به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ؛ دعوای عربنیا و حاتمیكیا چگونه بالا گرفت؟ به چهره ابراهیم حاتمیكیا كه زل زده باشی نوعی آرامش را میتوانی در چشمهایش پیدا كنی.
زندگی ایده آل نوشت : از بازی هیجانانگیز حاتمی کیا در فیلم اجتماعی روحالله حجازی – آقا و خانم م – و نحوه بیانش برای مخاطب عام بیشتر هم شد اما حالا او به یك حاشیه سینمایی وارد شده است كه تا پیش از این نه برای او و نه برای كارهایش اتفاق نیفتاده بود.
طرف مقابل او كسی نیست جز فریبرز عربنیا؛ بازیگری كه بعد از حضور در نقش مختار و سریال عظیم میرباقری انگار جایگاه ویژهای در سینمای ایران و بازیگران وطنی پیدا كرده و به نوعی خودش را متمایز از دیگران میداند.
البته درصد عمدهای از این تمایز را میتوان به دیسیپلین كاری و اعتقادات خاص عربنیا در دنیای بازیگری ارتباط داد.
همان اعتقاداتی كه باعث شد او در 2برنامه «هفت» برای مدتی طولانی مشغول تبیین دیدگاههایش در نقد بازیگری شود و البته انتقاداتی را هم به جان بخرد.
این 3 مرد ویژه سینمای ایران چند ماه پیش برای همكاری در یك كار خاص كنار هم قرار گرفتند اما این پروژه سینمایی در گام آخر دچار اتفاق عجیبی شد كه البته به نظر میرسید ریشههایی در دل این پروژه داشته است.
فیلم سینمایی «چ» با محوریت داستانی 2 روز و 2 شب پایانی زندگی شهید مصطفی چمران آخرین كار ابراهیم حاتمیكیا كارگردان نوگرای سینمای جنگ خواهد بود كه حالا چند وقتی است كار فیلمبرداریاش تمام شده و مراحل فنیاش را برای رسیدن به جشنواره سیویكم فجر پشتسر میگذارد.
البته این اتفاق در حالی رخ میدهد كه غیبت فریبرز عربنیا در سكانس آخر فیلم كاری كرد تا حاتمیكیا بدون بازیگر اصلی، «چ» را به پایان برساند و این فیلم كه میتوانست مورد خاص جشنواره فجر آینده باشد با حاشیههایش تمام نگاههای اهالی پرده نقرهای به سینمای حاتمیكیا را دچار چالش كرد؛ شاید حالا همه دنبال این هستند كه بدانند چرا حاتمیكیا و عربنیا با هم به مشكل برخوردند و دلیل غیبت آقای ستاره در سكانس پایانی چه بود؟
در حالی كه میشد اول درباره این حرف زد كه حاتمیكیا بعد از ورود به ژانر اجتماعی- و ناكامیاش در این حوزه با اكران نشدن گزارش یك جشن- با بازگشت دوباره به سینمای جنگ فیلم خوبی ساخته یا نه؟
یا اینكه عربنیا چقدر به كاراكتر شهید چمران نزدیك شده و آیا در این نقش دشوار بازی باورپذیر و خوبی ارائه كرده است یا نه؟
اختلاف از كجا شروع شد؟
معمولا استارهای سینمای ایران - اگر به معنی واقعی كلمه استاری داشته باشیم- با كارگردانهای بزرگ نوعی همكاری خاص دارند به طوری كه یا به آنها اعتقاد كامل دارند و جایگاهشان را میستایند یا اینكه دوست دارند برای یك بار هم كه شده لذت كار كردن با آنها را با وجود دشواریها و مشكلاتی كه دارد بچشند.
این اتفاق البته نیازمند یك كار گروهی روان و مشترك و ایجاد ارتباطی صمیمانه یا حرفهای است تا كار به درستی پیش برود اما ظاهرا این مسئله در مورد حاتمیكیا و عربنیا كه اخلاق خاصی دارند حداقل در فیلم «چ» چندان مصداق نداشته است.
شاید در شروع كار و كلید خوردن تولید فیلم مسئله خاصی بین این بازیگر و كارگردان نامآشنای سینمای ایران نبود اما هرچه پروژه پیش رفت فاصلهها بین این دو نفر بیشتر و بیشتر شد.
داستان از این قرار بود كه در قرارداد عربنیا با تهیهكننده اول این فیلم - كریمی- آمده بود كه جمعه ها برای او تعطیل خواهد بود و كار نمیكند.
