به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، وبلاگ شین مثل شعور در جدیدترین نوشته خود آورده است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
سلام
نمیدانم ( یا نمیخواهم فکرش را بکنم ! ) که این شعر این حقیر طنز است یا تلخ و یا سیاه . امّا متوجه شدهام که نقّاد کم است ! ما خود به نقد اشعار دیگران می پردازیم به این امید که دیگران هم نقدی بر سروده های ما کنند ؛ امّا زهی خیال آسوده ! ( نه باطل چون هنوز کور سوی امیدی هست ! )
خلاصه این شما و این « این کلاغها »
آغوشِ باد باز و رها این کلاغها
فارغ ز هرچه ناز و ادا این کلاغها
مشغول تاب بازی با سیمهای برق
شیطان و بی خیال و بلا این کلاغها
نه اهل ماست مالی و دوز و خیانتند
نه اهل سازمان سیا ! این کلاغها !!
شادند باز هم ننه سرما رسیده است
با برف میکنند صفا این کلاغها
دارند همچنان سرو گوش آب می دهند
در باغ ، آشکار و خفا این کلاغها
انگار ماندهاند که سر در بیاورند
از شدّت سیاهی ما این کلاغها
بیش از دو حرف نیست تمام کلامشان
فریاد میکشند که : « قا » ... این کلاغها !
مشکوک میزنند ... نه ! مشکوک میزنند !
اینقدر ساکتند چرا این کلاغها!
مثل فرشتههای سیاهی که میشوند
نازل از آسمان خدا ، این کلاغها
بالاتر از سیاهی هستند و خوش نفس
هستند اندِ رنگ و صدا این کلاغها !!
در دست و بالتان پیدا گر شود پنیر
دارند التماس دعا این کلاغها !
التماس دعا !!