تا به حال شده با مسئولی روبرو شید که امضاء خودش رو پس بگیره و به حرفی که می زنه متعهد نباشه!؟

به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگارانِ کرمان:

همیشه فروش کتاب در کنار مشکلات و هزینه های سرسام آور چاپ ، یکی از دغدغه های اصلی نویسندگان ، این اقشار زحمت کش جامعه بوده است.

سکینه جعفری زاده ، نویسنده جوان کرمانی ، سالهاست که برای کودکان قلم می زند ، از خودش اینطور شروع می کند: " شاید برا ی شما هم اتفاق افتاده باشه ، شایدم نه ، اما من همین چند روز پیش به این مورد برخورد کردم .

حکایت من و این مسئول ، حکایت شاه می بخشه وزیر نمی بخشه نیست ، حکایت اینه که شاه بخشش و امضا ء خودش را پس می گیره !!!

چهار ماه انتظار برای عمل به یک وعده زمان کمی نیست ، چهارماه به انتظار می نشینی و بالاخره تلفن همراهت زنگ می خوره و می گن 1500 تا از کتا بهای مورد نظر رو بیارین تا طبق توافق ازتون بخریم.

با هزار بدبختی این کتاب ها را تنها داخل ماشین آژانس می گذارمو به اداره مربوطه می رم."

به اینجای قصه که می رسد ، لبخندی می زند و می گوید: " تا این جا همه چیز خوب پیش رفت . تمام مسئولین زیر ربط اداره برگ های سند خرید کتابها رو امضا ء کردند ، شش خان رستم در بیست دقیقه به پایان رسید و حالا خان آخر ، یعنی امضای آخر مدیر بود ، با خیال راحت به دفتر مدیررفتم ، چرا که خود مدیر قبلاً قول خرید کتاب را داده بود ، نامه را روی میز رئیس گذاشتم ، مسئول دفتر نامه را داخل برد و بلافاصله برگشت و گفت: امضاء نشده بروید و فردا صبح بیایید.

پله ها را با سختی یکی یکی پایین آمدم ، کمردردم بد جور اذیت می کرد . ، امروز رو به امید فردا از اداره مربوطه بیرون آمدم .

صبح روز بعد تلفن همراهم زنگ خورد و دوباره به اداره مربوطه خوانده شدم ، اونجا که رسیدم مدیر خیلی راحت امضاء چهار ماه پیش خودش رو پس گرفت و از قولی که داده بود فقط خرید 250 جلد کتاب رو قبول کرد ، آخرش من ماندمو، کتابامو، امضاء پس گرفته!!!

عجب دنیای وارونه ی قشنگی ، دنیایی که حتی خودمونم امضاء خودمون رو قبول نداریم ! "/س

یادداشت از : مریم بهادری

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.