ظاهرا عربنیا برای دیدن فرزندش این تایم استراحت را در قراردادش گنجانده بود.
در مقطعی كه عوامل فیلمبرداری برای ادامه كار به شهرستان پاوه رفته بودند عربنیا روز جمعه به تهران برگشت تا فرزندش را ببیند اما ظاهرا فردای آن روز به دلیل مشكلاتی نتوانست سر موعد در محل فیلمبرداری حاضر شود.
این اتفاق آغاز درگیریهای طرفین بود، زیرا ادامه غیبت عربنیا باعث شد عوامل فیلم به تهران برگردند تا پروژه برای 4-3 روز تعطیل شود.
با بازگشت عربنیا به پاوه پس از این غیبت ناخواسته همهچیز طبق روال پیش رفت و ظاهرا روابط این بازیگر با حاتمیكیا و عوامل فیلم خوب بود- انگار كه اصلا اتفاقی رخ نداده باشد- اما اینجا تازه به ابتدای راه فیلمبرداری رسیده بودیم.
عربنیا از كاراكتر چمران تحلیل داشت
آنهایی كه از نزدیك در جریان تولید فیلم و مراحل فیلمبرداری بودهاند میگویند فریبرز عربنیا برای بازی در نقش شهید چمران مطالعه و تحقیق داشت و اینطور نبود كه هرچه كارگردان میگوید بهراحتی بپذیرد و در راه درآوردن این نقش انجامش دهد.
عربنیا برای باورپذیرتر كردن این نقش و نزدیكی به رل واقعیاش مدتها تمرین میكرد اما در زمان فیلمبرداری بعضا با آقای كارگردان دچار اختلافنظرهایی میشد كه این ناشی از همان تحلیلهای شخصی و مطالعاتش بود.
در این میان حاتمیكیا هم با كمی شیطنت و لجبازیهای عجیب درصدد بود آنچه كه خودش میخواهد را از بازیگرش بگیرد و همین اختلاف سلیقههای جزئی باعث اصطكاكهای كوچكی بین بازیگر اصلی و كارگردان فیلم میشد.
برای مثال در صحنهای از فیلم، حاتمیكیا معتقد بود برای به تصویر كشیدن چهره خسته چمران باید قطرات عرق روی پیشانی و چهره عربنیا باشد اما این بازیگر اعتقاد داشت در آن صحنه بهخصوص باید خستگی چمران با جزئیات دیگری نمایش داده شود.
برخورد شدید در اتاق گریم
این فیلم سینمایی در 2 مقطع در تهران - و پادگانی در منطقه افسریه كه به شكل شهر پاوه بازسازی شده بود - و یك بازه زمانی در شهر پاوه فیلمبرداری شد اما در یكی از روزهایی كه كار در تهران پیش میرفت اتفاق عجیبی بین بازیگر اصلی و كارگردان افتاد تا آتش اختلافات بین این دو چهره به اوج خود برسد.
در آن روز بهخصوص حاتمیكیا قصد داشت بعد از انجام مقدمات فیلمبرداری یكی از پلانهای مد نظرش و چیدن دكوپاژ، كار را با عربنیا شروع كند اما او در اتاق گریم حضور داشت.
برای شروع فیلمبرداری به عربنیا پیغام رساندند كه خودش را به محل فیلمبرداری برساند اما ظاهرا او گفته بود در آن زمان نمیتواند خودش را برساند.
هرچند حاتمیكیا خودش گفته بود كه عربنیا باید در اتاق گریم حاضر شود اما با وجود پیغام و پسغامهای رد و بدل شده بین طرفین كه توسط عوامل فیلم انجام شد خبری از عربنیا در محل نشد تا حاتمیكیا با حالتی عصبانی در اتاق گریم حاضر شود و دعوای لفظی شدیدی بین 2 نفر سر بگیرد.
گفته میشود هر دو نفر در این دعوای لفظی كار را به جایی كشاندند كه مجبور به استفاده از لغات عجیبوغریب و نامربوط شدند.
این اتفاق البته در میانههای فیلمبرداری پروژه رخ داد و هنوز میشد «چ» را با ستاره نقش اولش ادامه داد.
حاتمیكیا صدایش میكرد چمران!
دعوایی كه در اتاق گریم رخ داد آنقدر شدید بود كه برخی از عوامل فیلم را به هراس در مورد تعطیلی كار بیندازد اما عربنیا با لبخند و حالتی عادی بازی در فیلم را ادامه داد.
با این حال میشد سردی وحشتناك روابط كارگردان و بازیگر اصلی را در ادامه پلانهایی كه گرفته میشود به وضوح دید.
