آیه ۱۱۰سوره کهف
قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا
بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مىشود كه خداى شما خدايى يگانه است پس هر كس به لقاى پروردگار خود اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد.
*هر عاشقی این خبر را بشنود که قاصدی میخواهد نشان منزلگاه
معشوق او را که راز بزرگ عالم است فاش کند بی گمان از شادی به وجد میآید و
بی اختیار میگوید «بر این مژده گر جان فشانم رواست»، آنچه میدانی بگو که
: «ما به دوست نبردیم ره به هیچ طریق». اگر باید بیابان پرخار و خاره را
بپیماییم آن را حریر و دیبا خواهیم یافت؛ اگز باید از دریای آتش عبور کرد
آتش را گلستان خواهیم شمرد و به هیچ سختی روی از دامن مقصود نخواهیم تافت.
*این دیده که وعده آن داده شده است به تنهایی با برآوردن همه آرزوها برابر است چنانکه دانته در گزارشی از آن یک دیدار سعادت بخش که از بهشت بدان رسید گفت: تصور کنید که همه آرزوهای همه بشریت در همه زمانها ناگاه برآورده شود، چنین بود لذت این دیدار.
شکر خدا که هرچه طلب کردم از خدا بر منتهای مطلبِ خود کامران شدمحافظ![](https://cdn.yjc.ir/files/fa/news/1391/10/17/694774_868.jpg)
*این راه عشق است که آدمی را به لقای چنین فرّخ لقایی میرساند و دنیا و آخرت را بر او بهشت میکند. عشق به خوبی و زیبایی و عمل به خوبی و زیبایی.
گر به اقلیمِ عشق روی آری همه آفاق گلستان بینی
هرچه بینی همان دلت خواهد هرچه خواهد دلت همان بینی
از مضیقِ جهات درگذری وسعتِ ملکِ لامکان بینی
آنچه نشنیده گوش آن شنوی آنچه نادیده چشم آن بینی
تا به جایی رساندت که یکی از جهان و جهانیان بینی
با یکی عشق ورزی از دل و جان تا به عین الیقین عیان بینی
که یکی هست و هیچ نیست جز او وحدهُ لا الهَ الّا هو
هاتف اصفهانی
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید