آشنایی نداشتند.
بنابراین تلاش آمریکا و غرب برای ایجاد اختلاف مذهبی در مناطق محروم شرق کشور باید از طریق سرکردهای که ادعای دروغین مذهبی داشت، صورت میگرفت تا بتوانند مردم آن ناحیه را با این گروهک تروریستی همراه کنند اما به دلیل همراهی نکردن مردم و ترور برخی شخصیتهای مذهبی اهل سنت و عمق نداشتن این تشکیلات، یعنی نداشتن جایگاه میان اهالی آن مناطق موفق به این کار نشدند.
هرچند جندالشیطان تلاش کرد تا با نشان دادن ظاهری مذهبی و هوادار منافع اهل سنت به فعالیتهای تروریستی خود مشروعیت ببخشد و در این راستا به سبک گروههای بنیادگرای تروریستی جهان عرب، فیلم اقدامات خود را برای شبکههای تلویزیونی ارسال میکرد اما کشتار وحشیانه شهروندان اعم از زن، مرد، پیر و جوان از اهل سنت، شیعیان و نقش فعال این گروهک تروریستی در تجارت مواد مخدر، اثبات میکند گروهک تروریستی جندالله با هدایت قدرتهای مستکبر جهانی برای ناآرام کردن مناطق شرقی کشور و ایجاد شکافی علیه امنیت ملی کشورمان شکل گرفت و حتی از نگاه اجتماعی و اقتصادی در تسهیل حرکت ترانزیت مواد مخدر به کشور در پرتو ناآرام کردن مرزها نقش داشت.
پس از اعدام سرکرده این گروهک تروریستی نیز آشکار شد که اصولا این مجموعه قائم به شخص بوده و فعالیتهای آن تقریبا به تعطیلی گرائید.
هر چند این گروهک تروریستی سعی کرد با مطرح کردن اشخاصی به عنوان جانشینان ریگی و حتی ادعای تشکیل یک گروهک تروریستی دیگر و انجام یکی دو مورد عملیات نشان دهد همچنان حضور دارد اما برآیند فعالیت های گروهک تروریستی جندالشیطان در یک سال اخیر نشان میدهد این تشکیلات تروریستی یک جریان نبوده و نیست و در حال حاضر نیز جز انجام برخی فعالیت های تبهکارانه، فعالیت دیگری ندارد.
جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با این پدیده شوم باید چه اقداماتی انجام دهد؟جمهوری اسلامی ایران از همان آغاز پیروزی انقلاب اسلامی تلاش کرد تا همه جریانها و گروههای وفادار به قانون اساسی را حتی آنهایی که شاگرد مکتب امام خمینی(ره) نبودند در دایره خود قرار دهد.
اما تمامیتخواهی برخی احزاب، جریانها، تمایلات تجزیهطلبانه برخی دیگر و دشمنی استکبار جهانی با نظام جمهوری اسلامی ایران و تلاش شبانهروزی و به تعبیری 33 ساله آنها برای ضربه زدن به آرمانهای والای انقلاب اسلامی کشورمان به شکل تروریسم کور و وحشیانه خود را نشان داد.
اما ملت ایران با هوشیاری خود توانست به سرعت بر تروریستها فائق آید و برنامهریزیهای این گروهکهای تروریستی برای سرمایهگذاری بر روی ملت را نقش بر آب کرد.
در ارتباط با اقدامات عملی در راه مبارزه با تروریسم و افراطگرایی معتقدم تعاملات عملی سازنده و دوجانبه ایران با کشورهای همسایه در امر مبارزه با تروریسم و افراط گرایی، تقویت حرکت رسانهای در سطح بینالمللی برای کشف و افشای توطئههای دشمنان ایران و با تأکید بر تاریخ حضور بیگانگان و دخالتهای آنها در منطقه، نشان دادن چهره واقعی گروهکهای تروریستی و تجزیهطلب داخلی، ادامه سیاست حمایت از اقوام و طوایف ایرانی و تلاش برای استمرار وحدت میان آنها حول محور مشترکات ملی، دینی و تلاش برای محرومیتزدایی بهویژه در مناطق مرزی از جمله اقداماتی است که در صحنه مبارزه با پدیده شوم و مخرب تروریسم میتوان انجام داد.
انتهای پیام/