این سردی روابط به حدی رسید كه بین این 2 نفر حرفی رد و بدل نمیشد و خبر ی از ارتباط كلامی بین آنها نبود.
جالب اینكه حاتمیكیا وقتی میخواست نام عربنیا را بگوید او را به اسم چمران صدا میكرد یا از دستیارش میخواست كه نحوه كار را به او توضیح دهد.
البته عربنیا هم از این مسئله ناراحت به نظر میرسید اما كار فیلمبرداری «چ» با تمام این سردیها ادامه داشت.
در این میان حاتمیكیا هم سعی داشت به شیوه خودش ستاره خاص سینمای ایران را تحت فشار قرار دهد.
در اواخر كار و فیلمبرداریهای صحنههای اكشن، انفجارهای زیادی با تیانتی و مواد منفجره دیگر گرفته شد كه به خواست حاتمیكیا مدام تكرار میشد در صورتی كه بعضا- بهزعم عوامل فیلم - نیازی به تكرار آنها نبود.
در عین حال عربنیا با درك این موضوع كه این تكرارها برای اذیت كردن او گرفته میشود نه بهتر شدن فیلم تا حدودی ناراحت میشد اما كارش را ادامه میداد.
با این حال در روزهای پایانی كار، شیطنتهای آقای كارگردان بیشتر شده بود و ادامه این اتفاقات عوامل فیلم را نگران میكرد.
قهر آخر سر پول بود نه دعوا با كارگردان
حالا فیلمبرداری به روزهای آخر و سكانس پایانی رسیده بود كه باید در پاوه گرفته میشد اما به یكباره خبری از عربنیا در محل فیلمبرداری نشد تا سكانس پایانی بدون حضور بازیگر نقش اول گرفته شود؛ اتفاقی كه با توجه به كاراكتر محور بودن فیلم میتواند غیرقابل پذیرش باشد.
با این حال به نظر میرسد دعواهای قبلی و اختلافاتی كه بین كارگردان فیلم و بازیگر اصلی اش به وجود آمده بود باعث شد حاتمیكیا سكانس پایانی را به نوعی فدای این دعوا كند و از تهیهكننده مصرا نخواهد كه هر طور شده عربنیا را برای فیلمبرداری سكانس نهایی به پاوه بیاورد.
با این حال ظاهر قضیه این است كه قهر آخر یا با عنوان درستترش غیبت آخر عربنیا در محل فیلمبرداری نه به دلیل اختلافات او با حاتمیكیا بلكه به دلیل پایان مهلت قراردادش رخ داده است.
ظاهرا قرارداد عربنیا برای شركت در این پروژه به ازای هر ماه كار 60 میلیون تومان بوده و با پایان یافتن زمان قراردادش قرار بوده اگر او 4 روز اضافه كار كند باید متناسب با قیمت قرارداد ماهانهاش برای این 4 روز مزد میگرفته كه تهیهكننده دوم این كار (بنیاد سینمایی فارابی) از این كارصرف نظر میكند و حاتمیكیا سكانس پایانی را بدون عربنیا میگیرد.
نكته جالب اینجاست كه یكی از عوامل فیلم (كرین من) كه مسئول بالا و پایین بردن دوربین فیلمبرداری است جای عربنیا در سكانس پایانی بازی میكند.
این فرد كه «مسعود» نام دارد شبیه به كاراكتر چمران گریم میشود و با گرفتن یك لانگشات(نمای دور) از او غیبت عربنیا جبران میشود.
البته قطعا اینكه این پلان چقدر درآمده و باورپذیر شده باشد مهم است وگرنه با علم به اینكه چمران نهایی خود عربنیا نیست حتما به كار و ذهنیت تماشاگر فیلم لطماتی وارد خواهد كرد.
قهر سعید راد هم داستانی داشت
ظاهرا تمام حاشیههای فیلم سینمایی «چ» مربوط به اختلافات بین عربنیا و حاتمیكیا نبوده است بلكه سعید راد بازیگر كهنه كار سینمای ایران كه در این پروژه سینمایی نقش تیمسار فلاحی را بازی كرده هم در میانه كار با عوامل فیلم دچار مشكل میشود.
ظاهرا سعید راد در طول پروسه تولید فیلم هم از دعوای بین عربنیا و حاتمیكیا ناراحت بوده و هم با چند تن از عوامل فیلم مشكل داشته تا قضیه مشكلات او برای خودش داستان متفاوت و جدایی باشد كه حتما میتوان در بین حاشیههای فیلم «چ» جای ویژهای برایش در نظر گرفت!
عطاران و پرستویی هم می توانستند «چ» باشند
ظاهرا قبل از اینكه فریبرز عربنیا برای بازی در نقش شهید مصطفی چمران انتخاب شود و كار با او كلید بخورد كارگردان فیلم، بازیگران دیگری را هم برای نقش آفرینی در این رل مد نظر داشته است.
رضا عطاران، پرویز پرستویی، جمشید هاشمپور و حتی امیر آقایی - كه در سریال «راستش را بگو» با گریم چمران به چهره واقعی این شخصیت دفاع مقدس نزدیك شده بود- برای حضور در این نقش مدنظر ابراهیم حاتمیكیا بودند اما در نهایت عربنیا برای بازی در«چ» انتخاب شد و گریم او هم حسابی به دل حاتمیكیا نشست.
به دلیل همین گریم دلنشین هم حاتمیكیا تقاضا داشت تا آخرین روز فیلمبرداری هیچ تصویری از عربنیا و گریمش به رسانهها راه پیدا نكند.
این اتفاق البته تا روزهای پایانی كار به خواسته كارگردان خوب پیش رفت اما درنهایت یك تصویر خاص از عربنیا و راد كه پشت به پشت هم نشستهاند، به روزنامهها و سایتهای سینمایی رسید تا همه ببینند كه عربنیا چقدر به چمران و چهره واقعیاش نزدیك شده بود.
عربنیا آشپز اختصاصی داشت
معمولا بازیگران بزرگ و ستارههای سینما در قراردادهایشان بندهای خاصی را میگنجانند كه عربنیا هم از آنها مستثنا نیست.
عربنیا در قراردادش با تهیهكننده «چ» قید كرده بود كه به دلیل رژیم غذاییاش باید آشپز اختصاصی داشته باشد و از غذای عوامل فیلم نمی خورد.
این اتفاق باعث شده بود غذای بازیگر نقش «چ»متفاوت از بقیه عوامل باشد كه البته این را نمیتوان جزء حاشیههای منفی فیلم به حساب آورد، زیرا در قرارداد او این نكته قید شده بود و این اتفاق به هیچ وجه غیر مرسوم و غیرحرفهای نیست.
فیلمی كه خوب شده اما...
آنهایی كه در جریان تولید فیلم و مراحل فیلمبرداریاش بودهاند میگویند آخرین ساخته حاتمیكیا فیلم خوبی از كار در آمده كه باید دیده شود.
حالا همه دوستداران حاتمیكیا امیدوارند تا این فیلم به جشنواره برسد هر چند یكی از عوامل اصلی «چ» گفته كیفیت این كار را فدای حضور در جشنواره و شتاب در پشت سر گذاشتن مراحل فنیاش نخواهند كرد.
گفته میشود هم عربنیا در نقش چمران بازی خوبی ارائه كرده و هم اینكه صحنههای جنگی آنقدر خوب در آمده كه میتواند تداعیكننده بازگشتی باشكوه برای حاتمیكیا به سینمای جنگ باشد.
در این میان حاشیههای به وجود آمده آنقدر زیاد بوده كه متاسفانه تمام یا بخش عمدهای از این اتفاقات مثبت را تحتالشعاع خود قرار میدهد!
چ مثل چه گوارا
عنوان فیلم از همان روزهای اول تولید تا همین روزهای پایان كار همان «چ» بود.
ظاهرا چمران را با همین لقب «چ» میشناختند كه به نام چه گوارا پزشك آزادیخواه آرژانتینی و دوست صمیمی و یاور فیدل كاسترو در مبارزاتش نزدیكی زیادی داشت اما حالا هر بار كه عوامل فیلم از كار آخر حاتمیكیا حرف میزنند نام فیلم را به جای «چ»، چمران عنوان میكنند كه این هم میتواند به حاشیههای این كار بیفزاید.
البته این تغییر هنوز جنبه رسمی به خود نگرفته و معلوم نیست فیلم در جشنواره فجر با نام «چ» روی پرده میرود یا «چمران».
حاتمیكیای استاركش به بنبست رسید
ابراهیم حاتمیكیا در بین اهالی سینما به كارگردانی استاركش (ستارهكش) معروف است، زیرا از بازیگر خود به شیوهای كه دلش میخواهد بازی میگیرد.
این شیوه كاری و تكنیكی او البته در مورد بسیاری از بازیگرانی كه او با آنها كار كرده بود جواب میداد اما این مسئله در مورد عربنیا به بنبست رسید.